نقد فیلم Black Widow – بیوه سیاه

منبع: فوت و فن

233

1400/5/17

15:51


نقد فیلم Black Widow – بیوه سیاه

فیلم بیوه سیاه گرچه به پیشرفت کاراکتر ناتاشا رومانوف در دنیای سینمایی مارول کمکی نمی‌کند اما خداحافظی دلنشینی برای اسکارلت جوهانسون با این کاراکتر است.

اولین حضور کاراکتر بیوه سیاه یا ناتاشا رومانوف در دنیای سینمایی مارول به فیلم مرد آهنی ۲ بر می‌گردد. ناتاشا رومانوف تاکنون در هشت فیلم مختلف دنیای سینمایی مارول از جمله مجموعه انتقام جویان حضور داشته و حالا پس از سال‌ها، این کاراکتر توانست فیلمی مستقل در این دنیای سینمایی به خود اختصاص بدهد. اقدام به ساخت فیلم بیوه سیاه در این برهه زمانی  و با توجه به آغاز فاز چهارم دنیای سینمایی مارول عجیب و غریب است، زیرا اتفاقات رخ داده در فیلم انتقام جویان: بازی نهایی سبب شده تا این کاراکتر در آینده دنیای سینمایی مارول جایی نداشته باشد.

علاوه بر این، اتفاقات فیلم بیوه سیاه قبل از اتفاقات فیلم انتقام جویان: جنگ بی‌نهایت و پس از اتفاقات فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی رخ می‌دهد و سبب شده تا این فیلم تنها یک خداحافظی زیبا برای اسکارلت جوهانسون با این کاراکتر باشد. گرچه فیلم بیوه سیاه در اصل سعی دارد تا به گذشته و اتفاقات زندگی قبلی ناتاشا رومانوف بپردازد اما در اکثر مواقع اینگونه احساس می‌شود که این کاراکتر بیشتر نقش یک کاراکتر کمکی و نه اصلی را دارد.

اتفاقات فیلم بیوه سیاه مدتی پس از اتفاقات فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی جریان دارد که در آن، ناتاشا رومانوف به دنبال اتفاقات مربوط به قطعنامه سوکویا و فروپاشی انتقام جویان در حال فرار از دست تئودوس راس با بازی ویلیام هرت است. ناتاشا رومانوف پس از اینکه از طرف یلنا بلوا با بازی فلورنس پیو بسته‌ای را دریافت می‌کند، به بوداست بر می‌گردد تا به همراه خواهر عجیب خود، موسسه اتاق قرمز را نابود کنند، موسسه‌ای که توسط دریکوف اداره می‌شود و آنها در کودکی به آنجا فرستاده شدند تا به عنوان قاتل و جاسوس آموزش داده شوند. در به سر انجام رساندن این ماموریت، رد گاردین با بازی دیوید هاربر و ملینا وستوکوف با بازی ریچل وایز که زمانی نقش والدین آنها را به عنوان یک خانواده شاد در آمریکا بازی می‌کردند به آنها کمک می‌کنند.

فیلم بیوه سیاه به کارگردانی کیت شورتلند در بیشتر مواقع سعی دارد تا با موضوع خانواده و دیگر موضوعات احساسی پیرامون آن دست و پنجه نرم کند. داستان فیلم در بسیاری از مواقع، سعی دارد تا مقایسه‌هایی بین خانواده قدیمی و تحمیل شده ناتاشا یعنی همان خانواده‌ای که در کودکی با آنها در آمریکا زندگی می‌کرده با خانواده‌ای که او آن را انتخاب و با آغوش باز پذیرفته، یعنی انتقام جویان انجام دهد. با اینکه ناتاشا با هر دوی این خانواده‌ها خاطرات خوشی دارد اما هیچ کدام این خانواده‌ها بدون مشکل نیز نبوده‌اند. با این حال، فیلم بیوه سیاه این فرصت را برای کاراکتر ناتاشا رومانوف فراهم می‌کند تا به هویت و هدف خود پی ببرد و در عین حال سعی کند تا با خانواده‌های مشکل‌دار خود کنار بیاید.

علاوه بر این، قوس داستانی مربوط به گذشته ناتاشا که در چندین فیلم گذشته دنیای سینمایی مارول نیز به آن اشاره شده بود نیز به یک پایان می‌رسد. با اینکه فیلم، مربوط به ناتاشا رومانوف است اما در ابتدای فیلم، بیننده برخورد بسیار کمی با این کاراکتر دارد و بیشتر به کاراکتر یلنا، گذشته او و همچنین جنگی که با دریکوف دارد، پرداخته می‌شود. با اینکه در برخی موارد، فیلم سعی دارد تا پیوند بین دو خواهر را به تصویر بکشد اما در بیشتر اوقات، این طور احساس می‌شود که داستان فیلم بیشتر بر محوریت شخصیت یلنا در فیلم است تا ناتاشا و می‌توان سایه شخصیت یلنا بر داستان فیلم را احساس کرد. البته این امکان نیز وجود دارد که مارول سعی داشته تا کاراکتر یلنا را برای فاز چهارم دنیای سینمایی خود آماده کند اما با توجه به اینکه این اولین و آخرین فیلم ناتاشا رومانوف در این دنیای سینمایی خواهد بود، فیلم باید توجه بیشتری به این کاراکتر می‌کرد و با آن، همانند یک کاراکتر کمکی برخورد نمی‌کرد.

 با این حال، فیلم سینمایی بیوه سیاه صحنه‌های اکشن زیبا و بسیار خوبی دارد که در فیلم‌های سینمایی اخیر کمتر دیده شده است. صحنه‌های مبارزه رودررو به خوبی به نمایش در آمدند و به خصوص در بخش پایانی فیلم، اکشن‌ها هیجان انگیز و جذاب بودند. اما یکی از فرصت‌های هدر رفته در فیلم، مربوط به کاراکتر تسک مستر می‌باشد، با اینکه فیلم به این موضوع اشاره می‌کند که این کاراکتر قادر است تا حرکات حریف خود را تقلید کند و توانایی مبارزه زیادی دارد اما در صحنه‌های اکشن، زیاد نمی‌توان این موضوع را مشاهده کرد.

از نقطه نظر بازیگری، اسکارلت جوهانسون با توجه به فیلمنامه فیلم، بهترین بازی خود را به روی صحنه می‌آورد. احساسات و عواطف زیادی در نقاط مختلف فیلم وجود دارد که اسکارلت به خوبی آنها را به نمایش می‌گذارد. فلورنس پیو نیز که نقطه برجسته فیلم است، به خوبی نقاط قوت و ضعف و همچنین شوخ طبعی کاراکتر یلنا را به تصویر می‌کشد. شروع کار او در دنیای سینمایی مارول با این کاراکتر، جذاب و دلنشین بود و حال باید دید که او در آینده این دنیای سینمایی چه نقشی خواهد داشت. دیوید هاربر نیز به خوبی از پس کاراکتر رد گاردین بر می‌آید و بدون آنکه بی مزه و لوس باشد، شوخ طبعی و طنز را وارد داستان و کاراکترش می‌کند. ریچل وایز نیز همانند همیشه بی نظیر و عالی بود و تنها مسئله نیز کمبود داستان پیرامون او است. ری وینستون نیز بازی قابل قبولی در نقش آنتاگونیست فیلم یعنی دریکوف به نمایش گذاشت.

فیلم موقعیت خاصی را در دنیای سینمایی مارول تجربه می‌کند چرا که سعی دارد تا خط داستانی ناتاشا رومانوف را به یک پایان برساند و برای اینکار، زندگی گذشته ناتاشا و اتفاقات ناگوار آن را به بیننده نشان داده است. همچین فیلم سعی دارد تا طی روند خود، علاوه بر اینکه فیلمی اختصاصی برای اسکارلت جوهانسون در نقش ناتاشا رومانوف را به نمایش بگذارد، شخصیت‌های تازه‌ای را وارد دنیای سینمایی مارول کند و فرصت‌هایی برای این کاراکترها در آینده این دنیای سینمایی به وجود بیاورد.  با این وجود، یکی از مشکلات و نقاط مایوس کننده فیلم، عدم توجه کافی آن به کاراکتر ناتاشا است و فیلم بیشتر سعی دارد تا یلنا را به عنوان جانشین او نشان دهد. و در پایان می‌توان گفت که فیلم بیوه سیاه با اینکه صحنه های اکشن خوبی را به نمایش در آورده اما تمرکز کافی برای ارائه داستانی جذاب از کاراکتر ناتاشا رومانوف را ندارد و بیشتر سعی در این دارد تا پیش درآمدی برای کاراکتر یلنا بلووا در آینده دنیای سینمایی مارول باشد.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو