سعید جلیلی این روزها تنها مانده است، درست در روزهایی که بسیاری از هم طیفان و همراهان فکری اش جایی برای خود در دولت رئیسی دست و پا کرده اند اما او تا اینجای کار دستش از پست و مسئولیت در این دولت خالی مانده است.

سهم ها و پُست های کلیدی در دولت رئیسی یکی بعد از دیگری تقسیم شدند، از وزرا و معاونان احمدی نژد که پرتعداد ظاهر شدند تا دانش آموختگان دانشگاه امام صادق. حتی رقبایِ اصولگرای رئیسی هم بی نصیب نماندند و سهمی از دولت رئیسی گرفتند.

در میان سهم ها و پست های تقسیم شده اما جای خالی یک نفر سوال برانگیز بود؛ «سعید جلیلی»

سعید جلیلی که ۲ بار رویای ریاست جمهوری را بخاطر رئیسی کنار گذاشته بود و شاید بیش از دیگر بازماندگان دولت احمدی نژاد و بیش از دانش آموختگان دانشگاه امام صادق برای خود شانس و حق گرفتن پست کلیدی در دولت رئیسی می دید با بی مهری و بی اعتنایی روبرو شد، گویا رئیسی و تیم چینشِ کابینه چندان علاقه ای به حضور آقای دیپلمات سابق در کابینه نداشتد.

جلیلی مشاور نشد

«رئیس جمهور جایگاه مشاور راهبردی ریاست جمهوری را برای جلیلی در نظر گفته است؛ اما او آن را نپذیرفته است.» 

این ادعایی بود که روز گذشته در رسانه ها منتشر شد. براساس خبر منتشر شده جلیلی با رد کردن این پیشنهاد به رئیس جمهور گفته است «من در اینجایی که هستم موثرتر بوده و هر وقت بخواهید به شما و یا هر وزیری مشاوره میدهم!»

اما علت رد این پیشنهاد چه می تواند باشد و چه فرضیاتی می توان مطرح کرد؟

یک علت را می توان در پیشنهاد دیرهنگام رئیسی به جلیلی جستجو کرد. رئیسی که 2 بار بخاطر رئیسی از صحنه رقابت ریاست جمهوری کنار کشیده شد ه بود و از قضا در هر دو بار نامش به عنوان معاون اول، وزیر خارجه یا دبیر شورای عالی امنیت ملی دولت احتمالی رئیسی مطرح بود زمانی که ریاست جمهوری به رئیسی رسید این احتمالات را نقش بر آب دید.

رئیسی نه معاونت اول را به او پیشنهاد داد نه وزارت خارجه را. او حتی حضور شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی دولت روحانی را بر دبیری سعید جلیلی تا اینجای کار ترجیح داده است. آنهم در شرایطی که تفکر فکری جلیلی در دولت رگه هایی برجسته دارد.

«مشاور راهبردی ریاست جمهوری» گرچه عنوانی دهان پرکن و پرطمطراق به نظر می رسد اما جلیلی می داند مشاورت در دولت رئیسی چندان برای آو آورده سیاسی و نفوذ سیاسی در کابینه را نخواهد داشت.

دولت سایه در نقد دولت رئیسی فعال می شود؟

یک فرضیه کمی دورتر را می توان در دلخوری سعید جلیلی از دولت رئیسی و روشن کردن چراغ انتقادی جلسات دولت سایه دانست. انتقاد از دولت رئیسی گرچه در حال حاضر دور و غریب به نظر می رسد اما اگر رئیسی در مسیر حرکتی خود نتواند انتظارات مردمی را برآورده کند و فضا به سمت انتقاد پیش برود بعید به نظر نمی رسد همین اصولگرایان حامی دولت فردا تبدیل به منتقدان دولت شوند. شاید جلیلی نیز آن زمان در قامت رئیسِ دولت سایه، انتقاداتی را روانه دولت کند تا شاید اینگونه اعتباری برای خود دست و پا کند.

تنهاییِ آقای دیپلمات سابق

جلیلی چه دلخور باشد چه سمت های پیشنهاد شده را در شأن و اندازه خود نداند چیزی از این واقعیت کم نمی کند که کاندیدای اصلح سال های نه چندان دور طیفی از اصولگرایان این روزها تنها مانده است، آنهم وقتی که بسیاری از هم طیفان و همراهان فکری اش در امام صادق و دولت احمدی نژاد و اصولگرایان جایی برای خود در دولت رئیسی دست و پا کرده اند. او که خود را از شانس های بالای حضور موثر در دولت سیزدهم می دانست تا اینجای کار باید از دور نظاره گر دولت رئیسی باشد و ردپایی از او در پاستور فعلا دیده نمی شود.