براساس این نظرسنجی آمریکایی، ۶۷ درصد مردم ایران، راه‌حل اقتصادی کشور را فقط اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی دانسته و در عین حال ۲۹ درصد معتقدند علاوه‌بر اجرای سیاست‌های اقتصادی مبتنی بر خودکفایی، باید سعی کنیم با کشورهای دیگر تجارت کنیم. در این میان ۵۸ درصد مردم ایران عامل اصلی نابسامانی اقتصادی در ایران را «سوءمدیریت» دانسته و فقط ۳۵ درصد تحریم و فشار خارجی را «عاملی مؤثرتر» در نابسامانی اقتصادی کشور دانسته‌اند.

این نتایج به خوبی نشان می‌دهد اغلب مردم ایران سوگیری‌های سیاست خارجی کشور و به تعبیری عملکردهای انقلابی در محیط خارجی را در بروز مشکلات اقتصادی اثرگذار نمی‌دانند و فلش‌های مردم متوجه سیاست‌ها و عملکردهای داخلی کشور در حوزه اقتصادی و مالی است. در این میان اغلب ایرانیان خواستار اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی شده و اصلاح رویه‌های تصمیم‌گیری در حوزه اقتصادی را مطالبه می‌کنند. به عبارت دیگر قضاوت مردم ایران در مورد مشکلات اقتصادی کشور، مبرا شمردن سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی و مقصر شمردن سیاست‌های اجرایی و عوامل اجرایی در حوزه‌های سیاست داخلی و به خصوص در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی می‌باشد.

جالب‌تر از همه این موارد، داوری مردم از فعالیت‌های سپاه قدس در محیط منطقه‌ای و بین‌المللی است و این از آنجا اهمیت دارد که در طول بیش از دو دهه گذشته، هدف‌گیری سیاست‌های منطقه‌ای نظام جمهوری اسلامی از سوی غرب و عوامل منطقه‌ای آن دنبال شده و مخالفت با فعالیت‌های سپاه قدس در کانون آن بوده است. در طول این سال‌ها، آمریکا توقع داشت با افزایش فشار اقتصادی بر مردم ایران، آنان را در مقابل فعالیت‌های سپاه قدس قرارداده و آن را با یک «مانع جدی و مؤثر داخلی» مواجه گرداند.

جالب این است که در این نظرسنجی که دشمن، یک ماه پیش، انجام داده است، بالاترین عدد موافقت مردم ایران به فعالیت‌های سپاه قدس تعلق دارد! این نظرسنجی می‌گوید ۸۸ درصد مردم ایران، امنیت مطلوب فعلی خود را مرهون فعالیت‌های سپاه قدس دانسته و از آن حمایت کرده‌اند. این نظرسنجی تصریح می‌کند که در فاصله نیمه اردیبهشت ۹۸ تا نیمه بهمن ۹۹ - یعنی به تعبیری پس از شهادت جانگداز شهیدان حاج قاسم سلیمانی و محسن فخری‌زاده، و به تعبیری پس از انتخاب بایدن در آمریکا، ۱۳ درصد به آمار ایرانیان حمایت‌کننده از فعالیت‌های سپاه قدس، افزوده شده است. این‌جای افتخار و تحلیل بسیار دارد. این آمار از یک‌سو استحکام نظام و بنیان‌های نظری آن را نشان می‌دهد و از سوی دیگر به جنبه‌های عمیق ملی سیاست‌های مقاومتی و جبهه مقاومت اشاره دارد.

پیام این بخش از نظرسنجی این مؤسسه آمریکایی، برای واشنگتن بسیار زهرآگین و هراس‌آور است. محبوبیت بالای سپاه قدس و گرایش ملی ایرانیان به افزایش این فعالیت‌ها، آمریکا را از اینکه بتواند با فشار اقتصادی، مرام ایران را از پیگیری سیاست‌های خارجی کنونی خود بازدارد، به یأس مبدل می‌کند. آمریکایی‌ها به خوبی می‌دانند که اگر در کشورهایی نظیر عربستان، کویت و... یعنی در آنجاهایی که آمریکا در آن خیمه زده و ملک خود به‌حساب می‌آورد هم در مورد میزان موافقان فعالیت سپاه قدس و ایران، نظرسنجی دقیق و علمی مردمی صورت گیرد، همین نتایج به دست می‌آید. کما اینکه همه هسته‌های مقاومت همسو با سپاه قدس، در کشورهای خود، «محبوب‌ترین» به‌حساب می‌آیند و نتایج انتخابات در فلسطین، لبنان، سوریه، عراق، افغانستان و... که مهم‌ترین شاخص ارزیابی جایگاه گروه‌های مختلف سیاسی است، این محبوبیت را به اثبات می‌رساند. محبوبیت سپاه قدس و جنبش‌های مقاومت در منطقه، یک پیام سلبی هم دارد و آن این است که به موازات محبوبیت آنان، دشمنان شناخته شده جبهه مقاومت، منفور می‌باشند. کما اینکه در همین نظرسنجی گفته شده ۸۴ درصد مردم ایران - یعنی عددی نزدیک به عدد محبوبیت سپاه قدس - از آمریکا نفرت دارند.