برترینها: «گزارش» به نوعی نخستین فیلم بلند ساخته عباس کیارستمی محسوب میشود که در سال ۱۳۵۶ ساخته شد. «گزارش» فیلم ویژهای در کارنامه کیارستمی که در زمان خودش چند گام به جلو بوده است. کوروش افشارپناه و شهره آغداشلو بازیگران اصلی فیلم هستند. فیلم به زندگی یک کارمند اداره دارایی میپردازد. در ابتدای فیلم او را به دلیل دریافت رشوه از کار معلق میکنند و از همان جا مشکلات وی بخصوص با همسرش شروع میشود.
«گزارش» فیلمی به تهیهکنندگی بهمن فرمانآرا که خود دلیل محکمتری برای چرایی ماندگاری فیلم است. فرمانآرا در گفت وگویی با روزنامه شرق درباره ایده ساخت فیلم «گزارش» گفت: «من کارهای عباس را دیده بودم، ولی آشنایی شخصی با او نداشتم. روزی که با طرح فیلم «گزارش» پیش من آمد، ساعتی صحبت کردیم و با همان طرحی که نوشته بود، آمادگیام را برای ساخت فیلم اعلام کردم. به عباس گفتم باید فیلمنامه را آماده کنی و تعجب کرد که بدون هیچ معطلی و ادا و اصولی طرح را قبول کردم. رفت فیلمنامه را نوشت و ساخت فیلم را آغاز کردیم و دوستی ما هم شروع شد و تا زمان مرگش ادامه داشت. اما وقتی به فیلم «گزارش» فکر میکنم نه به این دلیل که تهیهکننده فیلم بودم، به عنوان یک مخاطب میتوانم بگویم این فیلم یکی از بهترین فیلمهای اجتماعی است که عباس ساخته. همان زمان هم گرفتاریهای روابط انسانی و اجتماعی و اداری درهمتنیده بود.»
فیلم «گزارش» را میتوان فیلمی متفاوت با سبک همیشگی عباس کیارستمی دانست، زیرا خط داستانی پیچیدهتری را دنبال میکند و وقایع آن در شهر اتفاق میافتد. واقع گرایی که دغدغه کیارستمی بوده است در این فیلم هم تا حدی ملموس است. مهمترین امری که کیارستمی در فیلم به آن دست یافته در کنار بازیهای دیدنی بازیگران، فضاسازی مناسب است. تکاپو و تلاش کیارستمی در به تصویر کشیدن مکافات بی طرفانه زندگی زناشویی، پررنگ کردن قربانی شکست زناشویی با تاکید بر موتیف کودک معصوم و تثبیت برابر دنیا مردانه و زنانه در دهه پنجاه، همه آن چیزیست که ما در «گزارش» به تماشا مینشینیم. او با وجود علاقهاش به سینمای مستند و رئالیست، با «گزارش» برای اولین بار سینمای داستانی را هم تجربه کرد.
در «گزارش» عناصر سبکی کیارستمی به شکلی کنترلشدهتر از فیلمهای پس از انقلاب او مشاهده میشود؛ سکانسهای طولانی کیارستمیوار، بازیگوشی در روایت و راهدادن به کوچه فرعیها و خردهروایتها، مثلا در فصل معروف ساندویچی نمونه شاخصی است از سبک منحصر بهفرد فیلمساز و دمیدن روح زندگی و در عین حال خلق موقعیت داستانی و ایجاد تعلیق.
روبرت صافاریان در نشریه همشهری ۲۴ درباره این فیلم نوشته: «گزارش» نخستین کار کیارستمی است که مستقیما درباره بزرگسالان است. داستان تلخ زن و شوهری از طبقه متوسط با فرزندی خردسال که یکدیگر را نمیفهمند (یا دقیق تر، زن، شوهر را نمیفهمد) و در پایان خودکشی زن و انتقال او به بیمارستان به امید نجات جانش، لحن تلخ فیلمهای موج نو سینمای ایران در دهه ۵۰ شمسی به فضای خانواده طبقه متوسط انتقال یافته است. فیلم از جهاتی خیلی کیارستمی وار است. نماهای بلند و زمانهای مرده در آن کم نیستند. وسط داستان دعوای زن و شوهر و رفتن مرد از خانه و ورودش به اغذیه فروشی، شاهد فصل طولانی حرفهای مفصل مردانه حاضر در آنجا درباره قیمت ماشین و … هستیم. حضور همسایهای که هرگز نمیبینیمش، تنش فضا را دو چندان میکند و ابتکارات روایی دیگر از این دست. اما فیلم بازیگر حرفهای دارد، تصویربرداری و نورپردازی دراماتیک دارد و از بسیاری جهات استانداردهای یک فیلم حرفهای در آن خیلی بیشتر رعایت شده است تا در دیگر آثار کیارستمی تا آن زمان.
جایی خوانده ام که بعد از نمایش این فیلم در جشنواره فیلم تهران، تماشاگران به شدت کف میزنند. فیلمی به شدت تلخ چرا اینگونه بینندگانش را به هیجان آورده است؟ شاید به خاطر صداقت و واقعیت ملموسی که در سراسر فیلم موج میزند. شاید، چون یک نفر واقعیت خانواده طبقه متوسط را آنطور که هست، بدون آرایش، به نمایش میگذارد. واقع گرایی میتواند به شدت تکاندهنده و هیجان انگیز باشد. با این فیلم، کیارستمی بیش از همیشه به یک سینمای نیرومند که هم از امکانات حرفهای بهره میگیرد و هم تسلیم دروغ پردازی و درام سازی جعلی سینمای متعارف نمیشود، نزدیک میشود.اما با وقوع انقلاب، سینما به پس زمینه میرود و ادامه این نوع فیلمسازی برای کیارستمی ناممکن میگردد. واقعا اگر کیارستمی شیوه «گزارش» را ادامه داده بود به کجا میرسید؟ پرسشی که یافتن پاسخ برایش ناممکن مینماید. به هر حال این شیوه ادامه نیافت و او ناچار شد خود را با شرایط جدید تطبیق دهد: مستندسازی و عکاسی.»