متن دعای احتجاب به همراه ترجمه و آثار آن
- مجموعه: داروخانه معنوی
دعای احتجاب و حرز احتجاب به همراه ترجمه
فضائل دعای احتجاب :
سید بن طاووس در کتاب شریف مهج الدعوات از امیرالمؤمنین علیه السلام این دعا را با فضایل و فواید زیادی نقل می کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم قسم یاد کردند که اگر کسی خدا را به اسماء موجود در این دعا بخواند دعایش مستجاب است و برای هر حاجتی ازجمله آمرزش گناهان، رفع غم و اندوه و ظلم و تعدّی و کفایت از ظالمان ، شفای مجنون و آسانی وضع حمل، رفع گرسنگی و تشنگی، و حفظ خانه ازآتش سوزی، بسیا ر مؤثر است و … دعای احتجاب از ادعیه ای است که اولیا همتی تمام در خواندن آن داشتند. مرحوم آیت الله سید عبدالکریم کشمیری رحمه الله می فرمودند:« پدرم به من گفت اگر خواندن این دعا را ترک کنی تو را عاق می کنم و خود ایشان به آن مقید بودند و گاهی در روز ، هفت بار آن را می خواندند و سزوار است که در هر مرتبه خواندن دعا صدقه مختصری بپردازند».
آثار و برکات دعای احتجاب :
پیامبر اکرم (ص) در فضائل دعای احتجاب فرمودند:
– هرکس خدا را به این اسماء بخواند خدا دعایش را مستجاب می کند.
– هرگاه بر ورق آهن بخوانند به اذن خدا گداخته وذوب شود.
– به خدائی که مرا پیغمبری فرستاد اگر مردی را گرسنگی و تشنگی رسد بعد از آنکه این دعا را بخواند، گرسنگی و تشنگی او ساکن شود.
– اگر این دعا برکوهی که میان او و آن محل که قصد دارد برود بخواند، هرآینه آن کوه سوراخ شود وآن کس از آنجا بگذرد.
– اگر این دعا را نزد دیوانه ای بخوانند بهبود یابد.
– اگر زنی زائیدن بر او دشوار شده باشد و آن را بخواند زایمانش آسان شود.
– اگر درشهری بخوانند که آن شهر در آتش می سوزد و منزل او درمیان آن شهر باشد منزل اواز آتش درامان خواهد ماند.
– اگر او را غمی باشد خداوند غمش را در دنیا و آخرت با رحمتش برطرف سازد.
– اگر نزد پادشاه ظالم رود قبل از ملاقات بخواند خداوند تعالی، آن پادشاه را مطیع او سازد.
– اگرکسی چهل شب جمعه بخواند خدای تعالی گناهان اورا بیامرزد اگرچه با مادرش گناه کند.
متن دعای احتجاب به همراه معنی :
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
انّی اسْئَلُکَ یا مَنِ احْتَجَبَ بِشُعاعِ نُورِهِ عَنْ نَواظِرِ خَلْقِهِ
خدایا از تو میخواهم.ای کسی که به پرتو نورت از دیدگان خلق پنهانی.
یا مَنْ تَسَرْبَلَ بِالْجَلالِ وَ الْکِبْرِیاءِ وَاشْتَهَرَ بِالتَّجَبُّرِ فی قُدْسِهِ
ای کسی که لباس جلال و بزرگی پوشیدهای و در عین پاکی و قدس به قدرت نمایی مشهور شده ای.
یا مَنْ تَعالی بِالْجَلالِ وَ الْکِبْرِیاءِ فی تَفَرُّدِ مَجْدِهِ
ای کسی که به بزرگی و کبریائی برتری داری و به مجد و عظمت تنهایی
یا مَنِ انْقادَتِ الْاُمُورُ بِاَزِمَّتِها طَوعاً لِاَمْرِهِ
ای کسی که همه امور با رغبت تحت امرت منقاد هستند.
یا مَنْ قامَتِ السَّماواتُ وَ الْاَرَضُونَ مُجیباتٌ لِدَعْوَتِهِ
ای کسی که آسمانها و زمین برای اجابت دعوت تو بر پایند.
یا مَنْ زَیَّنَ السَّماءَ بِالنُّجُومِ الطّالِعَهِ وَ جَعَلَها هادِیَهً لِخَلْقِهِ
ای کسی که آسمان را با ستارگان درخشان آراسته آنان را راهنمای خلق قرار دادی.
یا مَنْ اَنارَ الْقَمَرَ الْمُنیرَ فی سَوادِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ بِلُطْفِهِ
ای کسی که ماه تابان را در سیاهی شب تار به لطفت روشن کردی.
یا مَنْ اَنارَ الشَّمْسَ الْمُنیرَهِ وَ جَعَلَها مَعاشا لِخَلْقِهِ وَ جَعَلَها مُفَرِّقَهً بَیْنَ اللَّیْلِ وَ النَّهار لِعَظَمَتِهِ
ای کسی که خورشید را به بزرگیت جداکننده بین روز و شب قرار دادی و معاش خلق را در آن نهادی.
یا مَنْ اسْتَوجَبَ الشُّکْرَ بِنَشْرِ سَحائِبِ نِعَمِهِ
ای خدایی که به واسطه پراکنده کردن ابر نعمتهایت سزاوار شکر شدی.
اسْئَلُکَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ وَ مُنْتَهَی الرَّحْمَهِ مِنْ کِتابِکَ وَ بِکُلِّ اِسْمٍ لَکَ هُوَ سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ
از تو میخواهم به جایگاه عزت تو از عرشت و نهایت رحمت از کتابت و به هر اسمی که بدان اسم خود را نامیدی
اَوِ اسْتَاثَرْتَ بِهِ فی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ وَ بِکُلِّ اِسْم هُوَ لَکَ
و آن را به خود مخصوص گردانیدی و در علم غیب نزد خودت مستتر کردی و به هر اسمی که برای توست
اَنْزَلْتَهُ فی کِتابِکَ اَوْ اَثْبَتَّهُ فی قُلُوب الصّافّین الْحافین حَوْلَ عَرْشِکَ
که آن را در کتاب خود فرو فرستادی و به اسمی که بجا گذاشتی در قلوب آنانی که به دور عرش تو صف کشیدهاند و به حول آن حلقه زدهاند
فَتَراجَعَتِ الْقُلُوبُ اِلیَ الصُّدُور عَن الْبَیانِ بِاِخْلاص الْوَحْدانِیَّهِ وَ تَحَقُّقِ الْفَردانِیَّهِ
پس آن دلها (ی حامل اسماء) از بیان آن منصرف به درون سینهها برگشتهاند به جهت اخلاص در یکتاپرستی و به جهت تحقق وحدانیت تو.
مُقِرَّهً لَکَ بِالْعُبُودِیَّهِ وَ اِنَّکَ اَنْتَ اللهُ اَنْتَ اللهُ اَنْتَ اللهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ
درحالی که به بندگی تو اقرار دارند و گویند تو خدایی؛ تو خدای؛ تو خدایی؛ و غیر تو خدایی نیست؛ و غیر تو خدایی نیست؛ و غیر تو خدایی نیست.
وَ اَسْئَلُکَ بِالاَسْماءِ الَّتی تَجَلَّیْتَ بِها لِلْکَلیمِ عَلَی الْجَبَلِ الْعَظیمِ
از تو میخواهم به نامهایی که به آنها جلوه کردی برای حضرت موسی کلیمت بر کوه بزرگ (طور).
فَلَمّا بَدا شُعاعَ نُورِ الْحُجُبِ مِنْ بَهاءِ الْعَظَمَهِ خَرَّتِ الْجِبالُ مُتَدَکْدِکَهً لِعَظَمَتِکَ وَجَلالِکَ وَ هَیْبَتِکَ
پس آنگاه که اشعه نور پنهان شده تو آشکار شد به خاطر زیبایی حاصل از بزرگی، کوه فرو ریخت و به خاطر بزرگی و جلال و هیبت تو منهدم شد.
وَ خَوفًا مِنْ سَطْوَتِکَ راهِبَهً مِنْکَ فَلا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ فَلا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ فَلا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ
در حالی که از ترس از بزرگیت و خوف از قهر و غلبه تو این حالت به آنها دست داد. پس خدایی غیر از تو نیست. پس خدایی غیر از تو نیست. پس خدایی غیر از تو نیست.
وَ اَسْئَلُکَ بِالاسْمِ الَّذی فَتَقْتَ بِهِ رَتْقُ عَظیمِ جُفُونِ عُیُونِ النّاظِرینَ الّذی بِهِ تَدْبیرُ حِکْمَتِکَ وَ شَواهِدُ حُجَجِ اَنْبِیائِکَ
از تو میخواهم به نامی که گستردی دیدگان بسته ناظرین را تا تدبیر حکمت و شواهد و دلائل و حجتهای انبیاء تو را ببینند
یَعْرِفُونَکَ بِفِطَنِ الْقُلُوب وَ اَنْتَ فی غَوامِضِ مَسِرّاتِ سَرائِرِ الْغُیُوبِ
و آنان به زیرکی دل ها تو را می شناسند در حالی که تو در نهان های پوشیده غیب هستی.
اَسْئَلُکَ بِعِزَّهِ ذلِکَ الاسْمِ اَنْ تُصَلِّیَ علی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
تو را میخوانم به عزت این اسماء که بر محمد و آل محمد درود فرستی
وَ اَنْ تَصْرِفَ عَنّی وَ عَنْ اَهْلِ حُزانَتی وَ جَمیع الْمُومِنین وَ الْمُومِناتِ جَمیع الافاتِ وَ الْعاهاتِ وَ الاعْراضِ وَ الامْراضِ وَ الْخَطایا وَ الذُّنُوبِ وَ الشَّکِّ وَ الشِّرْکِ
و از من و وابستگانم و همه مومنین و مومنات، همه آفات و بدیها و زشتیها و امراض و خطاها و گناهان و شک و شرک
وَ الْکُفْرِ وَ الشِّقاقِ وَ النِّفاقِ وَ الضَّلالَهِ وَ الْجَهْلِ وَ الْمَقْتِ وَ الْغَضَبِ وَ الْعُسْر وَ الضیقِ وَ فَسادِ وَالضَّمیرِ وَ حُلُولِ النِّقْمَهِ وَ شِماتَهِ الاْعَداءِ
و کفر و دوئیت و نفاق و گمراهی و نادانی و دشمن داشتن کسی و غضب و سختی و تنگی و بدی نیت و آمدن عقوبت و شماتت دشمنان
وَغَلَبَهِ الرِّجالِ انَّکَ سَمیعُ الدُّعاءِ لَطیفٌ لِما تَشاءُ
و حاکمیت انسان های بی مروت را دور کنی. چه آنکه تو دعایم را می شنوی و نسبت به هر آنکه بخواهی پر لطف و مهربانی.
وَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین و لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیم
و درود خدا بر محمد و آل او باد. ای مهربانترین مهربانان و حول و قوه ای جز به تو نیست ای خدای بزرگ بلند مرتبه.
حرز احتجاب :
حرزی که از امیر مومنان (ع) است و به احتجاب معروف است.
در باور عموم مردم، حرزی که با عنوان "حرز احتجاب" شناخته می شود، منسوب به امام علی (ع) است. این حرز مجموعه ای از آیات قرآن و عبارت معنوی زیباست.
با تحقیق و جستجویی که در کتاب های روایی انجام گرفت؛ این دعا تنها در کتاب «بحار الأنوار» یافت شد که علامه مجلسی نیز منبع مشخصی برای آن ذکر نکرده و تنها به این عبارت بسنده کرده: (منقول من بعض المواضع ) که نشان از فقدان این روایت در کتب اصلی روایی دارد. علاوه بر این، در این نقل ذکر نشد که این روایت از کدام یک از امامان(ع) نقل شده است؛ در نتیجه نمی توان آن را به امامی خاص -مانند امام علی (ع)- نسبت داد.
محتوا و متن این روایت بیشتر از آیات قرآن بوده و در موارد غیر قرآنی نیز از محتوای مناسبی برخوردار بوده و از این لحاظ مشکلی ندارد، اما چگونگی ترتیب این آیات در حرز مورد نظر چندان واضح نیست.
ذکر این نکته نیز مناسب است که روایات دیگری نیز در زمینه حرز و احتجاب وجود دارد که علامه مجلسی آنها را در بابی به نام «الاحتجابات المرویة عن الرسول(ص) و الأئمة(ع )» قرار داده که شباهت هایی در معانی آنها وجود دارد.
متن و ترجمه حرز احتجاب
در این قسمت از مقاله، حرز منسوب به امام علی (ع) را همراه با ترجمه ذکر می کنیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده مهربان.
احْتَجَبْتُ بِنُورِ وَجْهِ اللَّهِ الْقَدِیمِ الْکَامِلِ
پنهان شدم بهوسیله نور خداوندی که قدیم و کامل است
وَ تَحَصَّنْتُ بِحِصْنِ اللَّهِ الْقَوِیِّ الشَّامِلِ
و حصار کشیده و سنگر ساختم بهوسیله دیوارهای خداوندی که قوی بوده و شامل همه چیز است.
وَ رَمَیْتُ مَنْ بَغَى عَلَیَّ بِسَهْمِ اللَّهِ وَ سَیْفِهِ الْقَاتِلِ
کسی که با من دشمنی کرد را با تیر الهی هدف قرار داده و با شمشیر خدایی بر او یورش بردم.
اللَّهُمَّ یَا غَالِباً عَلَى أَمْرِهِ وَ یَا قَائِماً فَوْقَ خَلْقِهِ
خدایا!ای کسی که بر امور دشمن من غالب هستی! وای کسی که بر امور مخلوقات خود مسلطی!
وَ یَا حَائِلًا بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ حُلْ بَیْنِی وَ بَیْنَ الشَّیْطَانِ
ای کسی که بین مرد و قلبش فاصله و مانع هستی! بین من و شیطان و فتنه او مانع شو.
وَ نَزْغِهِ وَ بَیْنَ مَا لَا طَاقَةَ لِی بِهِ مِنْ أَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ
و مانع شو میان من و آنچه که طاقت آنرا از هیچیک از بندگانت ندارم.
کُفَّ عَنِّی أَلْسِنَتَهُمْ وَ اغْلُلْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَرْجُلَهُمْ وَ اجْعَلْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ سَدّاً مِنْ نُورِ عَظَمَتِکَ وَ حِجَاباً مِنْ قُدْرَتِکَ وَ جُنْداً مِنْ سُلْطَانِکَ
خدایا! زبان آنها را از من باز دار، دست و پای آنها را به زنجیر بکش و میان من و آنها مانعی از نور عظمت خود و حجابی از قدرت خود و سپاهی از سلطنت خود قرار ده.
إِنَّکَ حَیٌّ قَادِرٌ اللَّهُمَّ اغْشُ عَنِّی أَبْصَارَ النَّاظِرِینَ حَتَّى أَرُدَّ الْمَوَارِدَ
همانا تو زنده و قدرتمند هستی. خدایا! چشمهای بینندگان را از من بپوشان تا اینکه از امور و مشکلات رهایی یابم.
وَ اغْشُ عَنِّی أَبْصَارَ النُّورِ وَ أَبْصَارَ الظُّلْمَةِ حَتَّى لَا أُبَالِیَ عَنْ أَبْصَارِهِمْ
و بپوشان از دیدگان نور و ظلمت آنها تا اینکه دیدگانشان نسبت به من بیاعتنا باشد (مقصود این است که؛ بین من و گروهی از مردم مانعی قرار ده تا از مکر و حیله آن گروه در امان بمانم).
“یَکادُ سَنا بَرْقِهِ یَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ یُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ
نزدیک است درخشندگى برقش دیدهها را کور کند. خدا شب و روز را [دگرگون و]جابجا میکند
إِنَّ فِی ذلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصارِ
مسلماً در این دگرگونى و جابجایى عبرتى براى صاحبان بصیرت است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش همیشگى.
کهیعص بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
کهیعص، به نام خدا که رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش همیشگى.
حم عسق کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ
حم، عسق. مانند آبى است که آن را از آسمان نازل کنیم، پس گیاه زمین به وسیله آن [به طور انبوه و در هم پیچیده] بروید، [و طراوت و سرسبزى شگفتانگیزى پدید آورد] آن گاه [در مدتى کوتاه] خشک و ریز ریز شود که بادها آنرا به هر سو پراکنده کنند.
هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ
او خدایى است که معبودى جز او نیست، داناى آشکار و نهان است، و او رحمان و رحیم است.
یَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِرِ کاظِمِینَ ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ حَمِیمٍ وَ لا شَفِیعٍ یُطاعُ
از آن روز نزدیک، آنگاه که [از شدت ترس]جانها به گلوگاه رسد، در حالىکه همه وجودشان پر از غم و اندوه است. براى ستمکاران هیچ دوست مهربانى و شفیعى که شفاعتش پذیرفته شود، وجود ندارد!
عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ الْجَوارِ الْکُنَّسِ
[در چنین موقعیت و زمانى است که] هر کس هر عملى را [از خیر و شر] حاضر کرده است، بداند. پس سوگند به ستارگانى که باز مىگردند، ستارگانى که به سرعت مىروند و پنهان مىشوند.
وَ اللَّیْلِ إِذا عَسْعَسَ وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ ص
و سوگند به شب هنگامى که [روى می آورد، و زمانى که] می رود، و سوگند به صبح هنگامى که می دمد [و با گستردن نورش تاریکى را می زداید]. صاد.
وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ
سوگند به قرآن که مشتمل بر ذکر [حقایق، معارف، مطالب اخلاقى و اجتماعى و احکام حلال و حرام] است. [اینکه قرآن را نمىپذیرند، براى این نیست که زمینهاى براى پذیرش آن وجود ندارد] بلکه کافران [غرق] در تکبّر [و سرکشى و عداوت] و دشمنی اند.
شَاهَتِ الْوُجُوهُ شَاهَتِ الْوُجُوهُ شَاهَتِ الْوُجُوهُ وَ عَمِیَتِ الْأَبْصَارُ وَ کَلَّتِ الْأَلْسُنُ
زشت باد چهرهها، زشت باد چهرهها، زشت باد چهرهها، کور باد چشمها، سنگین باد زبانهایشان.
اللَّهُمَّ اجْعَلْ خَیْرَهُمْ بَیْنَ عَیْنَیْهِمْ وَ شَرَّهُمْ تَحْتَ قَدَمَیْهِمْ وَ خَاتَمَ سُلَیْمَانَ بَیْنَ أَکْتَافِهِمْ
خدایا! خیرشان را در میان چشم هایشان قرار ده و شر آنها را در زیر پایشان بگذار. مُهر زد سلیمان بین کتف هایشان.
فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ.
پس به زودى خدا شرّ آنان را [به کشته شدن یا آوارگى از خانه و کاشانه] دفع خواهد کرد و او شنوا و داناست و درود خداوند بر محمد (ص) و آل محمد.
گردآوری: بخش مذهبی بیتوته