انتخابات ۱۴۰۰ از معدود انتخابات هایی بود که اکثریت اصولگرایان دور یک میز نشستند و پرچم حمایت از یک شخص یعنی ابراهیم رئیسی را بالا بردند، حتی برخی رقبای رئیسی درایام انتخابات و مناظرات انتخاباتی ابایی از این نداشتند که نقش پوششی را ایفا کنند و در کنار رئیسی قرار گیرند تا مبادا به کاندیدای اصولگرایان در میدان رقابت با چند رقیب دسته چندم تلنگری وارد شود.

در نتیجه همان همنشینی اکثریتی بود که ابراهیم رئیسی توانست در رقابت با رقبایی نه چندان قدر کرسی ریاست پاستور را از آن خود کند.

سرخوشی اصولگرایان نوظهور

رئیسی که به پاستور رفت ندای سرخوشی اصولگرایان بلند شد، خاصه آن دسته از اصولگرایانی که در طیف جدید این جریان سیاسی تعریف می شوند و خود را انقلابی تر و اصولگراتر می دانند، طیف نوظهوری که قدیمی ترها و بزرگان اصولگرا را بر نمی تابند و از هر فرصتی بری خانه نشین کردن آنها بهره می گیرند.

مجلس یازدهم که یکی از پایگاه های ظهور و بروز این طیف از اصولگرایان است را می توان مشتی نمونه خوار از حمایت تام و کامل این طیف از اصولگرایان از رئیسی دانست. مجلسی که دربست در مسیر حمایت از رئیسی گام برمی دارد و نه بنایی برای استیضاح و سوال دارد نه تذکر و اخطار دادن. هرآنچه از مجلس به گوش می رسد تعریف و تمجید از رئیسی و دولتش است.

سکوت سنتی های اصولگرا

اما ریاست جمهوری رئیسی اگرچه با استقبال طیفی از اصولگرایان همراه شد اما هستند اصولگرایانی که این روزها خبری از آنها نیست و به نظر می رسد فضای سیاسی شکل گرفته بعد از روی کار آمدن این دولت آنها را به سمت گوشه نشینی سوق داده است.

این طیف از اصولگرایان که می توان از آنها تعبیر به سنتی های اصولگرا کرد نه تنها در دولت جا پای محکمی نیافته اند بلکه جایگاه مشورتی هم ندارند. آنهم در شرایطی که در ایام انتخابات سفت و محکم پشت سر رئیسی ایستاده بودند.

گرچه سکوت نصفه و نیمه این طیف از اصولگرایان که از قضا از عقلای قوم اصولگرا هم هستند را می توان به نوع برخورد دولت با آنها ربط داد اما از سوی دیگر بعید به نظر نمی رسد که این طیف از اصولگرایان فقط در سکوتی مصلحتی به سر می برند، آنها چشم به پاستور و عملکرد رئیسش دوخته اند تا ببینند دولت مردمی چقدر در مسیر حل مشکلات خاصه مشکلات اقتصادی و سیاست خارجی گام بر میدارد، چقدر شعار محور است و چقدر عملیات محور.

آنها نمی خواهند تجربه حمایت بی چون و چرا از یک رئیس جمهور که در دولت احمدی نژد تجربه کرده بودند را بار دیگر تکرار کنند. حتی اگر آن رئیسی جمهور فردی به نام ابراهیم رئیسی باشد.

روزهای سخت رئیسی در راه است؟

این روزها اما برای رئیسی روزهای سختی در ارتباط با اصولگرایان نیست، او در ایامی بر سر کار آمده است که یک سوی او یک مجلس دربست اصولگرا قرار دارد و سوی دیگرش رئیس قوه قضاییه ای که زمانی معاونش بوده و این روزها همراهش است و خیل اصولگرایانی که بی چون و چرا در خدمت تعریف و حمایت از دولتش هستند.

روزهای سخت رئیسی اما می تواند چند ماه آینده از راه برسد. روزهایی که شاید ماه عسل رئیسی و اصولگرایان به پایان رسیده باشد و چشم مردم منتظر عملیاتی شدن شعارهای اقتصادی و معیشتی داده شده از سوی رئیس جمهور و وزرا باشد. آن روز اگر رئیسی توانسته باشد باری از دوش مردم بردارد حمایت ها از او دنباله دار خواهد بود اما اگر هرآنچه گفته شده شعار بوده باشد بعید به نظر نمی رسد سکوت بزرگان شکسته شده و حتی حامیان این روزها نیز چتر حمایتی خود را از سر دولت بردارند.

روزهای سخت رئیسی از چند ماه آینده و با شروع مطالبه گری مردم آغاز خواهد شد.

روزهای سخت رئیسی نزدیک است؟ | پایان ماه عسل اصولگرایان و دولت