متن در مورد پارک
در این مطلب گزیده ای از متن ها و جملات کوتاه و بسیار زیبا با موضوع پارک را آماده کرده ایم، برای مطالعه مجموعه شعر و متن در مورد پارک در ادامه با سایت چی شی همراه باشید.
تکست و عکس نوشته پارک
من وقتی دیدم اون پیر مرد خمیده رو نیکمتِ پارک نشسته
و کام هایِ سنگین میگیره،
فهمیدم فکرت تا پیری باهامه…
*****
به فراموشی بیشتری نیاز دارم
پارکی در شهری مرزی ام
که قبل از این میدان مین بوده است
میترسم
هر کس را در آغوش بکشم
هزارن تکه شود!
*****
شماهم وقتی دنبال جاپارک میگردین صدای ضبط رو کم میکنین؟
*****
خودم را به پارک آورده ام
می خواهم روسری ام را در بیاورم
تا آشوب باد خیالت را
از لای موهایم بیرون بیاورد……
*****
زمستان باشد و…
برف باشد و…
سوز باشد و…
نیمکت پارک
یخ زده باشد و…
تو در کنارم…
با وجوده اینهمه گرما
بزرگترین دروغی که
می توان به آن خندید
سرد بودن هواست !!!…
*****
دنبال یکی باشید که در کنار هم با یک پاکت چیپس و ۲ تا آبمیوه تو پارک
بهتون خوش بگذره، وگرنه تو سفر و رستوران و کافه به همه خوش میگذره.
*****
حرفایی که تو ماشینی که پارک شده زده میشن
همه چیزن، همه چیز
*****
امروز یه بارونی اومد که جسمم تو دفتر پشت پنجره
به خیابون زل زده بود و روحم داشت تو پارک طالقانی باتو قدم میزد
*****
قصه ی عشق تو انگار معلم شده است
من کجا و گل رُز وسط پارک کجا …
*****
تو توالت پارک بودم…
یه ساقی مواد اومد گفت: داداش چی میزنی یه ساعته اون تو؟
گفتم: زور
نمیدونم چرا از خنده مرد.
الان مراسم شب هفتشیم…
*****
سرد است… نیمکتی تنها در پارک نشسته است
من تنها بر نیمکت و تو تنها در من… میبینی؟ چه در همیم و تنها؟
*****
ازم که رد میشی نخند!!!
درسته که نیمکت های پارک خالی اَن ولی من چمن را ترجیح دادم چون تنهام….
*****
عبور، تنها مسافت یک فاصله نیست!
می توانی روی یک نیمکت نشسته باشی اما رفته باشی.
*****
گفتی که می آیی یک روز با کوپه بهار که تنها مسافر آن تویی…
و اینک سالهاست که کسی با دسته ای گلایل سفید
مغموم نشسته است بر نیمکت ایستگاه انتظار…
*****
من هیچ وقت نفهمیدم یکی تو خیابون در حال رد شدن
چشمک میزنه دقیقا فازش چیه و از کدوم پارک اومده؟
