مهدی شیخ، نماینده سابق مردم تهران در مجلس دهم، در گفتگو با خبرآنلاین، درباره مراودات مجلس یازدهم با دولت سیزدهم گفت: به دلیل از یک جناح خاص بودن دولت و مجلس، می‌توان در کوتاه مدت این گونه پیش‌بینی کرد که در کوتاه مدت با یکدیگر تعامل داشته باشند، در این موضوع شکی نیست و تعامل‌شان طبیعی است. مسئله این است که باید دید نمایندگان مجلس بعد نظارتی خود را حفظ می‌کنتد یا خیر. زیرا نظارت از تعامل جدا است. تعامل به معنای درک مشکلات دولت و ارائه راهکارها برای حل مشکلات دولت است یا مثلا مجلس برای اجرای سیاست‌های مد نظر دولت یاری‌دهنده باشد. نظارت اما امری جدا است.

وی ادامه داد:  این که آیا مسئولان اجرایی در چارچوب وظایف تعیین‌شده صحیح عمل می‌کنند یا خیر؛ مربوط به  بخش نظارت است اما گاهی می‌شود به گونه‌ای این  وظیفه را اعمال کرد که مانع کار دولت نشود که خود به خود تبدیل به تعامل می‌شود. گاهی نیز ممکن است به نحوی بعد نظارتی را اعمال کرد که مانع کار دولت شود. 

شیخ گفت: مثلا ما شاهد سوال‌ها و استیضاح‌های سیاسی مختلف در میان جریان‌های مقابل دولت بودیم تا قدرت اجرایی دولت ضعیف گرددد یا این که به دنبال سهم‌خواهی از دولت بودند. اگر قرار بر نظارت به این شکل باشد، بحث تعامل نیز از گزینه‌ها خط می‌خورد. اگر مجلس در اختیار دولت که آن را قدسی کرده باشد، به گونه‌ای که خودش نتواند نظارتی داشته باشد، فاجعه محسوب می‌شود که امیدواریم وارد این فاز نشوند.

نماینده سابق مردم تهران با اشاره به خطرات و مزایای یکدست شدن حاکمیت گفت: من یکدست شدن به معنای  اینکه اگر همه قوای نظام ازیک جناح باشند در کشور موجب پیشرفت بهتر امور کشور می‌شود را قبول ندارم. یکدست شدن به گونه درست به این معنا است که دولت، مجلس و قوه قضائیه هر کدام در چارچوب وظایف خود عمل کرده و تعامل مثبت با یکدیگر داشته باشند. به دور از جنگ قدرت به فکر حل مشکلات کشور باشند نظام حقوقی ما این مسئله را به خوبی حل کرده است. یعنی آن اصل تفکیک قوا که در قانون اساسی آمده، و ساز و کاری هم که برای‌ حل اختلافات احتمالی پیش بینی شده مشکلات مربوط به اختلاف قوا را حل کرده است؛ اما اگر منظورمان صورت اول باشد معایب و محاسنی دارد. همانگونه که گفته شد  تجربه ما از بیشتر بودن مضراتش حکایت دارد. ما هشت سال یکدست شدن را تجربه کردیم.

نوع تعامل دولت و مجلس در دوره رئیسی و قالیباف

شیخ ادامه داد: اول اینکه معمولا یکدست‌ها، چند دسته می‌شوند. زیرا نمی‌توان تکثر را در انسان‌ها منتفی کرد، تبدیل به تکثر خرد می‌شود و در در این موارد گاها بی پرده‌تر تقابلات خود را نشان می دهند. چنانچه دیدیم مجلس و دولت یک دست چگونه دعوای‌شان شد. دولت مصوبات مجلس را ابلاغ نمی‌کرد، مجلس شخصا به ابلاغ مصواب اقدام کرد؛ پس تضمینی نیست که یکدستی تا پایان این دولت وجود داشته باشد.

وی افزود: دوم این که دستگاه‌های نظارتی اعم از قوه مقننه و قوه قضائیه نسبت به دولتی که همدست‌شان بود، کوتاهی کردند و نظارت کامل انجام ندادند. سومین مسئله این است که به دلیل قبول کردن دولت، نقد دیدگاه‌های دولت به خوبی انجام نشده و فضای نقد بسته می‌شود. کما این که شاهد بسته شدن فضای نقد، به نام سیاه‌نمایی برخورد با آن بودیم. پس دایره نقد عملکرد و تصمیمات اجرایی دولت نیز محدود می‌شود.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: البته در صورت یکدست بودن،  ممکن است مجلس چوب لای چرخ دولت قرار ندهد و دولت بتواند با سرعت بسیاری برنامه‌ها را پیش ببرد. اگر متقابلا دولت هم حرمت مجلس را ارج نهد حرکت دولت قانونمندتر و سالم تر صورت می‌گیرد، بروکراسی‌ها را می‌توان کنار زد و دیگر مجلس جلودار دولت نیست و می‌گذارد کار خود را انجام دهد. متاسفانه در تجربه قبلی دولت حرمت مجلس را نگه نداشت  و مجلس هم در مواردی درک درستی از دولت نشان نداد البته، اگر بنا بر تعامل درست بین قوا و حل مشکلات مردم باشد، در هر دو صورت اتفاقات خوب ذکر شده خواهد افتاد.