در ادامه این مطلب آمده است: مشخص است که آذربایجان و طرفهایی که پشت ان ایستاده اند، از واکنش ایران در قالب رزمایش غافلگیر شدند، چرا که این اقدام ایران دربردارنده پیام قاطعی بود حاکی از اینکه هر عملیاتی از سوی دشمنان، با پاسخ های غیر قابل انتظاری مواجه می شود. البته انجام این رزمایش از سوی ایران با منطق دیپلماسی آن در این موضوع تعارضی ندارد و می توان گفت اینگونه فعالیتها لازمه تحقق نتایج سیاسی مورد نظر است. همانطور که رهبر جمهوری اسلامی تاکید کرد که «کشور ما و نیروهای مسلحمان با اقتدار و عقلانیت رفتار می کنند»، تا این مساله اشاره ای باشد به اهمیت یکسان ابزار سیاسی و عملیاتی.

ظاهرا باکو، آنکارا، واشنگتن و تل آویو روی این موضوع حساب کردند که هر راه حل دیپلماتیک قدیمی که تهران آن را بپذیرد، منجر به تغییر واقعیت می شود. اما پس از آنکه ایران آمادگی و اقتدار نیروهای خود را به نمایش گذاشت، نقشه آذربایجان و ترکیه نقش بر آب شد. اگر این دو کشور از برنامه خود عقب نشینی نکنند، ایران تهدید را به فرصت تبدیل می کند و موقعیت خود در مرزهای شمالی اش را تقویت می کند. همانطور که موضع قاطع ایران در ابعاد و پیامهای خود از جبهه شمالی اش فراتر می رود و تمام محیط اطرافش را در بر می گیرد. اقدام نظام آذربایجان، به منزله معیاری بود برای روشن شدن اراده جمهوری اسلامی و توان آن برای مقابله با چالش ها در سایه تحریمها و فشارهای امنیتی و نظامی بویژه از سوی دولتهای خلیجی بود که میزبان اسرائیل شده اند.

بر کسی پوشیده نیست که نظام آذربایجان نقش منطقه ای مهمی را با حمایت کامل از سوی ترکیه و اسرائیل دارد، آنچه که در مقابله بین ارمنستان و آذربایجان کاملا نمودار شد. در واقع باکو و تل آویو رابطه خاصی دارند، چرا که اولی موقعیت مهمی در استراتژی مهار ایران دارد. افزون بر این، اسرائیل از کردستان عراق برای مقابله با ایران حمایت می کند و در مقابل، ایران یک کمربند موشکی قدرتمند در لبنان، سوریه، غزه، در همسایگی دریای سرخ در یمن و نیز در عراق ایجاد کرده تا عمق استراتژیک محور مقاومت باشد.

چه بسا یکی از مهمترین نشانه های حضور اسرائیل در آذربایجان، تراکم همکاری امنیتی، نظامی و اقتصادی بین دو طرف باشد که در رسانه های مختلف اسرائیل از آن صحبت می شود. همچنانکه اسرائیل حمایت پهپادی و موشکی خود را هم در اختیار اذربایجان گذاشته است و از نظر خرید سلاح از اسرائیل، اذربایجان پس از هند، دومین کشور محسوب می شود.

از نظر زمان بندی، باید گفت تلاش برای بازی با شرایط ژئوپلتیک در مرزهای شمالی ایران، دقیقا پس از شکست تلاش های آمریکا و اسرائیل برای مطیع کردن ایران در مورد برنامه های هسته ای و نظامی و سیاستهای منطقه ای اش و در سایه بعید شدن استفاده از گزینه نظامی از سوی تل آویو و واشنگتن، صورت گرفت، تا به این شکل فشارها بر تهران افزایش یابد.

بنابراین، هماهنگی بین ترکیه-آذربایجان و استراتژی آمریکا-اسرائیل، از نظر سیاستمداران در باکو و آنکارا، می تواند پوشش و فرصت خوبی برای فرصتهای موفقیت فراهم کند. در مقابل این ارزیابی ها، شاهد پیام قاطع خامنه ای بودیم که هشدار داد:« کسانی که گمان می کنند می توانند امنیت خود را با توهم اعتماد به دیگران تامین کنند، بدانند که به زودی سیلی دریافت خواهند کرد».

بدیهی است که گزینه فشار از طریق مرزها، برای اسرائیل و ایالات متحده هزینه کمتری دارد، علاوه بر اینکه این گزینه در مرحله حاضر گزینه ای در دسترس برای مقابله با ایران، از راه تحریک جبهه های متعددی علیه آن است.

واکنش ایران به نشانه های شروع اجرای نقشه آذربایجان و ترکیه، عمق دریافت رهبری ایران نسبت به پیامهای پنهان را منعکس کرد، پیامهایی مبنی بر تلاش برای برهم زدن شرایط ژئوپلتیک در مرزهای شمالی و رابطه آن با درگیری که واشنگتن و تل آویو وارد آن شده اند. به این ترتیب، موضعگیری قاطع ایران می تواند شرایط را تغییر داده و موجب تقویت قدرت بازدارندگی این کشور شود. در این شرایط، نتایج برای طرفهای منطقه ای و بین المللی واضح است و می دانند که نباید در آینده جمهوری اسلامی را از دروازه مرزهای آن هدف بگیرند.