در گالری‌های تهران چه خبر است؟/ ازنگاه متفاوت آقای نقاش به انگورها تا نظم پریشان در گالری اُ

در گالری‌های تهران چه خبر است؟/ ازنگاه متفاوت آقای نقاش به انگورها تا نظم پریشان در گالری اُ


منبع: ایران آرت

156

1400/3/26

08:32


بیشتر از 30 نمایشگاه در جمعه‌ای که گذشت کار خود را آغاز کردند و نمایشگاه‌های بسیاری از هفته‌های گذشته خود را به هفته جاری رسانده‌اند. در این مطلب با هم سری خواهیم زد به سه نمایشگاه؛ «در پرده زمان» و «من شراب انداختم انگور داد» و «اختلال خاطره».

ایران آرت: مرتضی کاردر در همشهری نوشت: پس از بهبود نسبی وضعیت کرونایی 3-2 هفته‌ای است که گالری‌ها رونق گرفته و افتتاحیه‌ها شلوغ است و دوستداران هنرهای تجسمی گالری‌گردی را دوباره در برنامه هفتگی خود قرار داده‌اند. برنامه‌های گالری‌ها هم منظم‌تر شده و بسیاری از گالری‌هایی که یکی‌در میان باز و بسته بوده‌اند درهای خود را به روی دوستداران هنرهای تجسمی گشوده‌اند.

بیشتر از 30 نمایشگاه در جمعه‌ای که گذشت کار خود را آغاز کردند و نمایشگاه‌های بسیاری از هفته‌های گذشته خود را به هفته جاری رسانده‌اند. سهم ما از گالری‌گردی 3نمایشگاه است: «در پرده زمان» و «من شراب انداختم انگور داد» و «اختلال خاطره».

زیبایی؛ جزء به کل

پیکسل‌ها می‌آیند و یکی یکی تصویرهای کوچک و بزرگ را می‌سازند. تصویرها، خاطره‌ها را تداعی می‌کنند، از گذشته‌های دور تا امروز و آثار نمایشگاه «اختلال خاطره» شکل می‌گیرد. آنچه آثار ترلان تبار را متمایز می‌کند، تنها استفاده از پیکسل‌ها برای خلق اثر هنری نیست، بلکه کوشش او برای کنار هم قرار دادن جزئیات کوچک و خلق آثار بزرگ‌تر و برای رسیدن به کل بزرگ است. اجزاء همان‌قدر از منطق زیبایی‌شناسانه پیروی می‌کنند که کل‌ها و کل‌ها در کنار هم نوعی از  زیبایی و تناسب را می‌آفرینند که گویا از پیش تعین یافته‌اند و هنرمند فقط جزئیات را به هم چسبانده است. کاش هنرمند می‌دانست ارزش زیبایی‌شناسانه آثار بزرگ او چقدر است و کاش شمار آثار بزرگ او در نمایشگاه بیشتر می‌بود. فارغ از همه ارزش‌های زیبایی شناسانه آثار ترلان تبار نام نمایشگاه است که سبب قرائتی تازه از آثار می‌شود، از اجزای کوچک تا کل‌های بزرگ. خاطره‌هایی پراکنده که به شکلی درهم و مغشوش کنار هم قرار گرفته‌اند اما درهم بودنشان برخلاف نمایشگاه «در پرده زمان» زیبایی تازه ای را خلق می‌کند.

نظم پریشان

بوم‌های بزرگی را تصور کنید که یک‌نقاش آنها را در مقابل خود می‌بیند و به سراغ شان می‌رود و شروع می‌کند به نقاشی. نقاشی‌هایی که ریشه در طبیعت دارند. چه طبیعت همواره می‌تواند دست‌مایه نقاشان برای خلق اثر باشد. اما دریافت‌های علیرضا معصومی از طبیعت، براساس آنچه در نمایشگاه «در پرده زمان» روی بوم آمده، دریافت‌های شلوغ و درهم‌و‌برهمی است. ازدحام خطوط بی‌نظم و پریشان و رنگ‌های بلاتکلیف و سرگردان به‌گونه‌ای است که چشم را می‌آزارد یا دست‌کم حظ بصری نمی‌دهد.

نقاشی همیشه نظم و تناسب تصویرها برای رسیدن به زیبایی نیست اما بی‌نظمی و پریشانی باید منطقی داشته باشد یا اگر منطقی ندارد در نهایت بتواند به خلق زیبایی تازه‌ای منجر شود. اما هیچ‌کدام از این اتفاق‌ها در  نقاشی‌های علیرضا معصومی نمی‌افتد. نتیجه کارهای او پریشانی است و بوم‌های بزرگی که به‌نظر می‌رسد نقاش قدری سهل‌گیرانه به سراغشان رفته است.

اما او در چارچوب‌های کوچک‌تر موفق‌تر بوده و تناسب و زیبایی آثار کوچک‌تر را بیشتر حفظ کرده است. شاید لازم باشد هنوز در چارچوب آثار کوچک‌تر بماند و کم‌کم به سراغ آثار بزرگ بیاید. چرا که نقاشی از آثار بزرگ دشواری‌هایی دارد که بی‌تردید بخشی از آن به مهارت‌ و تجربه نقاشانه برمی‌گردد و لزوماً از جنس خلاقیت یا شم هنرمندانه نیست.

سبز، سیاه، سفید

انگورها دست‌مایه محسن جمالی نیک برای خلق آثار نمایشگاه «من شراب انداختم انگور داد» است، از بوته انگور و سبزینه‌هایی که هر کدام از بوته‌ها دارد تا خوشه‌ها و دانه‌های سیاه و ترکیبی که آنها در کنار هم می‌آفرینند. او کوشش کرده است که در هر اثر از چشم‌اندازی متفاوت به انگورها نگاه کند. نتیجه کارهای او زیبایی‌های تازه‌ای است که در هرکدام از آثار به چشم می‌خورد، چه آثاری که نقاش در آنها متوجه جزئیات اثر بوده و اجزای کوچک را در اندازه‌های بزرگ خلق کرده که به زیبایی تازه‌ای برسد، چه آثاری که در آنها قدری دورتر ایستاده و متوجه زیبایی و تناسب کلی آثار بوده است. ترکیب سبزها و سیاه‌ها در آثار او دلنشین است. محسن جمالی نیک خیلی اوقات از فضای خالی تابلوها به درستی استفاده کرده است؛ به‌گونه‌ای که اجزای دیگر تابلوها بیشتر به چشم بیایند، اما در بعضی آثار فضای خالی، کارکرد روشنی ندارد و نوع استفاده او از بافت‌ها و پس‌زمینه‌هایی که خلق کرده ، به یک شکل است؛ درحالی‌که می‌توانست قدری جزئی‌نگرانه‌تر یا هوشمندانه‌تر باشد. دست‌کم وقتی قرار است نقاش پس‌زمینه‌ای  را خلق کند می‌تواند به نسبت پس‌زمینه و متن توجه کند. نوشته‌های روی بعضی از بوم‌ها نیز قدری تفننی است و کارکرد زیبایی‌شناسانه چندانی ندارد. نقاشی‌ها به‌علتی که روشن نیست روی بوم نیامده‌اند؛ درحالی‌که می‌توانستند روی بوم قدری زیباتر و قاعده‌مند‌تر به‌نظر برسند.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو