در قسمت 7 همرفیق مهران احمدی دعوت شده اند. شما می توانید لینک دانلود قسمت هفتم برنامه همرفیق به اضافه قسمت ششم قورباغه، قسمت چهارم ملکه گدایان و قسمت اول فصل دوم هیولا را در این مقاله دریافت کنید.

همرفیق

همرفیق با اجرای شهاب حسینی و نویسندگی سروش صحت ساخته می شود. مهمان های قسمت های پیشین برنامه همرفیق به ترتیب نوید محمدزاده، وحید جلیلوند، هوتن شکیبا، بهرام افشاری، پژمان جمشیدی، سام درخشانی، فاطمه معتمدآریا، مرضیه برومند، محسن تنابنده، احمد مهرانفر، هادی حجازی فر و محمدحسین مهدویان بودند.

در قسمت هفتم همرفیق ولی مهران احمدی مهمان شهاب حسینی شده است.

دریافت لینک: دانلود همرفیق

 

قورباغه

قسمت پنجم سریال قورباغه در جایی آغاز می شود که رامین بر روی یک باند هلی کوپتر ایستاده است که شخصی که به ظاهر نگهبان آن جا است، چون خیال می کند که وی قصد خودکشی دارد و بدین منظور به آن ساختمان مرتفع آمده است، با وی برخورد جدی می کند و می خواهد که با تماس با 110، وی را به پلیس تحویل بدهد ولی رامین به هر ترتیبی که است از آن جا فرار می کند و محل را ترک می کند. چرا که به دلیل پرونده های پیشینش اصلا دلش نمی خواهد با پلیس ها روبرو شود، حتی اگر در آن روز کار خاصی را هم انجام نداده باشد.

در ادامه ولی مامورین آگاهی که در تعقیب رامین بوده اند از راه رسیده و سعی در دستگیری وی دارند. رامین از آن جایی که می داند اگر گیر بیفتد به بازداشتگاه می رود و در آن جا تمام وسایلش (از جمله مهم ترین وسیله و نیرویی که به تازگی به دست آورده است یعنی یک انگشت بریده آغشته به سم قورباغه که اگر شخصی آن را لمس کند تحت کنترل و هیپنوتیزم وی در می آید) بنابراین این بار هم پا به فرار می گذارد و پس از چند تعقیب و گریز وی به داخل یک رستوران بزرگ و بسیار پرازدحام می رود.

در آن جا به دستشویی می رود تا  بتواند انگشت را نجات دهد. از طریق بادکنکی که در دست یک دختر بچه می بینید؛ انگشت را در لابلای بادکنک پاره شده می پیچد و سپس آن را می بلعد. وقتی که پلیس ها می آیند، خود را تسلیم به آن ها می کند و با آن ها به پلیس آگاهی می رود. تا این جا هنوز انگشت قطع شده که دور آن بادکنک پیچیده شده است و از طریق یک بند بسته شده است در گلوی رامین قرار گرفته است!!

در آگاهی دوباره مورد بازجویی قرار می گیرد. وی را در واقع به دلیل جرم در اختیار داشتن ماشین سرفتی و البته قتل فرهاد دستگیر کرده اند! او از پاسخ دادن به پرسش های مامور بازجو طفره می رود و درخواست می کند که باید به دستشویی برود. نقشه رامین عملی می شود. انگشت را از گلویش درآورده و در حین جابجایی و هدایت شدن به سمت سلولش، انگشت را با دستان مامور پلیس برخورد می دهد و با لمس کردن او، برنامه هایش را پیش می برد.

در ادامه مامورین آگاهی رامین را با یک ون مخصوص حمل مجرمین با دو مامور به سمت دادسرا مشایعت می کنند. ولی از آن جا که رامین یکی از آن ها را از قبل هیپنوتیزم کرده و تخت اختیار خود در آورده است، در بین راه ماشین را به وسیله ماموری که پشت رل است به مکان خلوتی برده (یک پارک تفریحی دنج) و سپس به او دستور می دهد که اسلحه و بی سیم همکارش را گرفته و همچنین دستبند خود را از دستانش باز کند.

هر دو مامور با یکدیگر درگیر شده و مامور تحت اختیار رامین، دیگری را خلع سلاح کرده و وی را به داخل ون می آورد، سپس رامین، مامور دوم که مامور اصلی رسیدگی به پرونده اش بوده را نیز هیپنوتیزم می کند و از او می خواهد که پرونده اش را مختومه اعلام کند، ضمن این که همه مدارک اعم از فیلم های دوربین مدار بسته و اسناد و شواهدی که بر علیه او بوده است را نیز حذف کند!

رامین از مخمصه نجات پیدا می کند. در ادامه از مامور هیپنوتیزم شده می خواهد که یک نفر را پیدا کند. او فرانک، دوست دوران دانشجویی رامین است. فرانک (با بازی سحر دولتشاهی) در  سالیان گذشته معشوقه رامین بوده و این دو گویا قصد داشته اند که با هم ازدواج کنند. البته این دو در زمان دانشجویی دست به کارهای خلاف از جمله حمل و توزیع و فروش مواد مخدر نیز می زدند. ولی چرا رامین به سراغ وی رفته است؟ رامین می داند که فرانک در آزمایشگاه کار می کند و او یک پزشک است.

در واقع رامین به نزد فرانک می رود تا با انجام آزمایش متوجه شود که چیز این انگشت چادویی باعث می شود که هر کس پس از لمس یا بو کشیدن آن؛ عقل و اختیارش را تحت فرمان شخص ثانویه قرار می دهد و به نوعی اصطلاحا هیپنوتیزم می شود! فرانک با بررسی و انجام آزمایشاتی به این نکته پی می برد که این انگشت، یک انگشت معمولی بوده است و از این حیث، امتیاز ویژه ای ندارد ولی موادی که بر روی آن افتاده است باعث این خاصیت شده است. او حدس می زند که در گذشته آن شخص (صاحب انگشت) به موادی دست زده است که اجازه دسترسی به آن را نداشته و صاحب آن محل نیز انگشت وی را قطع کرده و اکنون کمی از آن مواد بر روی انگشت قطع شده فرد مذکور باقی مانده است. در ادامه وقتی که این نکته برای فرانک محرز می شود (با دیدن این که رامین با همین انگشت توانسته بود که نگهبان آزمایشگاه را راضی کند تا درهای آن جا را شبانه به رویشان باز کند) سعی در دزدیدن این انگشت جادویی می کند و به این ترتیب با رامین در می افتد ولی .... بهتر است خودتان به تماشای سریال قورباغه بنشینید چرا که در این قسمت ها سریال به بالاترین میزان حساسیت خود رسیده است.

حال باید دید که در قسمت ششم از سریال قورباغه چه اتفاقاتی می افتد. در ادامه این نوشتار و سطرهای پایین، لینک دانلود قسمت 6 قورباغه در کنار همه قسمت های دیگر آن با 5 کیفیت گوناگون از سایت بسیار خوب کول دانلود درج شده است. لازم به ذکر است که سریال قورباغه با کیفیت  Bluray 4k و همچنین صدی 6 کاناله انکود و در اختیار کاربران قرار گرفته است. این نخستین بار است که برای یک اثر ایرانی چنین اتفاقی رخ می دهد!

دریافت لینک: دانلود سریال قورباغه

 

ملکه گدایان

اپیزود سوم ملکه گدایان با فلش بکی به ده ها سال پیش، آغاز می شود. زمانی که خورشید خانم و خسروخان در زمانی که یک زن و شوهر جوان بودند و در پی برخورد با مشکلاتی (که دقیقا مشخص نیست چیست ولی می توان حدس زد که به حادثه ای است که در زمان کودکی فرزندشان البرز رخ داده است بر می گردد) به نزد روانشناس رفته اند. در این جا مشخص می شود که واقعا خورشید خانم، مادر البرز است (نظر شما چیست؟) چرا که اظهارات خطرناکی را برای دکتر بازگو می کند. وی می گوید که تحمل دیدن خنده هیچ کودکی را ندارد و توانایی کشتن آن ها را دارد!! پس از این است که دکتر در پی این گفته های خطرناک و پریشان به همسرش می گوید که به هیچ وجه وی را تنها نگذارید و همواره مراقب او باشید. فلش بک تمام می شود و به ادامه داستان باز می گردیم.

البرز پس از تزریق سرنگ اول به افرا، وی را تهدید می کند که اگر اصل ماجرا و اتفاقات اخیر را به وی نگوید، پس از چند دقیق فلج خواهد شد ولی اگر با او راه بیاید، آمپول دیگری را به وی تزریق خواهد کرد که باعث جلوگیری از فلج شدنش می شود. بحث و مشاجره بالا می گیرد، در همین هنگام است که اطرافیان به البرز فشار می آورند تا زودتر سرنگ را به افرا تزریق کند ولی البرز زیر بار نمی رود تا این که افرا دست به اعتراف می زند و حقایقی را فاش می کند.

وی اظهار می کند که پشت همه این داستان ها فردی است به نام ملکه (ملکه گدایان) ، او همه کاره این قصه و سناریو نویس داستان ملکه گدایان است که به همه دستور می دهد و به او نیز دستور داده است که البرز را حفظ کند. در بین اعترافات افرا، سارا به قصد ترک گالری، دلارهایش را از داریوش پس می گیرد، ولی سپس داریوش در بین راه جلو ماشین سارا را می گیرد تا با صحبت کردن با او، هم این که وی را متوجه حطرات راهی که گام در آن گذاشته است، کند و هم این که بتواند وی را از مسیرش منصرف کند ولی سارا که مادیات جلوش چشمانش را گرفته و تنها مساله مهم برایش پول است به هیچ وجه زیر بار نمی رود و در پایان نیز می گوید که کسانی که این پول ها را به او داده اند، تهدیدش کرده اند و وی چاره دیگری ندارد.

در این بهبوهه است که به وسیله دوربین هایی که در مزون بوده است، افراد ملکه از این درگیری ها و جریانات باخبر می شوند و بنابراین یکی از این افراد که پسر جوانی به نام سهیل می باشد سر می رسد و به قایله خاتمه می دهد. وی که در ابتدا در پی دفاع از افرا، قصد درگیری با البرز را داشت به دلیل خواسته خود افرا از نیت خود منصرف می شود و در ادامه می گوید به دستور ملکه باید البرز امشب به مفت آباد (جایی که پناهگاه و محل تحمع کودکان کار است) بیاید.

البرز برای رسیدن به پاسخ هایش و در پی یافتن هویتش با وجود تمام خطرها به مفت آباد می رود. در آن جا اتفاقات بسیاری می افتد. یکی دیگر از افراد ملکه برای زهرچشم گرفتن از افرا (به دلیل لودادن ملکه به البرز) با او درگیری سختی را ترتیب می دهد و جراحات بسیاری به او وارد می کنند ولی در نهایت با دخالت البرز، این تنبیه و ضرب و جرح ها به پایان می رسد.

افرا که به شدت زخمی شده است و خون زیادی از وی رفته است کمی نرم شده و به دلیل این که البرز در آلمان یک شیمیدان بوده است و آشنایی مختصری با علم پزشکی نیز دارد به پانسمان زخم های او می پرداز و در این بین صمیمیتی بین آن ها شکل می گیرد. به نظر می رسد که همین صمیمیت بعده ها نیز به کمک  البرز خواهد آمد و جان وی را نجات خواهد داد.

به دلیل اتفاقات رخ داده در آن شب و لو دادن ملکه از سمت افرا، افراد ملکه، کوکب که شخصی سنگدل و مورد تنفر کودکان است را به ریاست محل و پاتوق خود انتخاب می کند. سمتی که تا پیش از آن بر عهده افرا بود. افرا که بابت این موضوع بسیار ناراحت است در روز بعد به دیدار با پارسا می رود و پارسا (با بازی فرزاد فرزین) یک سرنگ به افرا می دهد و از او می خواهد که آن را به البرز تزریق کند تا وی معتاد شود.

در سکانس بعدی، سارا که به خانه خورشید خانم رفته است و با او مشاجره دارد و وی را تهدید می کند، با برخورد تند خورشید مواجه می شود و در نهایت از منزلش بیرون رانده می شود ولی در همین هنگام است که البرز از راه می رسد و متوجه همدست بودن این دو در اتفاقات اخیر می شود. در نهایت با کلنجار رفتن با سارا، وی را راضی به یک قرار ملاقات می کند.

یک ساعت بعد البرز و سارا همدیگر را در یک کافه ملاقات می کنند. سارا اظهار می کند که هنوز البرز را دوست دارد و ملکه گدایان که در واقع خود خورشید خانم بوده است وی را مجبور به این کارها کرده است و به این ترتیب خانم ملکه  لو می رود. البرز ولی سردرگم و آشفته از اتفاقات عجیب چند وقت گذشته مردد می ماند که آیا حرف های سارا را باور کند یا نه؟

نتیجه گیری: با توجه به فلش بک آغازین قسمت سوم؛ می توان این گونه نتیجه گرفت که خورشید خانم به دلیل اختلالات روانی در دوران جوانی (اظهارات وی درباره کشتن و آزار رساندن به کودکان) این فرضیه را به ذهن مبادرت می کند که وی پشت تمام این ماجرا ها و داستان ها بوده است. و در واقع این بساط را راه انداخته شده در مفت آباد و گردآوری کودکان کار و کار کشیدن از آن ها، با انگیزه های قبلی وی انجام شده است و در این بین برای به چنگ آوردن ثروت های هنگفت خسروخان، این افراد را وارد بازی خود کرده و در این برهه نیز بدین شکل از آن ها کار می کشد! آیا حقیقت داستان همین مساله ساده و عیان است؟ یا نویسنده صرفا برای پرت کردن حواس و چشمان ما از اصل ماجرا، دست به این صحنه سازی ها زده است.

حال باید دید که در قسمت چهارم از ملکه گدایان چه اتفاقاتی خواهد افتاد. در سطر بعدی، لینک دانلود قسمت 4 ملکه گدایان به همراه سایر قسمت های آن با 5 کیفیت گوناگون از سایت کول دانلود درج شده است. شما را دعوت به تماشای این سریال جذاب و تماشایی می کنیم.

لینک: دانلود سریال ملکه گدایان

 

فصل دوم هیولا

و اما جدیدترین اثری که برای شبکه نمایش خانگی در نظر گرفته شده است، سریال هیولا 2 می باشد. فصل دوم هیولا به زودی در سایت کول دانلود منتشر خواهد شد که از طریق لینک زیر می توانید به آن دسترسی داشته باشید.

در فصل دوم سریال هیولا بازیگران جدید چون الناز شاکردوست , اندیشه فولادوند , بهنام تشکر , گلاره عباسی , مهران مدیری , ویشکا آسایش , محمد بحرانی، نیما شعبان‌نژاد، سیما تیرانداز حضور دارند.

بر اساس شنیده ها در قصه جدید خانواده هوشنگ شرافت کاملا حذف شده است و بر همین اساس شبنم مقدمی و گوهر خیراندیش در کنار فرهاد اصلانی در این فصل غایب خواهند بود. محوریت داستان فصل دوم یک کاراکتر زن است که توسط اندیشه فولادوند بازی می‌شود و این بازیگر نقش اصلی سریال مهران مدیری خواهد بود.

لازم به یادآوری است که فیلمنامه هیولا 2 به وسیله امیر برادران نوشته شده است و همچنین مهران مدیری همانند فصل اول کارگردانی اثر را بر عهده دارند.

دریافت لینک: دانلود فصل دوم هیولا