۵ خاطره کوتاه درباره عید فطر

از آنجایی که عید فطر در فرهنگ ایرانی ها جایگاه خاص و ویژه ای دارد و ممکن است در این روز اتفاقات مختلفی بیفتد فکر کردیم شاید خواندن خاطرات عید فطر خالی از لطف نباشد و تصمیم گرفتیم چند خاطره کوتاه از عید فطر را با شما به اشتراک بگذاریم. امیدواریم از خواندن خاطرات عید فطر لذت ببرید و اگر خاطره ای از عید فطر دارید که جالب و خواندنی است آن را در بخش نظرات بنویسید تا با اسم خودتان به مطالب این مجموعه اضافه شود.

5 خاطره کوتاه در مورد عید فطر

خاطره نویسی عید فطر می تواند برای هر شخصی متفاوت باشد. خاطره کودکی که اولین ماه رمضان خود را پشت سر گذاشته و یا خاطره خنده دار از اتفاقات روز و یا شب عید فطر و یا خاطرات ماندگار از عید فطر که می تواند برای هر شخصی جالب و خواندنی باشد.

خاطره نماز عید فطر

یکی از سال های گذشته که ماه رمضان در فصل زمستان بود من و مادرم تصمیم گرفتیم که حتما برای نماز عید فطر به مسجد نزدیک خانه مان برویم. اما ساعت دقیق خواندن نماز عید فطر را نمی دانستیم. خوشحال و خندان از خانه خارج شدیم و دیدیم که همه دارند برمیگردند و ما هم خوشحال و خندان به خانه برگشتیم و فکر میکنم همسایه ها هم خیلی به ما خندیدند. یکی دیگر از خاطره هایی که از نماز عید فطر در زمستان به یادم می آید روزی است که بسیار سرد بود و چون داخل مسجد جا نبود خیلی ها بیرون مسجد و در حیاط مشغول خواندن نماز بودند اما زمین از شدت سرما یخ زده بود و همه زیراندازهایشان را روی یخ ها پهن کرده بودند و برای من خیلی عجیب بود که چرا با این شرایط هنوز هم ایستاده اند و نماز می خوانند. بعدها که بزرگتر شدم فهمیدم خواندن نماز عید فطر یک جشن همگانی و یک وحدت زیبا بین روزه دارانی است که یک ماه با هم در مهمانی خدا بوده اند و همین باعث شده بود که این شرایط سخت را تحمل کنند.

همچنین ببینید: جدیدترین عکس نوشته تبریک عید فطر با کیفیت بالا

خاطره عید فطر کودکانه

شیرین ترین خاطره ای که از عید فطر به یاد می آورم روزی است که تولد خواهرم و عید فطر یکی شده بود. آن روز خیلی به من خوش گذشت چون بعد از 30 روز روزه داری یک جشن تولد گرفتیم. یکی دیگر از خاطره های عید فطر که همیشه شیرینی آن در خاطرم می ماند روزی است که مادرم برای من که اولین عید فطر زندگیم را میدیدم یک هدیه خریده بود یک لباس قرمز خوشگل. هر وقت به این لباس نگاه میکنم یاد آن روز زیبا می افتم و با خودم می گویم اگر من هم روزی صاحب فرزند شدم حتما در روز عید فطر او را با یک کادو خوشحال می کنم.

خاطره ای کوتاه از عید فطر

یکی از خاطراتی که از سال های پیش به یاد دارم روزی است که اعلام شده بود هلال ماه شوال را ندیده اند و ماه رمضان 30 روزه است و در اواسط ظهر بود که اعلام شد امروز ماه رمضان نیست و عید فطر شده. برای همه خیلی عجیب بود که چطور همچین چیزی ممکن است اما از آنجایی که رویت هلال ماه شوال در ایران با چشم غیرمسلح انجام می شود این اتفاقات نیز طبیعی است. اما آن سال اولین روزی بود که ما نصف روز را روزه گرفتیم و نصف روز عید فطر بود و روزه خود را خوردیم.

خاطره کوتاه در مورد عید فطر

مادرم یک خاطره از عید فطر تعریف می کند و می گوید در گذشته خانمی در همسایگی آن ها زندگی میکرده که هر سال روز عید فطر به تعداد خیلی بالا شیرینی میپخته و در محل پخش میکرده. مادرم می گوید او تقریبا یک هفته مشغول پختن شیرینی بود و به همه محل شیرینی میداد و معتقد بود اگر در روز عید فطر اولین چیزی که روزه داران بعد از یک ماه روزه داری میخورند شیرینی های او باشد این کار باعث می شود زندگیش پربرکت شود.

خاطرات عید فطر برای ابتدایی

امسال اولین عید فطری بود که من تجربه میکردم و برایم خیلی شیرین و لذت بخش بود. البته من نتوانستم همه روزه هایم را بگیرم اما نهایت سعیم را کردم تا مثل پدر و مادرم بتوانم روزه بگیرم. من از مادرم درباره عید فطر سوال کردم و پرسیدم چرا این روز مهم است و چرا می گویند عید فطر جشن مهمی است؟ مادرم گفت چون در روز عید فطر مسلمانان وحدت و یکپارچگی خود را نشان می دهند و بعد از یک ماه روزه داری و مهمان سفره خدا بودن این روز را جشن می گیرند. پدرم معتقد است همه باید به پول فطریه دست بزنند او هر سال بعد از اذان مغرب آخرین روز از ماه رمضان پولی بابت فطریه کنار می گذارد و بعد از اینکه همه ما به آن دست زدیم آن را قبل از خواندن نماز عید فطر به فرد فقیر می دهد.