حسین جابری انصاری روز گذشته در نشستی در کلاب هاوس با اشاره به سفر بشار اسد به تهران و استعفای دکتر ظریف به دلیل بی اطلاعی از این سفر، گفت: آن دو سه روزی که وزیر خارجه به محل کار خود نیامدند، با جشنواره بین المللی فیلم فجر در تهران همزمان بود. آن شب، حدود ساعت 9، داشتم از محل کارم در میدان امام خمینی (س) به وزارت ارشاد می رفتم که یک فیلم سینمایی جشنواره را ببینم. حاج قاسم تماس گرفت و با ابراز ناراحتی از اتفاقی که افتاده بود، گفت جریان چیست؟ چرا این جوری شد؟ باید سریع جمعش کنیم. 

جابری انصاری افزود: من آنجا به روال همیشگی شفافیت و صراحتی که دارم نگاه خودم را مطرح کردم که به تهران آمدن رئیس جمهور سوریه به لحاظ نمادین و نشانه های سیاسی و راهبردی خیلی معنا دارد. شرایط سوریه عادی نیست و رئیس‌جمهور این کشور سفر خارجی نمی رود. تنها یکی دو بار به مسکو رفته است که رابطه دو کشور و نقش روسیه در بحران سوریه مشخص است. در چنین وضعیتی اینکه به تهران آمده، نمادی از نفوذ، تأثیرگذاری و قدرت ایران در سوریه و منطقه است.

همه حرف شهید سلیمانی این بود که الآن باید کمک کنیم هرچه زودتر این مسأله حل شود 

جابری انصاری ادامه داد: گفتم این یک موفقیت نمادین بزرگ برای ایران بود، اما با توجه نکردن به برخی جوانب موضوع، به یک نقطه ضعف تبدیل شد. یعنی یک مسأله اختلافی شد که حال باید آن را جمع و جور کرد. ایشان هیچ بحثی با من نکرد که این جور نیست. بر عکس، چند دقیقه توضیح دادند که نیت و قصدی در کار نبوده که این گونه شود و دفتر رئیس جمهور و رئیس جمهور از سفر مطلع بوده اند و فرض من این بوده که به وزیر خارجه هم اطلاع می دهند. به هر حال بعد از این توضیحات اقناعی، همه حرف شهید سلیمانی این بود که الآن باید کمک کنیم هرچه زودتر این مسأله حل شود و به این شکل نماند.

جابری انصاری

وی تأکید کرد: حاج قاسمی که به عنوان نماد میدان معرفی می شود و به حق و درست هم نماد میدان است و شخصیت اسطوره ای و برجسته این قطعه از تاریخ ایران است که ماندگار خواهد بود، با همه افکار، اولویت ها و برنامه های خود، پا در یک کفش کرد تا هرچه زودتر کدورتی که در اثر این موضوع ایجاد شده بود، رفع شود. شهید سلیمانی به خانه دکتر ظریف رفت و با محبت و ویژگی های ارتباطی که داشت، به این ماجرا خاتمه داد.

معاون سابق وزیر امور خارجه در پایان گفت: این هم نشانه دیگری از این واقعیت است که شهید سپهبد قاسم سلیمانی به رغم اینکه نماد میدان بود، اما نماد ایران هم بود و به اقتضائات و نیازهای یک سیاستگذاری راهبردی و درست و جامعِ میان اجزای مختلف کشور اعم از سیاست و دیپلماسی و میدان توجه داشت و با شخصیت متواضع، انعطاف پذیر، و کاریزماتیک خود، و سلامت نفس و اخلاصی که داشت کمک کرد تا موضوعی که ناخواسته ایجاد شده بود، به سرعت رفع شود.