ناگفته‌های رابرت هریس رمان‌نویس مشهور/ دیگر سردبیر سیاسی نمی‌شوم

منبع: ایران آرت

64

1400/6/27

12:10


هریس پیش از این روزنامه‌نگار بود و به عنوان سردبیر سیاسی آبزرور فعالیت می‌کرد. او اکنون به همراه همسرش در برکشایر زندگی می‌کند. او چهار فرزند دارد.

ایران آرت: رابرت هریس نویسنده 14 رمان از جمله سرزمین پدری، سه‌گانه‌ سیسرو و انیگما است. وی همچنین فیلم‌نوشت اقتباس‌های تصویری آثارش را نوشته است: نویسنده‌ سایه و نیز یک افسر و یک جاسوس. آخرین کتابش، وی2، دو روایت را به هم می‌پیوندد که هم‌زمان با تغییر روند جنگ جهانی دوم، با توسعه‌ موشک ورنر فون براون به هم پیوند خورده است. دکتر رودی گراف یک دانشمند موشکی آلمانی است که در کار خود به شدت متضاد است و از نظر مافوق خود نگران می‌نماید. کی کاتون والش از نیروی هوایی کمکی زنان یک تحلیلگر خونسرد است که ابتدا در انگلستان و سپس در بلژیک کار می‌کند و در جست‌وجوی موقعیت پایگاه‌های مخفی وی2 است.

هریس پیش از این روزنامه‌نگار بود و به عنوان سردبیر سیاسی آبزرور فعالیت می‌کرد. او اکنون به همراه همسرش در برکشایر زندگی می‌کند. او چهار فرزند دارد.

از او آثاری همچون دیکتاتور، پمپئی، مجمع سری و سرزمین پدری به فارسی ترجمه شده است.

به گزارش ایبنا، آلکس پرستون که با هریس به گفت‌وگو نشسته، خود یک مولف و روزنامه‌‌نگار برنده‌ جایزه است که آخرین رمانش «در عشق و جنگ» نام دارد.

رمان‌های تو همیشه بسیار متفاوت هستند. چه‌طور موضوع این یکی را پیدا کردی؟

هیچ برنامه‌ای وجود ندارد. من فقط روز به روز زندگی‌ام را می‌کنم و ناگهان هم چیزی می‌پرد بیرون. در مورد وی2، حدود پنج یا شش سال پیش در روزنامه‌ی تایمز خبر درگذشت زنی را خواندم که مجبور بود نقشه‌ی مسیر موشک‌ها را در بلژیک تازه آزاد شده طراحی کند. فکر کردم برای یک شخصیت جالب است، اما نه بیش‌تر از این. بعد به خاطر برگزیت خیلی از سر تفنن جذب داستان شدم. این تصور که یک قدرت اروپایی قدرت دیگری را برای شلیک موشک‌های بالستیک به قدرت سوم اشغال کرده است، بسیار شگفت‌آور بود. می‌خواستم در انتهای کتاب یک قطعه‌ی نتیجه بگذارم که در این باره باشد. اما وقتی تمام شد احساس کردم به نوعی بیخود به نظر می‌رسد.

محدودیت‌هایی کووید19 نحوه‌ی نوشتن‌ات را تغییر داد؟

روش کار من معمولاً شروع کتاب در 15 ژانویه و به پایان رساندن آن در 15 ژوئن یا همان حدود است. من یک روزنامه‌نگار قدیمی هستم و به این نوع فشارها احتیاج دارم. محدودیت‌ها، تقریباً در نیمه‌راه نوشتن این مطلب قرار گرفت و نوشتن کتاب را سخت کرد. من در طول سال‌ها فهمیده ام که کارهای زیادی در ناخودآگاه انجام می‌شود. و برای تحریک ناخودآگاه باید آرام باشید. شما باید دوستان را ببینید، بیرون بروید، به تئاتر بروید. وقتی نمی‌توانید این کار را انجام دهید، ذهن به مکانی بسیار عجیب تبدیل می‌شود. نمی‌توانم بیش از سه یا چهار ساعت در روز کار کنم. ظهر مجبور می‌شدم توقف کنم. و آن چه استیون کینگ آن‌ها را «پسرانِ زیرزمین» می‌نامد -ضمیر ناخودآگاه - در آن جا نبودند تا در این محدودیت‌ها با من تماس بگیرند. من فکر می‌کنم این طعم خاصی به کتاب بخشیده است - این یک کتاب بسیار فشرده است، و می‌شود گفت که تا حدی گرفته و خفه است.

دوست داری الان دوباره یک سردبیر سیاسی باشی؟ از وقتی که تو بودی، از جهت سیاسی چه عواملی بیش‌تر تغییر کرده؟

اکنون می‌فهمم که من همیشه یک رمان‌نویس بودم که به عنوان روزنامه‌نگار امرار معاش می‌کردم، نه روزنامه‌نگاری که روزی به طور اتفاقی رمان نوشت. بنابراین نمی‌خواهم دوباره سردبیر سیاسی شوم، گرچه از این تجربه سپاس‌گزارم و تمام مدت از آن استفاده می‌کنم، خواه رمان در روم باستان باشد یا فرانسه‌ی قرن 19.

آن چه بیش‌ترین تغییر را کرده است - و من متاسفم اگر این باعث شود من یک احمق قدیمی به نظر برسم - کیفیت سیاستمداران است. به عنوان مثال، من خیلی با روی جنکینز آشنا شدم و هیچ کس نمی‌تواند به من بگوید که پریتی پاتل جایگزین مناسبی است. تصویر بزرگ‌تر از سیاست همیشه جذاب است، اما روز به روز مرکز لندن، به ویژه کیفیت سخنرانی‌ها و بحث‌ها، شاید کسالت‌بارترین تصویر در تاریخ ما باشد. بنابراین خوش‌حالم که از این کار دور شدم.

در محدودیت‌ها بیش‌تر چه چیزهایی را از دست دادی؟

من دو تا از بچه‌هایم را این جا داشتیم اما دو تا از آن‌ها دور بودند، بنابراین دلم برای آن دو تا تنگ شده بود. دلم برای رستوران‌ها و کافه‌ها تنگ شده بود. من این را بسیار تنگناهراسانه دیدم. من تلویزیون زیادی تماشا کردم و خیلی واضح خواب دیدم. اکنون می فهمم که اگر شما کاری انجام ندهید، زمان خیلی سریع می گذرد و رویاهای شما مبهم می‌شود. خدا می‌داند که در زندان چه‌گونه خواهد بود، اما من می‌توانم به نوعی شروع به تصور کنم - شب‌های پر از چشم‌اندازهای عجیب و غریب.

چه کتاب‌هایی روی میز کنار تخت توست؟

 من در حال نوشتن یک رمان در مورد جنگ داخلی انگلیس هستم، بنابراین خاطرات ساموئل پپیس و سخنرانی‌های الیور کرامول را می‌خوانم. همین طور نامه‌های کارلایل را هم دارم می‌خوانم.

آخرین کتاب خوبی که خواندی، چه کتابی بود؟

شرم‌آور است، اما من از خاطرات هنری چانون، جلد اول جدید لذت بردم. لذت‌بخش‌ترین تجربه‌‌ی خواندن من خاطرات و نامه‌ها است. تاریخ بدون فیلتر که از طریق تخیل یک مورخ شکسته نمی‌شود. خاطرات چانون بخشی از جامعه در دهه‌های 20 و 30 را با نشاط بسیار زنده می‌کند.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو