قهرمانی از «مراسم تدفین کلاغ‌ها» گفت | سعی کردم از الگوهای رایج فاصله بگیرم

74

1400/3/22

10:52


ناصر قهرمانی گفت: دایره «مراسم تدفین کلاغ‌ها» باز است و می‌توان آن را به هر جهتی سوق داد و هر برداشتی از فیلم من کرد.

قهرمانی از «مراسم تدفین کلاغ‌ها» گفت | سعی کردم از الگوهای رایج فاصله بگیرم

گروه سینمایی هنرآنلاین: ناصر قهرمانی این روزها فیلم «مراسم تدفین کلاغ‌ها» را در گروه هنر و تجربه در حال اکران و فیلم «شب دارکوب» را آماده نمایش دارد. در خلاصه داستان این فیلم 72 دقیقه‌ای آمده است: «زنی که یک‌بار می‌میرد... زنی که صدبار می‌میرد... زنی که هزار بار می‌میرد...» محمود نظرعلیان، ثمین ولی‌زاده، علی رضایی‌راد، رها پوررحمتی، سروش تختی، میلاد صالحی، سینا خلیلی و یزدان حسنی نقش‌آفرینان «مراسم تدفین کلاغ‌ها» هستند.

قهرمانی در گفت‌وگو با هنرآنلاین درباره فیلم« مراسم تدفین کلاغ‌ها» توضیح داد: در واقع من یک فیلم بی زمان و بی مکان ساخته‌ام. نیاز داشتم تا  با اتمسفر درست و صحیحی صحنه‌ها را بیارایم.

او ادامه داد: بیشتر فیلم‌ها از یک الگوی مشابه پیروی می‌کنند. ولی من سعی کردم الگوهای رایج را کنار بگذارم. زمانه نقش مهمی در فیلم من دارد، نه زمان. بنابراین دایره فیلم من باز است و می‌توان آن را به هر جهتی سوق داد و هر برداشتی از آن کرد.

این کارگردان همچنین درباره استفاده از موسیقی و علت سیاه و سفید کار کردنش در این فیلم، گفت: در این فیلم یک امضای شخصی دارم. به این دلیل که راه خودم را رفتم. همیشه اینگونه فیلم نمی‌سازم و شاید تحت تاثیر چیزی قرار گرفته‌ام که خودم هم نمی‌دانم. ولی سیاه و سفید کردن پیرامونم با صداهای گوش خراش در فیلم کاملا پیداست. این فیلم را همه نمی‌توانند ببیند و هشدارهایی دارد. فرمی رادیکال و جهان شخصی من در این فیلم نمود دارد.

قهرمانی در پاسخ به این سوال که جنس نگاهش به زن و تفاوت روایتی که از زن در سایر آثار سینمایی دیده می‌شود، اظهار کرد: اگر فمینیستی به زن در این فیلم نگاه نکنیم فضای ناعادلانه‌ای دارد. برای  حقوق زن همیشه شعار می‌دهیم، اما درباره  زن‌ها عدالتی وجود ندارد و این یک  مبحث و موضوع جهانی است . انگار زن‌ها همیشه  در سکوی دوم و سوم هستند. تصور کنید یک زن اگر ازدواج نکند چه بلایی سرش می‌آید. اگر سن‌اش به چهل برسد و نتواند ازدواج کند طغیان می‌کند. این موضوع مورد قبول نیست و اگر شانسی برای تغییر در اختیارش نباشد او به تنهایی در قفسش می‌نشیند. در حالی که شهر در تاریکی فرو رفته او بلند می‌شود.  زن‌ها موجودات شگفت انگیزی هستند . دنیا را زن‌ها می چرخانند ولی هورایش را مردها می‌کشند. راه دوری نرویم همین الان که انتخابات ریاست جمهوری را در پیش داریم کاندیداها برای جذب رای شعارمی‌دهند که در کابینه‌شان حتما باید زن باشد. همه کاندیداها در این هشت دوره این شعار را داده‌اند.

مراسم تدفین کلاغ ها

او در ادامه درباره فرمی که در این اثر از آن بهره گرفته‌ است نیز بیان کرد: می‌خواستم از جنبه‌های  تکنیکی و فنی قالب فیلم‌ها دور باشم، به نوعی دنبال یک اثر زیبا شناسانه بودم. نماهای بلند سینمایی را همیشه دوست داشتم  و چقدر درآوردن آن کار سختی است. به این دلیل که باید نگران ریتم فیلم و جریان ریتمیک فیلم باشید و بتوانید  آن را خوب انجام دهید. در ضبط  نماهای بلند اینطور نیست که دوربین را  ثابت بکارید و منتظر کنش‌ها باشید، فراتر از آن است. حتما فلسفه‌ای در پشت آن وجود دارد و خوشحالم که به جای این که دوربینم را در هوا بچرخانم، توانستم چند نمای طولانی در این فیلم ثبت کنم، طوری که به جان و روح  فیلم صدمه‌ای وارد نکنم.

کارگردان «به وقت رهایی» افزود:  فرم سکانس‌ها در این فیلم متفاوت هستند، گاهی یک جریان، یک سکانس و یک نما، سپس یک نمای دیگر که منفک از هم بودند،  ولی آن‌ها را پشت سر هم قرار می‌دادم و انگار چیزی را کشف می‌کردم. این تکه‌ها مانند یک پازل دورنمای خوبی داشتند، و این مرا به هیجان وا می‌داشت که در جریان مخالف فیلم‌های رایج شنا کنم. در حق خودم اجحاف کردم نماهای اصلی فیلم را دور ریختم و از حواشی تصاویر، فیلم را جمع کردم. این نوع کار برایم لذت بخش بود و ته ماجرا نمی‌دانستم  فیلم چه شکل  و شمایلی خواهد داشت . البته این نوع کار ها را در فیلم سازی توصیه نمی‌کنم، چرا که باید تمام قواعد سینما را رعایت کرد،در عین حال که فیلم را برای مخاطب می‌سازی، ولی گاهی این شیطنت‌ها خوشایند است و اگر خود تدوین‌گر کار نباشید محال است شخص دیگری به عنوان تدوین‌گر بتواند آن را به درستی اجرا کند. شاید این فیلم را ده بار تدوین کردم و هر کدام فرمی خاص داشتند.

قهرمانی در خاتمه درباره فیلم بعدی خود «شب دارکوب» نیز توضیح داد: این فیلم در باره تنهایی آدم‌هاست. تنهایی موضوع مهم جهان ماست. در این فیلم حتی نمی‌دانیم که زنده‌ایم،آیا خانواده‌ای داریم، قصه آشنایی دارد که همه با آن مواجهیم. همه ما بی دلیل شب‌ها خوابمان نمی‌آید. بی خوابی به سرمان می‌زند و فقط غصه روزهای تلف شده عمرمان را می‌خوریم. به نظرم فیلمساز مانند جامعه شناس باید چشم انداز داشته باشد. اگر الان در جمع تنهاییم فردا را می‌بینم که کلا تنهاییم. دنبال دلیلش نیستم ولی می‌دانم که تنهایی به شدت سرعت گرفته و ما را از درون خواهد کشت. این فیلم نیز قصه سرراستی ندارد و بیشتر روابط انسانی و یا بهتر بگویم روابط خانوادگی را بیان می‌کند.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو