۳۰ سال است که ضرورت واگذاری حقیقی و کامل سرخابی‌ها به بخش خصوصی ثابت شده و هر روز هم برای آن مصداق‌های جدید پیدا می‌شود. این تجمع و اتفاقاتی از این‌دست هم در همین راستا قابل‌ارزیابی هستند. به واقع نتایج محمود فکری در استقلال چه ربطی به مجلس دارد؟ چرا باید ساختار اداره محبوب‌ترین تیم‌های ایران طوری باشد که این مسائل به هم ارتباط پیدا کند؟ چرا یک روز پرسپولیسی‌ها باید در بهارستان جمع شوند و روز دیگر استقلالی‌ها؟ اگر این فوتبال به‌طور واقعی از دولت جدا می‌شد و تیم‌ها در دامان هواداران قرار می‌گرفتند، کدام‌یک از این داستان‌ها را داشتیم؟ هوادار وقتی می‌بیند مدیران باشگاهش را دولت بدون تامین نظر آنها انتخاب می‌کند، برای گلایه از این وضع یا باید سراغ وزارت ورزش برود یا از مجلس شورای اسلامی به‌عنوان نهاد ناظر کمک بخواهد. رنکینگ فیفا نشان می‌دهد جایگاه فوتبال ایران بین ۳۰ تا ۴۰ کشور برتر دنیا تثبیت شده؛ در‌کدام یک از دیگر کشورهای این سطح، چنین مسائلی می‌بینیم؟ اصلا اگر قرار است مجلس به فوتبال کمک کند، اول باید حق پخش واقعی تلویزیونی را از صداوسیما بگیرد؛ در غیر این‌صورت هر تلاشی برای خصوصی‌سازی به احتمال فراوان محکوم به شکست خواهد بود. با این حال هوادار احساساتی متوجه این مسائل نیست و چون از نتایج تیمش خسته شده، مجلس را به‌جای کشاندن به عمق، در سطحی‌ترین لایه درگیر ماجرا می‌کند. دیروز کسی در بهارستان خواهان اعاده حق‌پخش نبود؛ برخی می‌گفتند اسماعیل خلیل‌زاده باید از هیات‌مدیره برکنار شود و بعضی هم خواهان عزل محمود فکری بودند!

فوتبال «باید» تمام و کمال به بخش خصوصی حقیقی واگذار شود. منظور از بخش‌خصوصی هم سرمایه‌گذاران فرصت‌طلب و جویای شهرت نیستند؛ بلکه با تامین زمینه‌های بازگشت سرمایه، باید تاجران موفق را به میدان فرا‌خواند. اگر نیت این است که پرسپولیس، استقلال و در کل فوتبال ایران رشد کند، شغل بسازد، نشاط بیاورد و فشار را از دوش دولت بردارد، هیچ راهی جز این وجود ندارد. فوتبال را خصوصی کنید تا مقامات ریز و درشت دولت و مجلس و سایر نهادها اینقدر در مظان اتهام نباشند. فوتبال را خصوصی کنید تا اگر باشگاه‌ها صلاح ندانستند، دوربین صداوسیما را به ورزشگاه راه ندهند و از هیچ‌چیز هم نترسند. فوتبال را خصوصی کنید تا توییت هواداری یک وزیر کابینه این همه تبعات نداشته باشد و سروصدا نکند.