مسیر درست اما دشوار مذاکرات برجامی

منبع: برترین ها

30

1400/1/25

08:39


یک بار دیگر ایران و آمریکا در برابر هم صف‌آرایی کرده‌اند؛ این بار برای یافتن راهی در جهت بازگشت واشنگتن به توافق هسته‌ای با ایران، موسوم به برجام.

امیرعلی ابوالفتح در شرق نوشت: یک بار دیگر ایران و آمریکا در برابر هم صف‌آرایی کرده‌اند؛ این بار برای یافتن راهی در جهت بازگشت واشنگتن به توافق هسته‌ای با ایران، موسوم به برجام.

البته برخلاف مذاکراتی که در خلال سال‌های 2015 تا 2018 در جریان بود، اکنون ایران و آمریکا با یکدیگر مذاکرات مستقیم انجام نمی‌دهند. خودداری از مذاکرات مستقیم، خواست جمهوری اسلامی ایران بوده است؛ به این دلیل که ایالات متحده از توافق هسته‌ای خارج شده و اکنون جایگاهی در میان گروه 1+4 ندارد.

به همین دلیل اروپایی‌ها نقش واسطه میان ایران و آمریکا را بر عهده گرفته‌اند و در مذاکرات هفته گذشته در وین، نقطه‌نظرات میان ایران و آمریکا را بین دو هتل مجاور هم در قلب وین مبادله می‌کردند. با‌این‌حال، موضوع مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم میان ایران و آمریکا، بخش کوچکی از مشکلی است که با اقدام دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا، برای خروج از برجام در روز هشتم می‌2018 به‌ وجود آمد.

دولت وقت آمریکا برای به نابودی کشاندن توافق برجام و واداشتن ایران به توافق دیگر، بیش از هزارو 500 مورد تحریم را علیه شخصیت‌های حقیقی و حقوقی و حتی رهبر انقلاب و وزیر امور خارجه این کشور به اجرا گذاشت. دولت ترامپ این رویکرد را «فشار حداکثری» نامید تا ایران برای مذاکره مجدد بر سر مفاد برجام و مذاکرات بر سر موضوع موشکی و منطقه‌ای، راضی شود.

اما عمر دولت ترامپ به پایان رسید و سیاست «فشار حداکثری» بر ایران نتیجه نداد. در دو سال و نیم بعد از خروج آمریکا از برجام، ایران قدم به قدم، تعهدات برجامی خود را کاهش داد و به فعالیت‌های هسته‌ای خود به لحاظ کمی و کیفی شدت بخشید؛ تا جایی که اکنون ذخایر اورانیوم 20‌درصدی ایران به حدود 60 کیلوگرم رسیده است.

همچنین ایران انواع سانتریفیوژهای نسل جدید با توانمندی‌های فراوان را به کار گرفته است و اگر تا حدود یک ماه و نیم دیگر توافق جدیدی حاصل نشود، ایران اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را کنار خواهد گذاشت. البته دولت جدید آمریکا به ریاست جو بایدن نیز بی‌کار نمانده و با استمرار‌بخشیدن به تحریم‌های اعمال‌شده از سوی دولت ترامپ، در تلاش است سیاست «فشار حداکثری» را با به‌کارگیری ادبیات جدید همچنان به‌عنوان ابزار مذاکراتی حفظ کند.

همچنین حملات تروریستی و خرابکارانه اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای نطنز یا شناور دریایی «ساویز» در دریای سرخ نیز اگر با اشاره مستقیم آمریکایی‌ها انجام نشده باشد، حتما مورد تأیید آمریکایی‌ها بوده است. ائتلاف آمریکایی‌، اروپایی‌، اسرائیلی و سعودی امیدوار هستند از طریق ادامه تحریم‌ها و اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات هسته‌ای ایران، تهران را به پذیرش خواسته‌های غرب وادار کنند. این خواسته‌ها عبارت‌اند از: تغییر در مفاد برجام در گام نخست و آغاز مذاکرات موشکی و منطقه‌ای با ایران در گام بعدی.

با‌این‌حال، تجربه ثابت کرده است جمهوری اسلامی ایران در برابر فشارهای واردشده از طرف آمریکا و متحدانش، راه مقاومت را در پیش خواهد گرفت و حتی به اقدامات تهاجمی نیز رو خواهد آورد. تحریم‌های شدید دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما که به‌عنوان «تحریم‌های هوشمند» شهرت یافتند، در نهایت به راه‌اندازی 20 هزار سانتریفیوژ از سوی ایران و ذخیره‌سازی چند هزار کیلو اورانیوم غنی‌سازی با خلوص بین سه تا 20 درصد انجامید.

در آن زمان، آمریکایی‌ها مدعی بودند ایران سه تا پنج هفته تا ساخت سلاح اتمی فاصله داشت؛ هرچند ایران هرگونه انحراف در برنامه‌های صلح‌آمیز هسته‌ای خود را قویا تکذیب می‌کرد. به هر حال، در سال 2015 در شرایطی که غرب در وحشت دستیابی ایران به سلاح اتمی قرار داشت و ایران نیز ادامه تحریم‌های غرب را به مصلحت نمی‌دانست، طرفین به توافقی رسیدند که به «برنامه جامع اقدام مشترک» شهرت یافت.

اکنون نیز آمریکایی‌ها خواسته یا ناخواسته، شرایط مشابهی را فراهم کرده‌اند. آنان تحریم‌های خود را به حداکثر و حتی به مراتب بیش از دوران اوباما رسانده‌اند و حتی یک بار نیز بر سر موضوع ترور سردار شهید قاسم سلیمانی تا یک‌قدمی جنگ فراگیر با ایران پیش آمدند. ایران نیز در واکنش به این اقدامات آمریکا و متحدانش، تا مرحله‌ای پیش رفته است که برخی از دستیابی ایران به ظرفیت ساخت سلاح اتمی در دو تا سه ماه خبر می‌دهند. در این شرایط، آمریکایی‌ها خود را در وضعیتی قرار داده‌اند که یا با ایران به توافق برسند یا با دو سناریوی به‌شدت وخیم مواجه شوند؛ یا جنگ با ایران یا پذیرش ایران دارای قابلیت ساخت سلاح اتمی.

از آنجا که جنگ با ایران یا ایران دارای سلاح اتمی برای آمریکا، متحدانش و کل جهان کابوس بزرگی به‌شمار می‌آید، واشنگتن در نهایت چاره‌ای نخواهد داشت جز اینکه شرایط تهران را برای بازگشت به تعهدات برجامی بپذیرد که همانا برداشته‌شدن تمامی تحریم‌های وضع‌شده و اجراشده در دولت ترامپ و راستی‌آزمایی آن خواهد بود.

البته قابل انتظار خواهد بود که مخالفان قسم‌خورده با برجام در داخل آمریکا یا در منطقه خاورمیانه، تمام توان و قدرت خود را بسیج خواهند کرد تا دولت بایدن از توافق با ایران سر باز بزند یا حداقل امتیازات به ایرانیان تعلق گیرد.

با‌این‌حال، از آنجا که ادامه بن‌بست کنونی، ایران را به آنچه «خطر ایران هسته‌ای» نامیده می‌شود، نزدیک‌تر می‌کند، در نهایت آمریکا چاره‌ای نخواهد داشت جز اینکه شکست سیاست «فشار حداکثری» را به شکل عملی به نمایش بگذارد و رویکرد جدیدی را در قبال جمهوری اسلامی در پیش گیرد.

* استاد دانشگاه و کارشناس مسائل آمریکا

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو