دولت جدید و ویرانه هنر/ روایت حسین هاشم پور از ایرانیانی که هر روز فقیرتر می شوند

منبع: ایران آرت

120

1400/5/9

09:59


اکنون اما پنجمین ماه از سال ۱۴۰۰ هست ، اندوه خوزستان، غصه آب، برق، اینترنت و انبوه کمبودها و بی تدبیری ها مردم را به ستوه آورده و گذران بسیار ساده زندگی را دشوار ؛ به طبع روزگار هنر و هنرمند نیز خاک سیاه است ...

ایران آرت: حسین هاشم پور : صادق خرازی دیپلمات و مجموعه دار هنری شناخته شده، که قرابت هایش با دولت کنونی هویداست، تعارف را کنار گذاشته و گفته است: " در دولت کنونی چیزی به نام فرهنگ نداریم. دولت روحانی را در امر فرهنگ و هنر حتی ضعیف تر از دولت اول محمود احمدی‌نژاد می دانم، شاید دولت کنونی آگاهانه نخواست اتفاقی در فرهنگ و هنر بیفتد زیرا این حوزه دارای حساسیت‌های خاص است."

 

اگر شعار دولت اول روحانی واگذاری مدیریت هنر به هنرمندان بود و وعده می داد فضای امنیتی را از این عرصه دور می کند و پول و گشایش می آورد و البته تکاپوهایی افتان و خیزان جریان داشت، دولت دوم روحانی چنان پسرفت و رکودی با خود آورد که کار به پناه بردن هنرمندان به جلوی مجلس کشید و یارهای گرمابه گلستان مانند خرازی و همه آنها که پای لوگوی روحانی ۱۴۰۰ امضا گذاشتند را به اعتراف اشتباه کردم، وادار کرد!

" سال دو صفر، هنر از صفر " یادداشت من به مناسبت شب سال نو ۱۴۰۰ بود، در آن یادداشت منتشر شده نوشتم :

"" مردم ایران هر روز فقیرتر می شوند، اگر پاییز می گفتند طیف گسترده ای از مردم گوشت را از سفره شان حذف کرده اند، این روزها فهرستگان حذفیات به میوه، لبنیات و ... رسیده، فهرستی بلند بالاتر از هر زمانی دیگری. دیدن صف های باورنکردنی مرغ در خیابان ها و یا ویدئوهای تاثر برانگیز هجوم توام با خشونت کلامی و جسمی جمعی از مردم برای خرید روغن مایع و نباتی ،نگرانی های ذهنی را به نقطه جوش رسانده است.

ناگفته پیداست در چنین مهلکه هولناکی، آنچه قبل از همه از سبد خانوار ایرانی حذف شده است فرهنگ و هنر است.

سال ۹۹ برای اهل فرهنگ و هنر خاطره خوش نداشت، کرونا ته مانده تلاش های فردی و خصوصی را ناکام گذاشت و پوسته ظاهری شیک و براق هنر را کنار زد تا روشن شود ۸۰ درصد هنرمندان چه قدر فقیرند؛ اکثریت بزرگ شان که از راه آموزش هنر امرار معاش می کردند روزنه کسب درآمدشان به آنلاین های کم رونق فتاد و با دامنه دار شدن گرانی ها و تورم و کوچک تر شدن سفره مردم، این روزنه نیز از پاییز به این سو تقریبا به محاق رفت.

حالا نور به سهم خجالت آور ۶ دهم درصدی فرهنگ و هنر ایران از بودجه نفتی سالانه کشور تابیده شده و روشن شده دولت ها در تمام این سال ها، آهک پای درخت هنر ریخته اند؛ کافی ست عدد اختلاس ها را با بودجه های دولت ها در موسیقی، تجسمی، سینما، نمایش ،ادبیات ، کتاب ... مقایسه کنید تا اگر دوزاری کج مانده، صاف و صوف شود!

سال کرونا زده، پرده ها را بر انداخت تا عیان شود بودجه سالانه دولت برای هنر ، نه تنها هیچ کارکردی در خلق گسترده آفرینش های هنری ندارد، بلکه هیچ نقشی در ترمیم وضعیت معیشتی اهل هنر نیز ایفا نمی کند.

آنکه و آنچه هنر را زنده می داشت طیفی از طبقه متوسط مردم و بخش های خصوصی سخاوتمند و روشن نگر بود که با به کما رفتن اقتصاد و بر هم خوردن همه ترازهای زندگی ، هنر را به ناچار از سبد خویش حذف کرده اند تا با تامین نیازهای اولیه بشری این دوره وانفسا را پشت سر بگذرانند.""

اکنون اما پنجمین ماه از سال ۱۴۰۰ هست ، اندوه خوزستان، غصه آب، برق، اینترنت و انبوه کمبودها و بی تدبیری ها مردم را به ستوه آورده و گذران بسیار ساده زندگی را دشوار ؛ به طبع روزگار هنر و هنرمند نیز خاک سیاه است؛ حالا حال هنر، وخیم تر و اورژانسی تر از هر زمانه دیگری ست؛ مانند دولت های پیشین، همه مشکلات تاریخی که هنرمندان داشتند روی هم تلنبار شده و دست نخورده به دولت بعد به ارث می رسد و علاوه بر آن به گفته وزیر ارشاد ۹ هزار میلیارد تومان خسارت کرونا هم به آن علاوه شده است؛ به قول این دولتی ها علی برکت الله.

نکته ترسناک تر اما ناامیدی ست که در جامعه هنر موج می زند، کسی باور ندارد بوی بهبودی از راه خواهد رسید و دولت جدید با رخوت و دلسردی عمومی غریبی مواجه است. هنرمندان می دانند دامنه عقب ماندگی های دولت از سفره مردم فرسنگ هاست و بسیار بعید است دولت جدید حالا حالاها بتواند گشایشی در بدنه هنر ایجاد کند.

البته خوشبختانه این فضای مه آلود و پرابهام همچنان یک تبصره رونق بخش هم دارد و آن تشویق بخش خصوصی، کارآفرین ها و خیرین به ورود جدی به فرهنگ و هنر است؛ سال هاست بزرگان نظام بارها و بارها گفته اند از دولت در امر فرهنگ و هنر آبی گرم نمی شود و باید دولت زمینه حضور حداکثری بخش خصوصی در این عرصه را فراهم کند.

اگر دولت جدید خوش ندارد آموزه های توسعه بازار هنر در غرب را الگو قرار دهد، کافی ست نگاهی به موج کره ای بیندازد که اکنون نه تنها نسل نوی ایرانی بلکه قلب اروپا و آمریکا را به تسخیر آورده است،

" «هالی یو» عنوان موج کره ای است که رویه فرهنگی و پیوست اقتصادی دارد و از سال ۱۹۹۹ کارش را کلید زد؛ هدف موج کره بهبود تصویر مردم دنیا از کره و ترویج korea cool (باحالی کره) است. کشور کره از طریق محصولات موج کره ای محبوبیت فراوانی در دو دهه اخیر کسب کرده است. این بهبود تصویر و برند در عرصه های مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کره را مطرح نموده و منجر به صادرات محصولات تولید کره شده است. به همین دلیل است که شرکتهای هیوندای و سامسونگ از اسپانسرهای مهم موج کره ای هستند . هالی یو در سال ۲۰۰۴ بالغ بر دو دهم درصد تولید ناخالص ملی کره را از آن خود کرد و گفته می شود در سال ۲۰۱۴ بیش از ۱۱ میلیارد دلار ارزآوری برای کره به ارمغان آورده است. "

شکل گیری این تحول فرهنگی یک‌سری پیش شرط دارد که باور دولت به حمایت تام و تمام از بخش های خصوصی نخستین قدم آن است. در شرایط فعلی ایران، فقط چنین رویکردی می تواند از جامعه هنری فقرزدایی کند، اشتغال پایدار بیافریند و به ارزآوری کشور از راه هنر بینجامد. هنر نه تنها به کمیته امداد نیاز ندارد بلکه خودش چاه نفت است.

 

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو