نامه سرگشاده اصلاح‌طلبان به محمد خاتمی

منبع: برترین ها

69

1399/11/13

15:55


در نامه سرگشاده جمعی از اصلاح‌طلبان به سیدمحمد خاتمی آمده است: تشکیل نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان گامی لازم برای پیشگیری از خطای پرهزینه سال ۸۴ بود، اما صرف تشکیل این نهاد کافی نیست و برای این‌که این نهاد بتواند اصلاح‌طلبان کشور را بهتر نمایندگی کند نیازمند گام برداشتن به سمت اصلاحات نهادی جدی در جهت شفاف‌تر، دموکراتیک‌تر و کارآمدتر شدن است.

اعتمادآنلاین: در نامه سرگشاده جمعی از اصلاح‌طلبان به سیدمحمد خاتمی آمده است: تشکیل نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان گامی لازم برای پیشگیری از خطای پرهزینه سال ۸۴ بود، اما صرف تشکیل این نهاد کافی نیست و برای این‌که این نهاد بتواند اصلاح‌طلبان کشور را بهتر نمایندگی کند نیازمند گام برداشتن به سمت اصلاحات نهادی جدی در جهت شفاف‌تر، دموکراتیک‌تر و کارآمدتر شدن است.

 متن کامل نامه سرگشاده جمعی از اصلاح‌طلبان به سیدمحمد خاتمی و اعضای نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان درباره ۱۰ اصلاح نهادی ضروری در جبهه اصلاح‌طلبان که به امضای ۱۲۶ نفر از فعالان دموکراسی‌خواه و عدالت‌جوی نسل‌های جدید اصلاح‌طلبان ایران رسیده از این قرار است:
بخوانید...
غیبت سؤال برانگیز محمدرضا عارف
توصیه‌های انتخاباتی سیدمحمد خاتمی به اصلاح طلبان

تلویزیون های دوو و ایکس ویژن زیر قیمت کل بازار در زنبیل
تلویزیون های دوو و ایکس ویژن زیر قیمت کل بازار در زنبیل

حضور محترم دبیران کل ۳۱ حزب و تشکل عضو نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان، اعضای حقیقی این نهاد و جناب حجت‌الاسلام سیدمحمد خاتمی

با سلام و احترام.

تشکیل نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان گامی لازم برای پیشگیری از خطای پرهزینهٔ سال ۸۴ بود، اما صرف تشکیل این نهاد کافی نیست و برای این‌که این نهاد بتواند اصلاح‌طلبان کشور را بهتر نمایندگی کند نیازمند گام برداشتن به سمت اصلاحات نهادی جدی در جهت شفاف‌تر، دموکراتیک‌تر و کارآمدتر شدن است.

اصلاح‌طلبان که برای احیای پایگاه اجتماعیِ ریزش‌کرده‌شان بیش از پیش نیاز به نوسازی‌ها، بازسازی‌ها و توانمندسازی‌های گفتمانی و تشکیلاتی در جبههٔ خود را احساس کرده‌اند باید در عمل نیز به اقتضائات آن تن بدهند. فقط نهاد‌های حکمرانی نیستند که نیازمند شفاف، دموکراتیک و کارآتر شدن‌اند و احزاب و نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان هم هنوز دچار انواعی از اندک‌سالاری، ضعف سازماندهی و عدم شفافیت‌اند. در نتیجه هنوز تا نمایندگی کردن بدنهٔ اصلاح‌طلبان و افزایش معنادار مشارکت‌شان در تصمیم‌گیری‌ها فاصله دارند و کاستن این فاصله نیازمند توجه، اصلاحات نهادی و تحرک بیشتر رهبران این جبهه است.

ما، جمعی از فعالان دموکراسی‌خواه و عدالت‌جوی نسل‌های جدید اصلاح‌طلبان ایران، برداشتن گام‌های زیر را در جهت «اصلاحات در اصلاحات» و ارتقای نهاد اجماع ساز اصلاح‌طلبان ضروری می‌دانیم و بازسازی و نوسازی در این جبهه در ماه‌های پیش رو را از لوازم استفاده از فضای انتخاباتی برای تقویت جایگاه و اعتبار این جریان در کوتاه‌مدت و البته بلندمدت می‌دانیم، صرف نظر از این‌که در نهایت این جبهه در خود انتخابات چه نوع حضوری داشته باشد یا نتیجهٔ انتخابات چه باشد:

۱) در ترکیب کنونی نهاد اجماع‌ساز درصد نسل‌های جدید، زنان و غیرپایتخت‌نشینانِ عضو بسیار کمتر از سهم جمعیتی‌شان و نامتناسب با توانایی این نیرو‌ها است. از دبیران کل ۳۱ عضو این نهاد دعوت و مطالبه می‌کنیم که از میان فعالان حزب و تشکل‌شان بکوشند حتی‌الامکان نمایندگان توانای زن یا جوان‌تر یا غیرپایتخت‌نشین را برای شرکت در جلسات این نهاد در اولویت قرار بدهند و معرفی کنند تا ترکیب این شورا تبعیض کمتری علیه این گروه‌ها داشته باشد.

۲) از اعضای این نهاد دعوت و مطالبه می‌کنیم سامانه‌ای از اعضای همهٔ احزاب و تشکل‌های اصلاح‌طلب کشور و نمایندگان مرجع گروه‌های اجتماعی تشکیل دهند و در دوره‌های بعدی انتخاب اعضای حقیقی این نهاد را به رای دموکراتیک همهٔ اصلاح‌طلبان کشور بگذارند تا این اعضا بهتر بتوانند بدنهٔ اصلاح‌طلبان کشور را نمایندگی کنند. این‌که در این دوره اعضای حقیقی با رای نمایندگان احزاب و تشکل‌ها انتخاب شده‌اند یک گام دموکراتیک‌تر از انتصاب توسط یک فرد است، اما هنوز به قدر کافی دموکراتیک و با مشارکت همهٔ فعالان اصلاح‌طلب کشور نیست.

۳) بعضی از تشکل‌های عضو نهاد اجماع‌ساز کنونی اعضای کم‌شماری دارند و فاقد حداقل نفوذ اجتماعی و وزن سیاسی‌اند. تعیین حداقلی از شرایط و حد نصاب برای عضویت احزاب و نهاد‌ها در این نهاد ضروری است.

شرایطی همچون داشتن یک حدنصاب حداقلی تعداد اعضا در سراسر کشور، اعلام التزام به روش‌ها و اهداف اصلاح‌طلبانه (بسطِ دموکراسی، عدالت، آزادی و توسعه در ایران با التزام به روش‌های قانونی، خشونت‌پرهیز و تدریجی) و تصمیمات جمعی در نهاد اجماع‌ساز، داشتن دفتر/شعبه در چند استان ایران، داشتن حداقل یک رسانهٔ چاپی یا آنلاین، برگزاری حداقل یک کنگرهٔ سالانه و انتخابِ دموکراتیک اعضای شورای مرکزی می‌تواند از جمله شرایط حداقلی عضویت در این نهاد قرار گیرد.

۴) متاسفانه در نهاد اجماع‌ساز تازه‌تشکیل‌شده همچون نهاد‌های قبلی همهٔ احزاب و تشکل‌ها حق رای برابر دارند. در حالی‌که ضروری است حق رای هر حزب و تشکل متناسب با وزن اجتماعی آن شود. رویهٔ فعلی که احزاب بزرگ و تواناتر به اندازهٔ کوچک‌ترین تشکل‌های چندنفره حق رای دارند خلاف موازین دموکراتیک است.

وضعیت کنونی همچنین باعث شده‌است که به جای رفتن به سمت فراگیر شدن احزاب و ادغام احزاب کم‌وبیش همسو و گام برداشتن به سمت تشکیل احزاب بزرگ‌ترِ وسیع‌پایه، همین نهاد‌ها انگیزهٔ تکثیر احزاب را در جبههٔ اصلاح‌طلبان افزایش دهند. در کنار گام برداشتن به سمت حزبی‌شدن انتخابات در کشور، باید این انگیزه‌های درون‌جبهه‌ای برای تکثیر احزاب و تشکیل تشکل‌های چندنفره و کم‌نفوذ را کاست و انگیزه برای بزرگ‌شدن و توانمندسازی احزاب را افزود. مثلا می‌توان به احزابی که حد نصاب عضویت فوق را دارند، به نسبت مستقیم با تعداد اعضای اختصاصی‌شان حق رای داد.

۵) انتخاب نامزد‌ها و اولویت‌های اصلاح‌طلبان در انتخابات‌های گذشته به شیوه‌ای نسبتا اندک‌سالارانه صورت می‌گرفته است. ضروری است که اصلاح‌طلبان در انتخابات‌های پیش رو از طریق مکانیزم‌های دموکراتیک‌تر و با مشارکت و گفتگوی جمعی گسترده‌تری نامزد و لیست‌های واحدشان را انتخاب کنند. بر اساس تجربیات جهانی استفاده از یکی از انواع منصفانهٔ «انتخابات مقدماتی» در این مسیر مطلوب و در نیل به اجماع توأم با اقناع راهگشا است. تصویب «سرا» (سامانهٔ رای‌سنجی اصلاح‌طلبان) به عنوان سازوکار انتخاب نامزد‌های «شعسا» برای انتخابات سال ۹۸ گام ارزشمندی به این سمت بود که عملا بعد از رد صلاحیت‌ها و تصمیم این جبهه برای لیست ندادن اجرا نشد.

ما از شما مطالبه می‌کنیم هم در سطح احزاب بزرگ اصلاح‌طلب و هم نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان استفاده از انتخابات مقدماتی برای معرفی نامزد‌ها و تعیین اولویت‌های گفتمانی و برنامه‌های اصلاح‌طلبان را از همین انتخابات در دستور کار قرار دهید.

۶) علاوه بر گام‌های فوق و اصلاحات نهادی‌ای که به نحوی دموکراتیک نقش نسل‌های جدید و زنان و اصلاح‌طلبانی که ساکن پایتخت نیستند را افزایش می‌دهند، سهمیهٔ جنسیتی و سهمیهٔ جوانان و سهمیهٔ غیرپایتخت‌نشینان در این نهاد هم از لوازم جبران کم‌توجهی‌های ساختاری به این گروه‌ها است. برای مثال می‌توان تصویب کرد که زنان، جوانان و غیرپایتخت‌نشینان هر کدام لااقل سهمی ۳۰ درصدی (که هم‌پوشانی هم خواهد داشت) از ترکیب اعضای این نهاد اجماع‌ساز و لیست‌های انتخاباتی پیدا کنند.

۷) گام برداشتن اصلاح‌طلبان به سمت گرفتن نمایندگی گروه‌های بزرگ اجتماعی مستلزم این است که از هر یک از این گروه‌ها لااقل یک نمایندهٔ توانا و با نفوذ اجتماعی در ترکیب نهاد اجماع‌ساز حضور داشته باشد. معلمان، دانشجویان، کارگران، اساتید دانشگاه، فعالان حقوق زنان، فعالان محیط زیست، مذاهب غیرتشیع، اقوام، پزشکان و پرستاران، روزنامه‌نگاران، هنرمندان، کارآفرینان و صنعتگران و فعالان اجتماعی و سمن‌ها از جملهٔ این گروه‌های اجتماعی‌اند که شایسته‌است در احزاب و نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان نماینده‌ای توانا داشته باشند و این نهاد‌ها در ارتباط‌گیری با نهاد‌های نمایندگی این گروه‌ها و شناسایی مطالبات و مسائل‌شان قوی‌تر عمل کند. این نمایندگان هم شایسته‌است به نحوی دموکراتیک و طبق سازوکاری که در بند ۵ آمد انتخاب شوند.

۸) متاسفانه در دوره‌های پیشین جبههٔ اصلاح‌طلبان به نامزد‌های مورد حمایت‌اش عملا چک سفید‌امضا داد. بعد از این ضروری است که نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان حمایتش از هر نامزدی را مشروط به تعهد او به همه یا بخشی از برنامه‌ها و اولویت‌های اصلاح‌طلبان (که می‌تواند برآیند نظر اکثریت اصلاح‌طلبان در انتخابات مقدماتی باشد) و استفادهٔ او از تیم و نیرو‌های توانا کند. پیش‌نیاز این کار تدوین برنامه‌های سنجش‌پذیر و باکیفیتِ دموکراسی‌خواهانه، عدالت‌جویانه، آزادی‌خواهانه و بسط‌دهندهٔ توسعهٔ فراگیر و پایدار، و شناسایی و معرفی تیمی توانمند به نامزد نهایی و گرفتن تعهد از او برای استفاده از این برنامه‌ها و نیرو‌های پیشنهادی است.

انتشار ۵۰ برنامهٔ سنجش‌پذیر و دقیق اصلاح‌طلبان در سال ۹۸ گامی به پیش بود و بعد از این نیازمند تقویت حضور برنامه‌محور و تیم‌محور در رقابت‌های انتخاباتی هستیم.

۹) برای پایش و رصد و تغذیهٔ عملکرد نمایندگان اصلاح‌طلبان در دولت، مجلس، شورا‌ها و شهرداری نیز نیازمند توجه و تمهیدات نهادی جدی تری در احزاب و نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبانیم. متاسفانه در دوره‌های پیشین اصلاح‌طلبان هم در پایش شفاف و مستمر عملکرد نمایندگانشان (از جمله فسادپرهیزی‌شان) و هم در تغذیهٔ عملکردشان و هم گزارش‌دهی دقیق و منظم به شهروندان ضعیف عمل کردند و ضروری است در بازسازی تشکیلاتی این جبهه توجه به رفع این نقطه ضعف در اولویت باشد.

۱۰) نهاد‌های اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان در دوره‌های پیشین کارنامهٔ قابل دفاعی در «شفافیت عملکرد» نداشته‌اند. ضروری است در این دوره از ابتدا فرآیند‌های تشکیل و معیار عضویت اعضا و تصمیم‌گیری این نهاد در قالب‌هایی سهل‌الوصول و شفاف به اطلاع اصلاح‌طلبان کشور و عموم شهروندان برسد و زمینه‌ساز رفع تعارض منافع و حامی‌پروری و افزایش مشارکت اصلاح‌طلبان برای ارتقا و اصلاح این نهاد شود.

ما امضاکنندگان تاکید می‌کنیم و باور داریم بدون اصلاحات نهادی فوق جبههٔ اصلاح‌طلبان توان بازسازی پایگاه اجتماعی و نوسازی گفتمانی‌اش و افزایش دستاوردهایش در جهت توانمندسازی نهاد‌های حکمرانی و مدنی و بسط دموکراسی و عدالت و آزادی و توسعه در حد ممکن و لازم را نخواهد یافت و جدیت در تحقق اصلاحات نهادی فوق ظرفیت این جبهه برای بسط خیر همگانی را خواهد افزود.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو