جوک های خیلی خنده دار در حد مرگ کودکانه

جوک های خیلی خنده دار در حد مرگ کودکانه


163

1400/4/15

09:33


زنگ زدیم اداره برق میگیم: اونطرف خیابون برق داره ولی ما برقمون رفته
طرفم میگه: ۵ دیقه دیگه حله
۵ دیقه دیگه برق اونورم قطع کردن

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

جوک کودکانه

از اتفاقات عجیب خونه ما اینه که روز اول ماه رمضون مامانم افطاری درست می کنه

بعد بقیه سحریها غذاهای مونده افطار میخوریم، افطارها هم مونده های سحر و این پروسه تا پایان ماه مبارک ادامه داره

دیشب ‏ساعت ۳ شب زنگ زدم به بابام گفتم نگران نباشید من ۵ دقیقه دیگه خونه ام
‏با یه صدای خواب آلودی گفت شما؟

رفتم دندونپزشکی گفتم اقای دکتر دندونم درد میکنه
دکتر گفت شما اول برو یه چشم پزشک چون درسته من یه روپوش سفید دارم ولی اینجا قصابیه

عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر بن زیار رو تا صدا میزدن بیاد چای بخوره چایه سرد می‌شد.

رفتم کوه خواستم چایی درست کنم داشتم دنبال چوب میگشتم

یه شاخه افتاده بود رو زمین هرچی کشیدمش میرفت جلوتر. آخرش گفت

حاجی اگه ناراحت نمیشی مارم.

جوک خنده دار

رفتم بنگاه گفتم ۵ تومن پیش میتونم

بدم ماهی ۱۰۰ تومن کرایه جایی دارید برام؟

رو صندلی خودشو جابجا کرد اشاره کرد

رو پاش گفت بیا بشین اینجا

ﺗﻮ ﺣﻤﻮﻡ ﺑﻮﺩم، ﻣﺎدرﻢ ﺩﺭ ﺣﻤﻮﻡ ﻭ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ: ﻣﺤﺴﻦ ﯾﮕﺎنه ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﯽ؟؟
ﻣﻨﻢ گفتم: ﺁﺭﻩ ﭼﻄﻮﺭ ﻣﮕﻪ؟؟

ﻣﺎدرم ﮔﻔﺖ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ: ﺍﺯ ﻣﺤﺴﻦ ﯾﮕﺎﻧﻪ هم ﺑﺨﻮن

‏من یه دوست داشتم انقد خواستگاری رفته بود،
یه بار وسط خواستگاری تازه فهمیده بود قبلا اینجا اومده

طرف مرغداری باز میکنه

روز اول سر یه مرغ رو میبره

به بقیه مرغا میگه:
اگه کسی تا فردا سه تا تخم نذاره این بلا سرش میاد.

فردا میاد میبینه همه سه تا تخم گذاشتن
اما یکی دوتا گذاشته

میگه میخوای سرتو ببرم؟

میگه حاجی به خدا من خروسم خروس میفهمی؟؟!

سر جلسه امتحان به استاد گفتم: استاد خواهش میکنم یه کمک کنین
خیلی ریلکس نگام کرد، از تو جیبش ۲۰۰ تومن درآورد و گذاشت رو میزم.. بعدشم رفت
یعنی نابود شدم.. می فهمی..!؟
بقیه هم که از شدت خنده برگه هارو می خوردن

دوستم تازه بچه دار شده

سه کیلو وزن بچشه
هزینه بیمارستانش شده ۴ میلیون تومان
یعنی دقیقا کیلویی
یک میلیون و سیصد حساب کردن!

همینکه ایرانیا دیگه کنترل تلوزیونشون

رو جلد نمیکنن
‌ یعنی ما یه قدم به جلو پیشرفت کردیم
البته خود من هنوز جلد میکنم نو بمونه کنترل

وقتی به مهمون میگیم حالا کجا به این زودی؟
خیلی لحظه های پر استرسیه

اول صبح‌ها آدم‌های تو خیابون طوری نگاه می‌کنن

انگار من از خواب بیدارشون کردم

به یارو میگن بابات چجوری مرد

میگه از پشت بوم افتاد رو کولر با کولر افتاد تو بالکن

نرده های بالکن شکست

به بعد افتاد روی نورگیر
شیشه های نورگیر شکست

از اونجا افتاد روی گلدونها

ما دیدیم خونرو داره خراب میکنه !
با تیر زدیمش

.

معلم یه نگاهی به من کرد و گفت : چرا درس نخوندی ؟
از خجالت سرمو انداختم پایین
بعد چوبی رو که توی دستش بود داد به من و گفت : منو بزن
گفتم : چی ؟!
گفت : بزن ، حتما من درست درس ندادم که شما خوب یاد نگرفتی

منم دیدم حرفش منطقیه !
به همین برکت اینقدر زدمش اینقدر زدمش ، که اگه ناظم نیومده بود کشته بودمش !!
من روی نوع آموزش خیلی حساسم…

سه تا برادر می خواستن مرغداری بزنن
یکی شون لجباز بوده
بهش می گن: تو شریک نیستی!

میگه: به ارواح عمه اگه شریکم نکنین پرورش روباه میزنم بغلش

امروز یه پیرزنه رو دیدم که زنبیلش خیلی سنگین بود، ما هم اومدیم مرام بذاریم و زنبیل رو براش تا خونه اش ببریم …
وسط راه برگشته بهم میگه :

دستت درد نکنه ننه ، خر هم نمیتونست اینو تا اینجا بیاره

چند نفر داشتند مشاعره میکردند،
نوبت به یارو میرسه
میگن با (ت) بخون
میگه : توانا بود هر که دانا بود

میگن با (گ)
میگه : گفتم توانا بود هر که دانا بود

میگن با (ن)
میگه : نمیفهمی گفتم توانا بود هر که دانا بود …

ﻣﻦ ﺗﺎ ﺷﺶ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﺳﻤﻢ ﺩﺳﺖ ﻧﺰﻧﻪ…
ﺗﺎﺯﻩ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﻋﻤﻮ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﺳﻤﺶ ﺑﺘﻤﺮﮒ ﺑﻮﺩ

حتی اگه شاعر به صراحت می گفت:
عزیزم دلم برات تنگ شده بیا بریم بیرون کافی شاپ !!!

باز معلم ادبیات می گفت:
منظور شاعر عشق به خداوند است

من ایمان دارم روزی فرا خواهد رسید و مادران سرزمین من خواهند دانست که . . .
سوپ شام نیست به خداااا..

نصفه شب از ضعف بالشمو چنگ میزنم…

ﻳﺎﺩ ﻗﺪﻳﻤﺎﺍﺍﺍ ﺑﺨﻴﺮ …
ﻣﻬﻤﻮﻥ ﻣﻴﻮﻣﺪ عید دیدنی خونمون ﻣﻴﮕﻔﺖ ﻗﺒﻠﻪ ﻛﺪﻭﻡ ﻃﺮﻓﻪ؟

ﺍﻻﻥ ﻧﻴﻮﻣﺪﻩ ﻣﻴﮕﻪ ﺭﻣﺰ wifi ﭼﻨﺪﻩ!

اومدم خونه عمم …….

مامانم زنگ زده میگه:
یه سوال میپرسم تابلو نکن فقط با آره یا نه جواب بده باشه؟؟؟؟؟
میگم باشه. میگه اونجا چه خبره؟؟؟؟؟؟

به نظر شما بگم اره یا نه!!!!!!!؟؟؟

طرف ﻣﯿﺮﻩ ﺛﺒﺖ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻭﺍﺳﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﺑﮕﯿﺮﻩ

ﻣﯿﮕﻪ ﺍﺳﻤﺶ ﺷﯿﺮﻋﻠﯽ ﺗﻔﻨﮕﭽﯽ ﺑﺎﺷﻪ.
ﻣﯿﮕﻦ ﻧﻤﯿﺸﻪ.

ﻣﯿﮕﻪ ﻣﻤﺪﻗﻠﯿﺨﺎﻥ ﯾﮑﻪ ﺳﻮﺍﺭ.
ﻣﯿﮕﻦ : ﻧﻤﯿﺸﻪ.

ﻣﯿﮕﻪ ﻃﻐﺮﻝ ﺳﯿﺒﯿﻞو.
ﻣﯿﮕﻦ ﻧﻤﯿﺸﻪ.
ﻣﯿﮕﻪ صمد سگ ﺳﯿﺒﯿﻞ.
ﻣﯿﮕﻦ ﻧﻤﯿﺸﻪ.

ﻣﯿﮕﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﺬﺍﺭﯾﻦ ﺭﺍﻣﺘﯿﻦ، ﺗﺎ ابرو برداره ﺧﯿﺎﻝ ﺷﻤﺎﻫﻢ ﺭﺍﺣﺖ بشه

یه بار یکی از این شرکت هرمیا اومد گفت اون سانتافه رو میبینی؟

بیای تو این شرکت هرمیا ۵ ماه بعد اونو میخری…
گفتم داداش اون مال خودمه.

لال شد رفت منم سوار پرایدم شدم رفتم مسافرکشی

این کوفت که آقایون به خانمشون میگن میدونین یعنی چی ؟

ک : کل
و : وجودم
ف : فدای
ت : تو

اینو داشته باشین ، تا بریم رمز گشایی سایر کلمات آقایون…

ستاد روحیه بخشیدن به خانمها…

ﺍﮔﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻗﻬﺮﯾﺪ . . .
ﺍﯾﻨﻮ ﺑﺪﻭﻧﯿﺪ ﮐﻪ . . .
ﺩﻧﯿﺎ ﺩﻭ ﺭﻭﺯﻩ ! . . .
ﭘﺲ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺍﺭﺯﺵ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺑﺮﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮐﺸﯽ ﻭ ﺁﺷﺘﯽ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﺎ!
ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ ﻗﻬﺮ ﺑﻤﻮﻧﯿﺪ ﻭ ﺣﺎﻝ ﮐﻨﯿﺪ

یارو کولرش میسوزه، هر هشت تا بچه شو میگیره میزنه، میگن چرا بچه ها رو میزنی؟

میگه:صدبارگفتم هشت نفری زیرکولرنخوابید به موتورش فشارمیاد!!

میوه های فامیل:
نارنج: مادرشوهر چون فشار رو میاره پایین
نارنگی: شوهر چون راحت میشه پوستشوکند
لیموشیرین: جاری چون به مرور تلخ میشه
خیار: خواهرشوهر چون ازدستش رودل میکنی

(جرأت داری بفرست واسه قوم شوهر)

نصف النهار چیست ؟

غذایی ک ما هر شب میخوریم

یه سلامی هم بکنیم به پول
سلام چرکو

مارو نمیبینی خوشحالی؟؟؟
خاک تو سرت

زل زدن به یه نقطه موقع چایی خوردن

بیشتر از خودِ چایی می چسبه؛
مخصوصا اگه قبلش خواب بوده باشی.

مردها ۳ تا آرزو دارند:
۱٫اونقدر که مادرشون میگه، خوش تیپ باشن
۲٫اونقدر که بچه شون میگه، پولدار باشن
۳٫اونقدر که زنشون شک داره ، زن داشته باشن
مرد است دیگر..هر جور دوست داره میخواد باشه..

خدای عزیزم

آنچه در سال جدید میخواهم یک حساب بانکی چاق و چله و یه هیکل باریک است…
لطفا این دو را مثل سال قبل ، با هم اشتباه نگیر

آمین

مرد را باید بوسید!
حتی وقتی اعصاب نداره!
حتی وقتی ریشش بلنده!
حتی وقتی داد میزنه!
حتی وقتی بی تفاوت شده!
حتی وقتی سرش همش تو گوشیشه!
حتى وقتى شبها دیر میاد خونه!

این مرد را باید بوسید…
و گذاشت کنار!

والا قحطی که نیومده…!!!

روزی که میخواستم‌ برم سربازی
بابام منو رسوند ترمینال

بعد دست گذاشت رو شونه م گفت

پول مول که داری؟
گفتم اره بابا نگران نباش

گفت خب یه ۳۰تومن بده من دستم خالیه یه بنزین بزنم

قبض گاز از هر دری که بیاد تو..

ادب پدرخانواده از همون در میره بیرون!!!!

امروز تو خیابون دوتا دختر از کنارم رد میشدن که چشمشون افتاد به

تابلو تبلیغات درهای ضد سرقتبعد خیلی جدی یکیشون به اون یکی گفت: اینا دیگه چقد بیکارن!
این همه وسیله تو خونه هست کی میاد در بدزده؟
چند ساعته دارم نون و شامپو میخورم تا راحت بشم!

ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺩﻭﺭ ﻫﻢ ﺷﺎﻡ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﻏﺬﺍ ﭘَﺮﯾﺪ ﺗﻮ ﮔﻠﻮﻡ؛
ﺁﺏ ﺳﺮ ﻣﯿﺰ ﻧﺒﻮﺩ ﺭﻓﺘﻢ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﻡ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺁﺷﭙﺰﺧﻮﻧﻪ
ﺑﺎﺑﺎﻡ : ﭘﺎﺭﭺ ﺁﺏ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﯿﺎﺭ
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ : ﺳُﺲ ﺳﺎﻻﺩ ﻫﻢ ﺑﯿﺎﺭ
ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺑﺰﺭﮔﻪ : ﺑﺒﯿﻦ ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﺳﺒﺰﯼ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ
ﺧﻮﺍﻫﺮ ﮐﻮﭼﯿﮑﻪ : ﻣﯿﺸﻪ ﺑﺮﺍﻡ ﻧﻮﻥ ﺑﯿﺎﺭﯼ
ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻮﭼﯿﮑﻪ : ﺑﺮﺍﻡ ﯾﻪ ﮐﻢ ﺑﺮﻧﺞ ﺑﯿﺎﺭ
ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪﻡ ﻣﺎ ﺳﺮ ﻣﯿﺰ ﺷﺎﻡ ﭼﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻣﻲ ﺧﻮﺭﺩﻳﻢ!!!

‏یک روش ساده برای ماندگار کردن ماهی قرمز سفره ٧ سین!
پودر ژله آلوورا را در یک لیوان آب داغ حل کرده و در داخل تنگ ماهی بریزید
و ماهی را به مدت ۱۵ دقیقه داخل یخچال بگذارید
الان من اینکارو کردم ماهیه قشنگ ریلکس نشسته یجارو نگاه میکنه!

به بابام میگم
بابا دارم میرم سمت گیاه خواری
نظرت چیه؟؟؟
میگه آفرین پسرم
مگه تو چیت از یه بز کمتره

‏من اگه بمیرم هم
ساعت ۸ شب که بشه ، بابام زنگ میزنه میگه کجایی ؟ یه‌ربع دیگه توی قبرت باشیا

اسممو تو گوشی بابام سیو کردم ستاد بحران، بهش پیام دادم:

حد الامکان از خیس کردن دمپایی و دستگیره در هنگام خروج از دستشویی جدا پرهیز کنید.
بنده‌ خدا هر نیم‌ساعت یه بار میره چک می‌کنه خیس نباشن و برمی‌گرده. ی

کی از بحران‌های سی ساله‌ی خونواده حل شد

شماهم مثه من هر وقت بیکارید هیچکس خبری ازتون نمیگیره ..درس که میخونید یا کار مهمی دارید همه به فکرتونن

در جواب چرا شماها ازدواج نمی‌کنین؟
بگین حالا تو ازدواج کردی به کجا رسیدی؟ چی نصیبت شد؟
تا از درماندگی فامیل برای پاسخ دادن لذت ببرید

جوک خنده دار کودکانه

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو