متن در مورد گل شمعدانی

متن در مورد گلدان شمعدانی عکس نوشته گل شمعدانی شعر در مورد گل شمعدانی متن شمعدانی هایم جملات شمعدانی پشت پنجره کپشن گل شمعدانی من شعر شمعدانی و پنجره متن شمعدانی های عاشق

گل های شمعدانی گل هایی ظریف و زیبا هستند که از آن ها به عنوان گل همیشه سبز هم یاد میشود. گل های شمعدانی در انواع مختلف و رنگ های سفید – صورتی – قرمز و ارغوانی هستند. گل شمعدانی زیبایی و طراوت بسیار زیادی به خانه و محل کار می بخشد بنابراین سعی کنید همیشه در جایی که هستید یک گل شمعدانی داشته باشید. در ادبیات فارسی, گل شمعدانی نمادی از شور و هیجان در زندگی و حضور عشق و گرمای آن در طول زندگی است. همواره از دیرباز تا کنون از گل شمعدانی به عنوان گلی خوش یمن در زندگی استفاده میشده و زمانی که گل شمعدانی شکوفه و یا گل میدهد , آن را نشانه ای از رسیدن خبری خوش به اهالی خانه تعبیر می کردند.  در این مقاله از سایت چی شی برای شما بهترین و زیباترین متن ها و جملات درمورد گل شمعدانی را آماده کرده ایم. این متن ها را بخوانید و بدانید گل های شمعدانی زندگیتان, گرما و عشق زندگیتان را چندبرابر و طولانی می کند بنابراین مراقب شمعدانی هایتان باشید.

متن در مورد گل شمعدانی

دیشب خوابت را دیدم

صبح

شمعدانی باغچه‌ مان

گل از گلش

شکفته بود…!!

متن در مورد گلدان شمعدانی

فکر کردم به شمعدانی های پشتِ پنجره

به فنجانِ چای

به دستگیره ی در

به آینه

به دست‌هایم …

و به هرچیزی که ردِ انگشتانت روی آنها مانده بود.

عکس نوشته گل شمعدانی

من را

شمعدانی‌ئی بدان

در گلدانی کوچک

که بیشتر از آب و آفتاب

به تو نیاز دارد.

شعر در مورد گل شمعدانی

هر آدمی باید در خانه اش گل شمعدانی داشته باشد

که هر بار گلهایش خشک می شود

و دوباره گل می دهد یادش بیفتد که

روزهای غم هم به پایان می رسند…

متن شمعدانی هایم

ساکت و خاموش

ماندم

تا تو خود تمام شدی

من هنوز

آن شمعدانی کهنه ام

جملات شمعدانی پشت پنجره

این که شمعدانی را

جانم صدا می زنم دستِ خودم نیست..

همیشه فکر می کنم که گل‌ها را تو به دنیا آوردی!

نگاه کن ؛

زیبایی شان به تو رفته

تنهایی شان به من..

کپشن گل شمعدانی من

تنها در خلوت اتاق

با هر چیزی می شود حرف زد

با میز

با دفتر تلفن

با گل های شمعدانی

با هر چه که هست…

اما من دیوانه ام

میان این همه هست

با تو حرف می زنم که نیستی …

شعر شمعدانی و پنجره

من از تمام این دنیا

عشق می‌خواهم وُ مستی شعر،

گل‌های شمعدانی پشت پنجره

و لبخندهای تو

که تکثیر می کند عشق را به بی نهایت.

متن شمعدانی های عاشق

مادربزرگ حواسش به شمعدانی ها بود،

گاه حتی همین که چرخی میزد

کنار حوض نگاهشان میکرد،

کافی بود برای قد کشیدنشان …

بعد ها فهمیدم عشق مراقبت میخواهد

چیزی مثل زمزمه اینکه حواست به من باشد…

و

من هر روز صبح

گلهای شمعدانی خشکیده را آب میدهم …

به امید معجزه حضورت …!

زمستان است خوب می دانم

ترس من از بهاری ست که بی تو بیاید ..

– عصر باشد و

چای باشد و

شمعدانی..

این جا صد بغل ،

واژه می بارد برایِ شاعری..

کی می رسی از راه؟

تا اطلسی ها زیر پاهایت سبز شوند

شمعدانی ها بخندند

عطر یاس تمام شهر را پر کند

و من

تبِ تندِ تنم را

میان سردی لب هایت بپاشم

و در آرامش آغوشت به خواب روم

گوش کن ، دورترین مرغ جهان می خواند.

شب سلیس است ، و یکدست ، و باز.

شمعدانی ها

و صدادارترین شاخه فصل ،

ماه را می شنوند

تنها در خلوت اتاق

با هر چیزی میشود حرف زد

با میز با دفتر تلفن

با گل های شمعدانی

با هر چه که هست

اما من دیوانه ام با تو حرف میزنم

که نیستی…

گوشه‌ی یک سنگ قبر،

شمعدانی چشم خود را باز کرد؛

زندگی آغاز کرد.

“گلم”

که صدایت می کنم

شمعدانی

چه اخمی می کند!

مانده ام “جانم” را

چقدر آهسته بگویمت

که هم تو بشنوی

و هم آب از دل هیچ گنجشکی

تکان نخورد … !

از تمامِ دارایی ها…

یکی دو گلدانِ شمعدانی دارم

یک جفت ماهیِ سرخ دارم

دوچرخه ای یادگارِ پدربزرگ

یک مدادِ دندان زده چندتایی شعر..

و تا دلت بخواهد دوستت دارم…

روح زندگی را

در حیاط قدیمی

کنار حوض کاشی آبی حوالی شمعدانی ها

کنار سماور مادربزرگ

جا گذاشتیم.

قدر گل های شمعدانی زندگیتان را بدانید.

اگر از گل ها مراقبت نکنید و خشک شوند؛

غم و اندوهش همیشه با شما خواهد بود…