عشق آقای حکمتی در رگبار

عشق آقای حکمتی در رگبار


منبع: برترین ها

153

1399/11/10

07:20


«رگبار»، اولین فیلم بلند بهرام بیضایی، از شاهکارهای سینمای ایران است.

برترین ها: «رگبار»، اولین فیلم بلند سینمایی بهرام بیضایی است. «رگبار» تنها فیلم بیضایی در دهه ۵۰ است که گروه سینمایی در اختیارش قرار می‌گیرد و پس از درخشش در نخستین جشنواره جهانی فیلم تهران، در سال۱۳۵۱ اکران عمومی می‌شود. «رگبار» تنها یک هفته در اکران اول تهران روی پرده ماند. ۴۰۰ هزار‌تومان فروش، انتظار سینماداران را برآورده نکرد تا فیلم از پرده پایین کشیده شد؛ با این حال «رگبار» پر‌مخاطب‌ترین فیلم بیضایی در دهه ۵۰ است.
 

رگبار

 
بیضایی در مورد چگونگی ساخت فیلم «رگبار» گفت: «بعد از فیلم کوتاه «عمو سبیلو»، صحبت ساختن فیلم بلند شد، و پس از چندین رفت وآمد بی نتیجه، روزی در کانون پرورش، باربد طاهری را دیدم که پی ساختن فیلم کودکان آمده بود. احمدرضا احمدی ما را به هم وصل کرد و صحبت یک کار ارزان شد خارج از کانون. باربد، دسترسی به استودیو و دوربین داشت و گفت امکان نگاتیو و مواد خام دارد و خودش فیلم برداری می‌کند و من فیلم نامه و کارگردانی را تعهد کردم. احمدرضا احمدی داوطلب شد دستیار باشد، اما پس از دو سه جلسه اول، کار رسمی اش در کانون این اجازه را بهش نداد و حیف! جوانی که به نام منشی صحنه به ما پیوست و امروز کارگردان بسیار مهمی است یعنی واروژ کریم مسیحی، آن روز هیچ تجربه عملی در فیلمی نداشت».
 

رگبار

 
داستان فیلم «رگبار» درباره آقای حکمتی، معلم جدید مدرسه ای در جنوب شهر است. وی در آغاز ورود به کلاس درس، یکی از شاگردانش به نام مصیب را از کلاس بیرون می‌کند. عاطفه، خواهر مصیب، به اعتراض نزد آقای حکمتی می‌رود، حکمتی به او ابراز علاقه می‌کند. آقارحیم، قصاب محله، نیز به خواهر مصیب علاقه دارد.
 
آقای حکمتی با بازی به یاد ماندنی پرویز فنی‌زاده فردی خجالتی، کم‌حرف و معلمی روشنفکر است که در نهایت هم در عشق شکست می‌خورد و هم با وجود موفقیت‌هایش در مدرسه، حکم انتقال به مدرسه‌ای دیگر دریافت می‌کند. آقای حکمتی نماد آدمی است که در میان روابط منحط اجتماعی زمان خود می‌کوشد برخلاف جریان آب شنا کند هرچند که مدام در معرض تهدید است.
 

رگبار

 
 بیضایی در جلسه نمایش فیلم در دانشگاه سنت اندروزدر پاسخ به این سوال که آیا «رگبار» فیلمی سیاسی است و در زمان نمایش با مشکل سیاسی مواجه شد، گفت: «فیلم با هیچ مشکل نظارتی روبرو نشد. این امتیاز مال دوستدارانش! البته که نابسامانی انسانی نتیجه یک پس زمینه غلط اجتماعی و سیاسی است، ولی رگبار شعار سیاسی نمی‌دهد. می‌دانم که همواره شعار دوستان از این جواب خشمگین بوده اند و امیدوارم خیال نکنند من احساسات بی شائبه آن‌ها را دست کم می‌گیرم؛ برعکس به احترام همان است که جای جلسه حزبی فیلم می‌سازم. گاهی پرخاش صمیمانه کسانی را شنیده ام که می‌گفتند آخر فیلم آقای حکمتی را می‌برند، و در تصویر نهایی یک تیر برق است و صدای آغاز باران که پس یعنی تیرباران! می‌توانستم بگویم بله و همه را از خودم راضی کنم، ولی راست گفتم و همه را رنجاندم. رگبار نیازی به کسب ارزش با شعار ندارد. واژه سیاسی در گوش عقلم با قدرت طلبی یکی شده و سرآغاز تغییر چهره‌ای است که نمی‌خواهم بازیچه آن باشم.»
 

رگبار

 
یاشار نورایی در نقد «رگبار» در دنیای تصویر نوشت: کنجکاوی روشنگرانه بیضایی در ثبت تهرانی که مدام مثل ساکنانش تغییر شکل می‌دهد، به ثبت تصاویری منجر شده که نشان‌دهنده خصوصیات متضاد و روحیه توصیف‌ناپذیر آدم‌های این شهر است. همین چندگانه بودن و دگرگونی پیوسته روانی و رفتاری باعث شده که شخصیت قصاب کاملاً پیش بینی ناپذیر از آب دربیاید. در آغاز با توجه به شمایل مردانه و چهره آرایی و بازی درخشان منوچهر فرید، قصاب که به آقای حکمتی در پیدا کردن خانه کمک کرده، به عنوان لوطی محل معرفی می‌شود. اما در ادامه قصه و زمانی که با حکمتی رقابت عشقی پیدا می‌کند رفتار و حرکاتش عوض شده و به تدریج از قالب کلیشه‌ای خودش بیرون می‌آید. رقابت میان معلم و قصاب در طول فیلم به تقابل عقل و زور و حتی جابجا شدن آنها (با توجه به علاقه‌ای که به یک زن دارند) بدل شده و این نکته که هر دو در ابراز عشقشان ناتوان هستند، سرنوشت آنها را به هم پیوند می‌زند.
 

رگبار

 
خسرو دهقان در نقد «رگبار» در روزنامه همشهری نوشت: این فیلم همچون سایر فیلم‌های بیضایی است. بی‌کم و کاست تمام عناصر و خصایص او (چه خوب و چه بد) در این فیلم جاسازی شده است. از ساخت و پرداخت گرفته تا موضوع و دلمشغولی و ذهن مشغولی فیلمساز و همین‌طور... تنها تفاوت در یک نکته ساده است؛ و آن اینکه بیضایی در این فیلم، چون باشو... به نفع تماشاگر عام و به نفع تهیه‌کننده و به نفع روشنفکر کنار آمده است و فیلمی ساده و قابل فهم و در دسترس ساخته است. فیلم از طرح و پیرنگ اولیه‌اش گرفته تا آنچه در نهایت از کار درآمده، فیلم آسان فهم و رو به راه و ملموس است؛ لذا واقعی می‌نماید. به‌نظر می‌رسد آدم‌ها و داستان و روابط قهرمان‌ها و فضا و همه چیزش واقعی است و از مثلا تصنع سایر فیلم‌های بیضایی به دور است. اما این فقط ظاهر ماجراست. فیلم، اما به ذائقه ما یک فیلم نمونه‌ای است از بهرام بیضایی. مظلومیت و پرداختن به آن، از محبوب‌ترین مایه‌های مورد علاقه بیضایی است.
 

رگبار

 
حمید نفیسی نوشت: اما هیچکدام از فیلم‌های بیضایی شاید به اندازه‌ی رگبار، بُرنده، رندانه، و پیشگویانه نباشند، فیلمی که برشی خاص از زندگی تهرانی را به تصویر می‌کشد، آنجا که مخالفت با اقتدارگرایی شاه تدریجاً داشت به سطوح زیرین اجتماع نشت می‌کرد ــ تنش‌هایی که در کمتر از یک دهه به صورت یک انقلاب کامل فوران می‌کند. بیضایی، این هنرمند بینش‌ور و حساس، با رگبار به دل تشویش‌های عمیقِ روانشناختی زد و با شور و مهری چشمگیر آن تشویش‌ها را بر پرده‌ی سینما آورد.فیلم را خیلی‌ها از جمله احمد محمود ستایش کردند و در جشنواره سپاس تهران ۱۳۵۱ جوایز بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش اول مرد را ربود.
 
در این فیلم بازیگرانی، چون پرویز فنی‌زاده، پروانه معصومی، منوچهر فرید، جمشید لایق، محمدعلی کشاورز، رقیه چهره‌آزاد، پروین سلیمانی و حسین کسبیان ایفای نقش می‌کنند. 
 
 

رگبار

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو