بیوه سیاه؛ اسکارلت جوهانسون در یک فیلم جاسوسی

بیوه سیاه؛ اسکارلت جوهانسون در یک فیلم جاسوسی


منبع: برترین ها

133

1400/4/25

06:55


«بیوه سیاه» با رقم فروش ۸۰ میلیون دلار در سینما و ۶۰ میلیون دلار در شبکه دیزنی پلاس شروعی خیره کننده داشت.

برترین‌ها: «بیوه سیاه» با رقم فروش ۸۰ میلیون دلار در سینما و ۶۰ میلیون دلار در شبکه دیزنی پلاس شروعی خیره کننده داشت. این فیلم ابرقهرمانی محصول کمپانی مارول و دیزنی در اولین هفته اکران به فروش بالای هشتاد میلیون دلار رسید و رکورد فروش باکس آفیس در دوران بعد از شیوع بیماری کرونا را شکست.

بیوه سیاه

اگر بخواهیم این اثر سینمایی را به شکل ساده توصیف کنیم باید بگوییم که «بیوه سیاه» یک اسپین‌آف معمولی از جهان سینمایی مارول است که به شدت وام‌دار ژانر اکشنِ جاسوسی و آثار شناخته شده هالیوودی در این شاخه استاریک پیرسون فیلم‌نامه «بیوه سیاه» را نوشته است. او فیلم‌نامه‌نویس باتجربه‌ای در دنیای سینمایی مارول است که در پشت‌صحنه هر دو فیلم انتقام‌جویان: جنگ ابدیت و انتقام‌جویان: پایان بازی حضور داشته. البته فیلم‌هایی مانند ثور، مرد عنکبوتی، مرد مورچه‌ای و سریال‌های تلویزیونی ای‌بی‌سی را نباید از یاد برد.

بیوه سیاه

فیلم «بیوه سیاه» همان‌طور که از نامش پیداست، قصه‌ی ناتاشا رومانوف را روایت می‌کند. البته این فیلم قرار نیست شجره‌نامه‌ی کامل این شخصیت قدرتمندِ کمیک بوکی را تعریف کند و ما تنها بخشی از ماجرا‌های ناتاشا و یلینا بلوا را دنبال می‌کنیم. داستان در سال ۱۹۹۵ و با مقدمه‌ای پر تعلیق از خانواده‌ای عادی و خوشحال شروع می‌شود که درگیر اتفاق‌های روزمره‌اند، اما دیری نمی‌گذرد که خوشحالیشان پایان می‌یابد و با ورود پدر به خانه تمامی امورات تغییر می‌کند و به یکباره مجبور به ترک خانه می‌شوند و به حومه شهر می‌روند و سوار بر هواپیمای شخصی‌شان می‌شوند و در کوبا فرود می‌آیند، جایی که ساختار خانواده به یکباره فرو می‌ریزد و همه‌ی اعضای خانواده از هم جدا می‌شوند و دختران کوچک تحویل ژنرال درایکوف، مغز متفکر تاریکی داده می‌شوند تا آن‌ها را بزرگ کند و تحت برنامه‌ی امنیتی قرار بگیرند، تماما فرمان‌بردار شوند و بدین شکل ماشین کشتاری شوند و در آینده بدل به سربازانی فوق‌العاده و در خدمت وطن شوند.

بیوه سیاه

«کورتنی هاوارد» منتقد «لس‌آنجلس تایمز» درباره فیلم نوشته است: ««کیت شورتلند» کارگردان فیلم به شکلی احساسی میان جدیت و خشونت موقعیت توازن برقرار کرده، و آن معیار‌های عاطفی را با حرکت دوربین و شخیصت-محوری نشان داده است. گره‌ها و چرخش‌ها زیرکانه‌اند. موسیقی متن «لورن بلف» احساس تسخیرکننده جدیت را در بر دارد.»

«کیت اربلند» نویسنده «ایندی‌وایر» نوشته است: «سکانس‌های تعقیب و مبارزه «بیوه سیاه» واقعاً دردناک است، نمایشی تمام عیار از فلورنس پیو، و نیمه اولی که صمیمانه و پر از دیالوگ و به نحوی جدید در دنیای سینمایی مارول مضحک است؛ بله، از این فیلم لذت بردم.»

«برندن دیویس» نویسنده «کامیک‌بوک» می‌گوید: «از آغاز تا پایان فیلمی بی‌نظیر است. با غافلگیری‌هایی عالی، لحظات عاطفی شخصیت‌ها، اکشن جسورانه، و اسکارلت جوهانسن سرانجام فرصت می‌کند هر چه دارد برای این نقش بگذارد.»

بیوه سیاه

امیر پرچمی در ویجیاتو نوشت: فیلم بیوه سیاه با داستان سرایی الهام گرفته از ژانر جاسوسی، بازیگران جذاب و فیلمنامه‌ای کاملاً ساده سعی می‌کند میراث شخصیتِ مُرده ناتاشا رومانوف را در یک اثر انفرادی ادامه دهد. این یعنی ما در عصر IP «آی‌پی»‌های زامبی‌گونه زندگی می‌کنیم؛ وقتی محتوا باید ادامه پیدا کند و هیچ شخصیتی نمی‌تواند بمیرد، مهم نیست که از نظر مضمونی، موضوعی یا از نظر روایی چه اتفاقی قرار است رُخ دهد، چیزی که در این میان مهم است کسب پول از کنار همین آی‌پی‌ها و نماد‌های نمُردنی در قالب دنباله‌ها یا اسپین آف‌های سینمایی است. حالا فیلم «بیوه سیاه» مصداق کامل همین رویه است. یکی از بارزترین نقاط ضعف این اثر سینمایی در شرور‌های بسیار سطح پایین آن خلاصه می‌شود. فیلم دو عامل شرارت را به ما معرفی می‌کند که هر کدام به سهم خودشان افتضاح هستند.

اما ناامیدکننده‌ترین نکته در مورد این فیلم به طرز عجیبی مربوط به فیلمنامه کم کیفیت اریک پیرسون است. به طور خلاصه، این فیلمنامه اساساً با فرمول بیش از حد شناخته شده جهان کلیشه‌ای یک فیلم جاسوسی با بودجه کلان همراهی می‌کند، آن هم بدون هیچ گونه استحکام اضافی در ساختار روایی قصه؛ در واقع در چارچوب این فیلمنامه شخصیت ناتاشا در تلاش است تا گذشته شکنجه شده خود را اصلاح کند، و این در حالی است که او باید با یک آنتاگونیست که قصد دارد زندگی خود را با از بین بردن نظم جهانی ادامه دهد نیز مبارزه کند.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو