ضرب المثل های معروف فارسی به انگلیسی (معادل انگلیسی ضرب المثل های فارسی)

منبع: مینویسم

149

1399/12/17

15:31


ضرب المثل ها ﺑرانگیخته از ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮﺩﻡ هستند، ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ واقعی و ﭘﺮ ﺟﺎﺫﺑﻪ ﺑﺎ همه ﻫﯿﺎﻫﻮﯾﺶ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﺩﺭ ضرب المثل ها پیدا کرد. همچنین به کمک ضرب المثل می توان رنگ زیبایی به جملات بخشید و خیلی جذاب و مسلط صحبت کرد تا معنی و مفهوم جملات به درستی منتقل شود. بر همین اساس استفاده از ضرب المثل در زبان دیگری چون زبان انگلیسی بسیار کاربردی و پسندیده است. شاید برایتان جالب باشد معادل ضرب المثل های معروف فارسی به انگلیسی و یا ضرب المثل های مشترک فارسی و انگلیسی را بدانید. بنابراین ما در این مطلب 100 ضرب المثل معروف فارسی را با معادل انگلیسی آنها قرار دادیم تا با استفاده از آن حرفه ای تر انگلیسی صحبت کنید. خواندن مطلب معروفترین ضرب المثل های قدیمی ایرانی همراه با معنی را به شما پیشنهاد می کنیم.

ضرب المثل های معروف فارسی با معادل و معنی انگلیسی

معادل ضرب المثل های فارسی به انگلیسی:

  1. یکی بود یکی نبود = Once upon a time
  2. آدم عجول كار را دوباره انجام میده = Hasty work, Double work
  3. كسی نخارد پشت من جزناخن انگشت من = you want a thing done do it yourself
  4. آب از سرش گذشته = It is all up with him
  5. آب در كوزه و ما تشنه لبان ميگرديم = we seek water in the sea
  6. انگار آسمون به زمين افتاده = It is not as if the sky is falling
  7. خواستن توانستن است = When there is a will there is way
  8.  مگر پول علف خرس است = Do not cost your pearls before swine / Does money grow on trees
  9. آدم گرسنه سنگ هم می خورد = Longer is the best sauce
  10. کار حضرت فیل است = it is a herculean task
  11. به دلم برات شده بود = I felt it in my bones
  12. باد آورده را باد می برد = lightly come ,light go
  13. با یک گل بهار نمی شود = one swallow doesn,t make a summer
  14. عقل سالم در بدن سالم است = A sound mind in a sound body
  15. کف دستم را بو نکردم = You can not get blood out of a stone
  16. تا پول داری رفیقتم قربون بند کیفتم = Plenty in time of adversity not one many twenty
  17. هر کسی خربزه می خورد پای لرزش هم می نشیند = They that dance must pay the fiddler
  18. اندک اندک جمع گردد وانگهی دریا شود = Many a little makes a mickle
  19. مرغ همسایه غازه = The grass is always greener on the other side of the fence / The neighbor’s chicken is a goose
  20. ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است = It’s never too late / Whenever you catch the fish it is fresh
  21. هم خدا را می‌خواهد، هم خرما را = You can’t have your cake and eat it too / He wants both God and the date
  22. شتر دیدی؟ ندیدی = You see nothing; you hear nothing / Did you see the camel? No you did not
  23. با یک دست نمی توان دو هندوانه بر داشت = Get some help / You can’t lift two watermelons with one hand
  24. جوینده یابنده است = Nothing ventured, nothing gained / The seeker is the finder
  25. نمک خوردن و نمکدون شکستن = Don’t bite the hand that feeds you / They ate salt, and broke the salt shaker
  26. هر گردی گردو نیست = Not everything that glitters is gold / Not every sphere is a walnut
  27. با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود = Wishes don’t wash the dishes / Saying “Halva” doesn’t make your mouth sweet
  28. تا تنور داغ است نان را بچسبان = Make hay while the sun shines / Bake bread while the oven is hot
  29. نخود هر آشی است = He has a finger in every pie
  30. کار را بسپار به کاردان = Every man to his job Or Let the cobbler to his job
  31. آدم خشمگین چشماش جایی رو نمی بیند =  Anger has no eyes / The one who is angry cannot judge or see the truth
  32. زیره به کرمان بردن = Carrying coals to Newcastle
  33. گرگی در لباس میش = The wolf in sheep’s clothing
  34. وقت طلا است = time s money
  35. با اما و اگر كار درست نمي شود = ifs and buts butter no bread
  36. دلم مثل سيرو سركه مي جوشد = I have butterfiles in my stomach
  37. پول، پول مي آورد = Money begets money
  38. گرگ، گرگ را نمي خورد = Wolf does not eat wolf
  39. آب كه سربالا بره، قورباغه ابوعطا مي‌خونه = When pigs fly
  40. صابون کسی به تن خوردن = Do harm to/inflict harm on somebody
  41. هر که را طاووس خواهد جور هندوستان کشد = He that would have the fruit must climb the tree
  42. کار نیکو کردن از پر کردن است = Practice makes perfect
  43. کبریت بی خطر = wouldn’t hurt a fly
  44. پیش غازی و معلق بازی = You can’t teach grandma to suck eggs
  45. پته كسي را روي آب انداختن = to spill the beans, to air someone’s dirty laundry
  46. یه روده ی راست توي شيكمش نيست = there’s not an honest bone in his/her body
  47. یا سر می‌رود یا کلاه می‌آید = Either to win the horse or lose the saddle
  48. وعده سر خرمن = an empty or hollow promise, to promise someone the moon/earth
  49. قند تو دل کسی آب شدن = to anticipate joyfully and impatiently, to have butterflies
  50. نون به نرخ روز خوردن = To blow with the wind, to bend with the wind
  51. چوب لای چرخ کسی کردن = to throw a wrench in the works
  52. نوش دارو بعد از مرگ سهراب = the damage is done; it’s too late (“after death, the doctor”)
  53. نقش بر آب کردن = to foil or ruin a plot
  54. نان و آبش هم مرتب باشد = he has regular food on the table
  55. هر چی سنگه ماله چای لنگه = Flies go to leant horses
  56. من خودم هشتم گروی نهم است = I am over a barrel
  57. مثل پروانه دورش می گشت = fluttered around her like a moth around a flame
  58. مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق یا شوق آورد = the audience lit a fire under the speaker
  59. آزموده را آزمودن خطاست = once burned, twice shy
  60. آسمان و ريسمان را به هم بافتن = cock and bull story
  61. انگار از دماغ فیل افتاده = Think one is God\’s gift to mankind
  62. ادب مرد به ز دولت اوست = A man’s manners are more important than how he runs his government
  63. از سیر تا پیاز = from A to Z, from soup to nuts, everything about
  64. به آب و آتش زدن = to go through fire and water, to pull out all the stops
  65. با دُمش گردو میشکاند = bouncing off the walls
  66. بادمجان بم، آفت نداره = A bad thing never dies/A bad vessel is seldom broken
  67. بازم همون آشو همون کاسه = It\’s the same old story
  68. برق از چشمانم پريد = frighten one out of one’s wits/ be scared shitless/scare the daylights out of somebody
  69. براي هفت پشتم بسه! = enough for a lifetime
  70. بشكن اين دست كه نمک نداره = no good deed goes unpunished
  71. توپ را در زمين ديگران انداختن = To pass the buck
  72. توی بوق و کرنا کردن = with a lot of hoopla/hullabaloo
  73. تا سه نشه بازی نشه = third time lucky
  74. تخت گاز رفتن = to go flat out
  75. خون بدل کسی کردن = be a thorn in somebody’s flesh
  76. خر کسی از پل گذشتن = now that you have crossed that bridge
  77. خروس بی محل = backseat driver; kibitzer; butinsky; blabbermouth
  78. دلم قرص می شود = I feel relieved, comforted, “warm and fuzzy”
  79. دهانش قرص نیست = He can’t keep his mouth shut
  80. در مَثَل مناقشه نیست = don\’t quibble/argue over an example
  81. سگ زرد برادر شغال است = as bad as another
  82. شاهنامه آخرش خوش است = All is well that ends well
  83. شتر در خواب بیند پنبه دانه = you wish, when pigs fly (the cat dreams of mice, lit. “a camel dreams of cottonseed”)
  84. وقت گل نی = When pigs fly
  85. مار خوش خط و خال = A snake in the grass
  86. از این گوش میگیرد, از ان گوش در میکند = Advice most needed are the least heeded
  87. کوه به کوه نمیرسد, آدم به آدم میرسد = A mountain never meets a mountain, but a man meets a man
  88. کاچى به از هيچى = Somthing is better than nothing
  89. نو که اومدبه بازار كهنه شد دل آزار = Out with the old,in with the new
  90. آشپز كه دوتاشدآش يا شورميشه يا بينمك = Too many cooks spoil the broth
  91. انگار آسمون به زمين افتاده = It is not as if the sky is falling
  92. آب رفته به جوى باز نمى گردد = What is done can not be undone
  93. به ساز کسی رقصیدن = To dance to a person’s tune
  94. مشت نمونه خروار است = You may know by a handful the whole sack
  95. هر که بامش بیش برفش بیشتر = A great ship must have deep water
  96. شانس یک بار در خونه آدم رو می زنه = take a chance while it is available
  97. تف سر بالا به صاحبش برمیگردد = Curses come home to roost
  98. دندان اسب پیشکشی را نمی شمارند = One should not look a gift horse in the mouth
  99. کاچی به از هیچ چیز است = Half a loaf is better than no bread
  100. یه دست صدا نداره = In unity there is strength

همچنین بخوانید: زیباترین ضرب المثل های انگلیسی درباره زندگی به همراه ترجمه فارسی

در این نوشته 100 ضرب المثل معروف فارسی به انگلیسی آورده شد. در واقع بعضی ضرب المثل ها در زبان فارسی و انگلیسی مشترک هستند که معادل انگلیسی چند ضرب المثل فارسی معروف را در بالا مشاهده نمودید.

فروشگاه قطعات آسانسور

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو