روایت نجمه کزازی از نمایشگاه «هر کجا ماهی می‌رود، آب می‌رود» در گالری این‌جا | امواج پرتلاطم زندگی

94

1400/2/19

14:56


نجمه کزازی گفت: موج دریا یک نماد است و تلاطمی را که در زندگی تجربه کردم به شکل دریاهای مواج و پرتلاطم نقاشی کردم.

روایت نجمه کزازی از نمایشگاه «هر کجا ماهی می‌رود، آب می‌رود» در گالری این‌جا | امواج پرتلاطم زندگی

گروه تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاه آثار نجمه کزازی با عنوان « هر کجا ماهی می‌رود، آب می‌رود» در گالری این‌جا برگزار شد. کزازی در گفت‌وگو با هنرآنلاین با بیان اینکه در این نمایشگاه ۲۵ اثر با ترکیب مواد اکریلیک، اکولین و رنگ روغن به نمایش درآمده است گفت: این آثار در ادامه مجموعه قبلی و با موضوع رابطه انسان با طبیعت است. طبیعت همیشه برایم مهم بوده و رابطه انسان با طبیعت دغدغه من است. سال گذشته شیوع بیماری کرونا و همچنین مسائل شخصی که برایم پیش آمد باعث شد که فضای دیگری در آثارم به وجود آید. اهمیت و موضوعیت طبیعت در کارهایم بسیار بیشتر شد و اندازه آدم‌ها کوچک‌تر شد تا بتوانم وسعت طبیعت را بیشتر نشان دهم و این که ما در مقابل طبیعت هیچ چیزی نیستیم را به نمایش بکشم.

کزازی ادامه داد: کرونا توجه بسیاری از مردم را به این مسئله جلب کرد که طبیعت چقدر در زندگی ما نقش مهمی داشته و حال که به دلیل این بیماری نمی‌توانیم به سفر برویم تاثیر منفی زیادی بر ما گذاشته است. کشیدن این نقاشی‌ها برایم مانند این بود که به طبیعت می‌روم و به نوعی نقاشی کردم برایم جبران سفر نرفتن بود. حس‌های دوگانه‌ای که در این مدت داشتم مرا به سمت نقاشی دریا برد. من حس‌های متناقضی مانند رهایی و ترس داشتم و این احساسات با المان دریا به کارهایم وارد شد، انگار این آثار آینه درونم بود.

این هنرمند افزود: موج دریا یک المان است و تلاطمی که تجربه کردم را به شکل دریاهای مواج و پرتلاطم نقاشی کردم. البته در زمان کار به این مسائل فکر نکردم و کاملاً ناخودآگاه به این سمت کشیده می‌شدم، زیرا این امواج بیانگر احساس خودم بود. بسیاری از ما در زندگی به جایی می‌رسیم که این حس را تجربه می‌کنیم. دوره‌هایی وجود دارد که می‌خواهیم تغییر بنیادی در زندگی ایجاد کنیم و به دلیل ناشناخته بودن سرانجام آن، ترس به سراغ ما می‌آید.

کزازی درباره حضور انسان در این آثار گفت: حضور آدم‌ها در این آثار برای انتقال همان حس و حال است. آن‌ها در شرایط متفاوتی هستند، بعضی از آن‌ها حس خوبی دارند و شنا می‌کنند و بعضی در حال غرق شدن هستند. آدم‌های این آثار از اتفاقات تکنیکی بیرون آمده‌اند، یعنی زمانی که اکولین را روی اکریلیک نسبتاً خیس می‌ریزم، تعاملات آن‌ها باعث می‌شود اتفاقاتی رخ دهد و برای من بخش جذاب کار بیرون کشیدن آدم‌ها از میان این اتفاقات است. به دنبال این می‌گردم که فرم‌هایی شبیه انسان را در آن‌ها پیدا کنم. فرم‌های مختلفی در این میان وجود دارد اما شاید من بر اساس حس خودم بیشتر فرم‌هایی را پیدا کرده و بیرون کشیده‌ام که حس ترس در آن‌ها دیده می‌شود.

  او با بیان اینکه دو تابلو قدیمی‌تر نیز در این مجموعه به نمایش درآمد گفت: یکی از این کارها فضای درختان و آدم‌ها را نشان می‌دهد و برایم جالب است که با وجود آنکه این اثر قدیمی‌تر از سایر تابلوهای این مجموعه است، اما می‌توانم آن را کار اختتامیه این مجموعه در نظر بگیرم. در این نقاشی به نظر می‌رسد آدم‌هایی که روی درخت هستند به رستگاری می‌رسند و نشان می‌دهند که راه نجات ما همین اتصال با طبیعت است.

کزازی درباره کارهای کوچک این مجموعه گفت: در کارهای کوچک  آزادتر هستم و در لحظه کار می‌کنم. به هیچ‌چیزی فکر نمی‌کنم و فقط تاش‌های رنگی را می‌گذارم. با چند حرکت قلم فرم‌ها را ایجاد می‌کنم و چیزهایی را از آن‌ها درمی‌آورم که می‌توان فضاهای مختلف طبیعت را در آن‌ها دید.

او درباره تکنیک کار خود گفت: برای بسیاری از افراد این سوال پیش می‌آید که این مواد چگونه با هم ترکیب شده‌اند، زیرا اگر اکریلیک بر روی رنگ روغن قرار بگیرد پس از مدتی ترک می‌خورد. باید بگویم که من لایه اول را اکریلیک، لایه دوم را اکولین و لایه سوم را با گلیز و رنگ روغن کار کردم و به این ترتیب توانستم ترکیبی به وجود آورم که ماندگار باشد و دچار ترک نشود.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو