نکته اینجاست که حرف نامربوط و غیرحرفه‌ای هیچ کجای جهان خریدار ندارد. دقیقا همین فرازهای دنیای فوتبال است که باید برای ما درس باشد. حتی اگر یورگن کلوپ تاریخ‌ساز به شمار بیایی و حسرت قهرمانی لیورپول در انگلستان را به پایان رسانده باشی، باز حق غرولند نداری و رسانه‌ها حسابت را می‌رسند. این در حالی است که متاسفانه در فوتبال ایران هم از این داستان‌ها خیلی زیاد داریم. نساجی ۲ بر صفر به پرسپولیس باخته و بدون اغراق خوش‌اقبال بوده که پنج یا شش گل نخورده است؛ بعد سرمربی این تیم جمعه‌شب روی آنتن تلویزیون یک ربع در مورد «بازی برابر» دو تیم حرف می‌زند. در خود پرسپولیس محال است شما یحیی گل‌محمدی را بعد از یک ناکامی، در حال پذیرفتن تقصیر ببینید. نقطه اوجش شکست پرسپولیس برابر استقلال در نیمه‌نهایی جام حذفی فصل گذشته بود که یحیی در کمال شگفتی توپ را در زمین سازمان لیگ انداخت و گفت آنها دنبال قهرمان کردن استقلال هستند. بعد هم که نوبت مهدی رسول‌پناه و هیات‌مدیره رسید. پرسپولیس طی چند هفته گذشته تنها دو مسابقه را نبرده؛ یکی برابر صنعت نفت آبادان که گل‌محمدی به وزش باد در ورزشگاه پیله کرد و دیگری در مشهد برابر پدیده که «چمن بلند» مقصر شناخته شد!

اگر قرار به برشمردن دیگر نمونه‌های متاخر و دم دست باشد، حتما باید به محمود فکری هم اشاره کنیم که در استقلال ناکام ماند، اما هنوز حاضر نیست هیچ‌کدام از اشتباهاتش را بپذیرد. او اخیرا بعد از انتخاب به‌عنوان سرمربی نفت مسجدسلیمان، از توطئه و کودتای استقلالی‌ها علیه خودش حرف زده، بی‌آنکه یک سر سوزن به تساهل و تسامح بیش از حدش با بی‌انضباط‌ها یا برخی تصمیمات غلط فنی اشاره کند. به اروپا نگاه کنید و ببینید که بهانه‌جویی حتی برای یورگن کلوپ هم «قفل» است؛ پس کاش کمی حرفه‌ای‌تر رفتار کنید.