در خرداد ماه ۱۳۶۰ به فرمان امام خمینی، بنی صدر از فرماندهی کل قوا عزل شد. در پی آن مجلس نیز به عدم کفایت سیاسی بنی صدر رای داد و به این ترتیب نخستین رییس جمهوری اسلامی معزول شد. اوتا کنون تنها رییس جمهور ایران است که پیش از پایان دوره تصدی، از سمت خود بر کنار شد. با گذشت بیش از چهل سال از دوران ریاست جمهوری وی، برخی از روسای جمهور تا کنون یا از طریق چهره‌های سیاسی و رسمی یا از طریق هوادارن جناح مقابلشان به دلیل مختلفی همچون دو قطبی سازی و انحراف از مسیر حاکمیت، به بنی صدر تشبیه شده‌اند یا عاقبت بنی صدر را به آنان هشدار داده و یادآوری کرده‌اند.

با گذشت بیش از چهل سال از دوران ریاست جمهوری وی، سه تن از روسای جمهور تاکنون یا از طریق چهره‌های سیاسی و رسمی یا از طریق هوادارن جناح مقابلشان به دلیل مختلفی همچون دو قطبی سازی و انحراف از مسیر حاکمیت، به بنی صدر تشبیه شده‌اند یا عاقبت بنی صدر را به آنان هشدار داده و یادآوری کرده‌اند.

در زیر اشاره ای کوتاه به سه رئیس جمهور که به بنی صدر تشبیه شده، کرده ایم:

خاتمی

از همان دوم خرداد ۷۶ که دولت اصلاحات بر سر کار آمد به دلیل بحران‌ها و مشکلاتی که از سوی تندرو‌ها برای جریان اصلاح طلب همچون ترور سعید حجاریان، انجام می‌شد عده‌ای وضعیت را به وضع دولت بنی صدر تشبیه می‌کردند اما در برخی دیگر این مقایسه را قبول نداشتند.

سیدمحمد خاتمی ۸ شهریور ۱۳۸۱ به مناسبت هفته دولت در مصاحبه‌ای با خبرنگاران خبر از ارائه دو لایحه به مجلس داد. لایحه «اصلاح قانون انتخابات مجلس» و لایحه «تبیین حدود وظایف و اختیارات رئیس‌جمهور»، لوایحی بود که رئیس‌جمهوری به‌زودی به مجلس ارائه کرد. از نظر طیف موسوم به اصلاح‌طلب، ستون فقرات خواسته‌های جریان اصلاحات در این دو لایحه گنجانده شده بود و به نتیجه رسیدن این دو می‌توانست گامی مهم در رسیدن آنها به اهداف‌شان باشد. هدف لایحه اول برگزاری رفراندوم بر سر نظارت استصوابی شورای نگهبان بود و لایحه دوم نیز افزایش اختیارات رئیس‌جمهوری را دنبال می‌کرد. عده‌ای این اقدام خاتمی را مشابه با اقدام بنی صدر می‌دانستند که با استناد به اصل ۱۱۳ قانون اساسی که بر اساس آن رئیس‌جمهور مجری قانون اساسی بود، می‌گفت: «مردم وقتی رئیس‌جمهور انتخاب کرده‌اند، طبق قانون ناچار باید در او لیاقت استفاده از اختیارات و انجام وظایف و تکالیفش وجود داشته باشد... . من حالا در فصل حقوق اختیارات رئیس‌جمهور می‌گویم که ببینیم از این ریاست‌جمهوری چه باقی می‌ماند، به این ترتیب ما به کجا می‌رویم؟ مردم کسی را انتخاب کردند به‌عنوان رئیس‌جمهور و به یک عده دیگر هم گفتند ما شما را مامور می‌کنیم هر که را ما رای به او دادیم شما پس بگیرید، آیا همین‌طور است؟ اگر این‌طور است خوب این مردم و ایشان، معلوم بشود. من هم کاملا مطیع رای مردم هستم، اگر این‌طور نیست، پس این رویه غلط را باید رها کنند.»

پس از مصاحبه خاتمی در هفته دولت، حجت الاسلام محمدرضا فاکر نماینده مجلس هفتم و هشتم در سال ۸۱ در مصاحبه ای گفت: «اینکه رئیس جمهوری اختیار کافی ندارد همه بهانه است و این انقلاب چیزی نیست که توسط خاتمی، عبدی و بهزاد نبوی از بین برود و آنها مثل بنی صدر کنار می روند.» این گفته‌ها واکنش‌های زیادی را از هر دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا داشت.

محمد کیانوش راد نماینده‌ی مردم اهواز در مجلس ششم در واکنش به سخنان محمدرضا فاکر به گفت: «اگر جناح محافظه‌کار نخواهد حتی یک گروه منتقد را تحمل کند، بدون تردید راهی جز گسترش برخوردهای اقتدارگرایانه برایش نمی‌ماند.»

احمدی‌نژاد

ماجرای جنجالی معاون اولی رحیم مشائی و یازده روز خانه نشینی احمدی‌نژاد از جمله اصلی ترین اتفاقاتی است که باعث شد اصولگرایان، او را تشبیه به بنی صدر کنند.

از دیگر حواشی که در این باره در دولت احمدی نژاد رخ داد و واکنش اصولگرایان و دولت را برانگیخت، پخش مستند "سرانجام نامبارک" در شامگاه ۱۳ اسفند سال ۱۳۹۱ به بهانه سخنرانی ۱۴ اسفند بنی‌صدر در دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۹ از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پخش شد. این مستند که دوران ریاست جمهوری بنی‌صدر را به تصویر کشیده و او را "لجباز و ماجراجو" توصیف کرده است. مستند "سرانجام نامبارک" با تمرکز بر اختلافات میان بنی‌صدر و امام خمینی نشان می‌داد که رویکرد رهبر وقت جمهوری اسلامی در ابتدا مسامحه و شکیبایی بود. اما سرانجام بی‌توجهی‌های بنی‌صدر و دامنه‌دار شدن اختلافات باعث می‌شود که امام خمینی خواستار اقدام قانونی می‌شود. پخش این مستند از آن جهت توجهات را جلب کرد که پیش از آن برخی گروه‌های اصول‌گرا به احمدی‌نژاد هشدار داده‌ بودند که در صورت ادامه روند فعلی، ممکن است سرنوشتی مشابه بنی‌صدر پیدا کند. از جمله مواردی که در ارتباط با این مستند جنجالی شده بود، استفاده از عبارت «جریان انحرافی» بود. اصول‌گرایان برخی از حامیان احمدی‌نژاد را «جریان انحرافی» می‌نامیدند و از رحیم‌مشایی به عنوان شخص اصلی این جریان نام می‌بردند.

غلامحسین الهام سخنگوی دولت وقت با انتقاد شدید از تشبیه احمدی نژاد به بنی صدر عنوان کرده بود: «آنها که سن شان‌ می‌رسد و شاهد بودند هیچ شباهتی بین این دو نمی‌بینند چرا که بنی‌صدر در خارج از کشور فعالیت می‌کرد و به تعبیر حضرت امام راحل مردم شهید رجایی را از زندان نخست‌وزیر کردند و آقای بنی‌صدر از خارج رئیس‌جمهور شد.آقای بنی‌صدر رویکردهای ملی‌گرایانه داشت و در جوانی به سمت جبهه ملی متمایل بود، آقای احمدی‌نژاد اساسا خصلت‌های بنی صدر را ندارد، آقای بنی‌صدر آقازاده بود و از خانواده‌های شناخته شده قبل از انقلاب بود اما آقای احمدی‌نژاد آهنگرزاده است و از دل مردم و توده‌های مردم بیرون آمده است.من صحنه‌های ۱۴ اسفند را دیده‌ام. دوران بنی‌صدر را تماما لمس کردم و از کسانی بودیم که در مقابل وی ایستادیم.»

از سوی دیگر اما حبیب‌الله عسگراولادی، عضو ارشد حزب مؤتلفه اسلامی مستند سرانجام نامبارک را ترجمه‌ای از امروز خواند و گفت این مستند برای مسئولان بسیار عبرت‌انگیز است.

با این حال، اعضای دولتی که خود به دولت بنی صدر تشبیه شده بود، در زمان ثبت نام مرحوم آیت الله هاشمی برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، او را با اولین رئیس جمهور پس از انقلاب مقایسه کردند. مهدی کلهر مشاور سابق محمود احمدی نژاد در جریان ثبت نام هاشمی گفت: «لایه های مدل انتخاباتی هاشمی رفسنجانی شبیه مدل بنی صدر است.»

روحانی

اصولگرایان از همان ابتدا با نشستن روحانی بر منصب ریاست جمهوری، تقابل با او را آغاز کردند و تا پایان دولت دوم وی آن را ادامه دادند. شاید بتوان گفت روحانی تنها رییس جمهوری بوده است که بسیاری از متنفذان از جمله نمایندگان مجلس و فعالین سیاسی اصولگرا، بار‌ها او را به عناوین مختلف به بنی صدر تشبیه کردند.

دی ماه ۹۳ بود که پیشنهاد برگزاری رفراندوم برای اولین بار توسط مقامی در سطح رییس جمهوری مطرح شد و همین هم موجب واکنش‌های بسیاری شد. حسن روحانی در این باره گفته بود: «برای یک بار هم که شده، درباره مسئله بسیار مهم که ممکن است اختلافی هم باشد... [مسئله‌ای که] برای همه اهمیت دارد و در زندگی همه تاثیرگذار است، نظر مستقیم مردم پرسیده شود.»

در واکنش به این اظهارات روحانی، مهدی طائب فرمانده قرارگاه عمار در سخنانی در حسینیه جواد‌الائمه گفت: «در باب رفراندوم که ایشان دارد راه آقای بنی‌صدر را می‌رود، چون نخستین کسی که رفراندوم را مطرح کرد آقای بنی‌صدر بود و ایشان گفت ایران به بن‌بست رسیده است و برای خروج از بن‌بست باید رفراندوم بدهیم. بن‌بست آقای بنی‌صدر چه بود؟ او می‌خواست هر‌چه می‌گوید عمل شود.»

در مهر ماه ۹۹ جواد کریمی قدوسی نماینده مردم مشهد در همایش «استیضاح روحانی؛ مطالبه مردم، تکلیف مجلس»، اعلام کرد که گام اول انقلاب با استیضاح بنی صدر شروع شد و گام دوم انقلاب با استیضاح حسن روحانی رقم می‌خورد.

یکی دیگر از سخنان روحانی که منجر به بنی صدر سازی اصولگرایان از او شد مربوط به سخنرانی او در ۱۴ اسفند ۹۸ در یزد بود. روحانی در آن سخرانی خواستار رسیدگی قوه قضائیه به فسادهای میلیارد دلاری شده بود که پس از آن فعالان مجازی اصولگرا با نقدهای بسیار تند، روحانی را متهم به ناراحتی از برخورد قوه قضائیه با مفاسد اقتصادی کردند.

مجتبی ذوالنور نماینده مجلس در واکنش به این سخنرانی روحانی عنوان کرده بود: «آقای روحانی دیروز می‌خواست مردم یزد را به جان هم بیندازد، چون من در حادثه ۱۴ اسفند و ماجرای بنی‌صدر حضور داشتم، جو سخنرانی دیروز روحانی و حرف‌هایش برایم تداعی‌گر بنی‌صدر و ۱۴ اسفند بود.

صحبت‌های روحانی، لحن، فرافکنی و وحدت‌شکنی بنی‌صدر را زنده می‌کرد، البته یک تفاوت داشت و آن اینکه پایه صحبت‌های بنی‌صدر منافقین و ضدانقلاب‌ها بودند که تا بنی‌صدر گفت: چماق‌داران را از دانشگاه بیرون کنید آن‌ها دستور حمله را اجرا کردند، اما سخنان روحانی در دارالمومنین یزد بود. او سعی کرد مردم را به جان هم بیندازد، اما مردم فهیم و بصیر یزد توطئه او را عقیم گذاشتند. مخصوصاً وقتی روحانی گفت: شعار اقتصادی مال عده قلیلی است که خواست آمریکا از حنجره‌شان بیرون می‌آید و نگذارید! نگذارید یعنی چه؟ یعنی حمله کنید! او دیروز می‌خواست حادثه ۱۴ اسفند را ایجاد کند، اما نیرو در صحنه نداشت.»