قانون اساسی اجازه اعتراض مدنی را داده است

منبع: برترین ها

64

1399/12/14

08:33


نعمت احمدی حقوقدان طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آرمان ملی با عنوان قانون اساسی اجازه اعتراض مدنی را داده است، نوشت: اگر مبنا و میثاق بین مردم و مسئولان را قانون اساسی بدانیم، قانون اساسی تمام مسائلی مانند حق اعتراض، اجتماع، راهپیمایی، آزادی بیان و آزادی عقیده را روشن کرده است. شرایطی که الان به وجود آمده و سبب شده نتوان قانون اساسی را دقیق اعمال و اجرا کرد، به قوانین عادی باز می‌گردد.

نعمت احمدی حقوقدان طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آرمان ملی با عنوان قانون اساسی اجازه اعتراض مدنی را داده است، نوشت: اگر مبنا و میثاق بین مردم و مسئولان را قانون اساسی بدانیم، قانون اساسی تمام مسائلی مانند حق اعتراض، اجتماع، راهپیمایی، آزادی بیان و آزادی عقیده را روشن کرده است. شرایطی که الان به وجود آمده و سبب شده نتوان قانون اساسی را دقیق اعمال و اجرا کرد، به قوانین عادی باز می‌گردد.

قوانین عادی آمده و محدودیت‌هایی را برای قانون اساسی ایجاد کرده است. برای نمونه، آزادی اجتماعات یکی از همین مسائل است. گفته شده برای اجتماعات باید از وزارت کشور اجازه گرفته شود، اما در عمر جمهوری اسلامی دیده نشده این وزارتخانه به یک نهاد مدنی اجازه اجتماع بدهد؛ البته ما اجتماعاتی داریم و افرادی که در دایره خودی می‌گنجند، تحت عنوان اجتماعات خودجوش اجتماع می‌کنند. اگر سندیکا یا اتحادیه داشته باشیم و آن‌ها را به رسمیت بشناسیم، در موضوعی مانند کارگران هفت‌تپه به عنوان یک مساله مهم، این نهاد‌های مدنی باید مطالبه‌گر حقوق افراد زیرمجموعه خود باشند.

متاسفانه این نهاد‌ها را محدود می‌کنیم و اجازه ظهور و بروز به آن‌ها نمی‌دهیم تا اتفاقات ناراحت‌کننده‌ای رخ بدهد. چرا نباید صدا‌ها شنیده شود؟ همیشه گفته شده اگر مسئولان صدا‌های مردم را نشنوند، به گواه تاریخ مشکلاتی به وجود می‌آید. مطالبه‌گری می‌تواند بین دو طرف ایجاد وفاق کند و مطالبات برآورده شود تا به حالتی پنهان و پوشیده نماند. در صورت پنهان ماندن این مطالبات، به مرور مطالبه به عقده بدل خواهد شد.

انقلاب مشروطه، وقایع سال ۳۲ و وقایع سال ۵۷ را نگاه کنید. این‌ها همه ناشی از این بوده که حکومت‌ها صدای مردم را نشنیده‌اند. در این روز‌ها نیز مساله سراوان یا کولبران غرب کشور مطرح است که باید توجه لازم را به آن معطوف کرد. زمانی که از کنار شهر‌هایی مانند همدان عبور می‌کنیم، دود سفید هیچ کارخانه‌ای را نمی‌بینیم. اگر این دود سفید دیده نمی‌شود، باید سوال کنیم پس این جمعیت باید چه کاری انجام دهند؟ این جمعیت حق حیات که دارند! به طرف زاهدان که می‌رویم، بافت بلوچ ما آسیب دیده است. وضعیت صید ترال نیز نابسامان است. پس این جمعیت عظیم باید چگونه زندگی کنند؟ بخشی از این مردم مطالباتی دارند که در واقع قسمت گسترده‌ای از آن مطالباتی که دغدغه ساکنان کلان‌شهر‌هایی مانند تهران نیست.

در تهران از توسعه سیاسی صحبت می‌شود، اما مردم در بعضی شهر‌ها آب آشامیدنی می‌خواهند. بعضی شهروندان در شهر‌های کوچک و مناطق کمتر توسعه‌یافته باید چند کیلومتر مسیر را طی کنند تا به آبی دسترسی پیدا کنند که حتی سالم نیز نیست یا تمساح افراد به دنبال آب را از بین می‌برد. زمانی که به این مسائل توجه نشود، چه انتظاری از مردم دارید؟ قوانین به افراد، سازمان‌های مردم‌نهاد و گرو‌های مطالبه‌گر مدنی اجازه اعتراض و تجمع دادند، اما زمانی که راه را برای مردم سد می‌کنیم، تقابل به وجود می‌آید.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو