این روزها، جمهوری اســــــلامی ایــــران از یکسو و اعضای ۱+۴ از سوی دیگر، درگیر مـــذاکراتــی ســـخت، نفســــگیر و حساس هستند.
مطابق چنین رویکردی و در چنین زمینهای ملی و بینالمللی، میتوان گفت مذاکرات وین، مسأله بازگشت امریکا به برجام و همچنین رفع تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان موضوع سادهای نیست که داخل کشور به مسألهای برای بحثهای سیاسی یا جناحی تبدیل شود. یا اینکه برخی بخواهند درباره این مسأله حیاتی، بازی سیاسی راه بیندازند.
روحانی خطاب به منتقدان تأکید کرد که «از مذاکره وین نترسید، بعضیها میترسند؛ بعضیها نگران هستند که مذاکره فوری انجام شود و تحریمها زود برداشته شود و در انتخابات مشکل پیدا کنند.»
سخنان رئیس جمهوری گویای تلاش مخالفان برای به بنبست کشاندن مذاکرات اخیر و تلاش برای خنثیسازی این تلاشها است.
منتقدان مذاکرات اخیر باید به این واقعیت مهم توجه کنند که مذاکره یکی از ابزارهای جمهوری اسلامی ایران برای استیفای حقوق ملت بوده است. این مسأله، در عرصههای حیاتی و در دورههای مختلف جمهوری اسلامی به اثبات رسید. هم امام خمینی(ره) و هم مقام معظم رهبری، هرجا که احساس کردهاند مذاکره میتواند گرهای از مسائل کشور باز کند، ابایی از آن نداشتهاند و دست دولتمردان را در این زمینه بازگذاشتهاند. عالیترین نمونه، همان چیزی است که روحانی به آن اشاره کرد و آن مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با رژیم صدام برای حل مسائل باقی مانده از جنگ تحمیلی بود.
امروز هم انتظار میرود مذاکره و دیپلماسی، در کنار سایر ابزارها و اقدامات برای تأمین حقوق ملت ایران بهکار گرفته شود. البته، مذاکره امروز یک تفاوت عمده با دورههای گذشته دارد. منتقدان باید این حقیقت را در نظر داشته باشند که این دور از مذاکرات با مذاکراتی که طبق تمایل آنان قرار است ۴ ماه دیگر یا بعد از انتخابات برگزار شود، تفاوت بسیار جدی دارد. زیرا در آن زمان، هم شرایط منطقهای و هم شرایط بینالمللی نامعلوم خواهد بود و در دنیای تغییرات سریع، مشخص نیست که مناسبات منطقهای یا جهانی چگونه خواهد بود. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم که لابیهای قدرتمندی در داخل امریکا و منطقه فعال شدهاند تا مانع توفیق ایران در این مذاکرات شوند.
امروز همگان باید بدانند که اگر غنیسازی ۶۰درصدی یا استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفتهتر در نطنز، پاسخی به خرابکاری و تروریسم هستهای رژیم صهیونیستی است، موفقیت ایران در مذاکرات برجامی و رفع تحریمها نیز به منزله شکست نتانیاهو و بنسلمان و منافقین است. این واقعیتی است که اتحاد و یکدستی و یک سخنی همه طرفها در داخل را ضروری میکند.