برترین‌ها - آرمان رمضانی: در دنیای سینما و تلویزیون بازیگرهای مختلف از راه‌های متفاوتی برای نقش‌هایی که قرار است بازی‌اش کنند خود را آماده می‌کنند و برای نزدیک شدن به کرکترشان در فیلم متد‌های بازیگری متنوعی را می‌آزمایند.
یکی از همین متد‌های بازیگری اصطلاحا Method Acting نام دارد. در این روش بازیگر تشویق می‌شود تا از تجربیات و احساسات شخصی‌اش برای نزدیک شدن به نقش بهره بگیرد و زندگی در غالب شخصیت فیلم حتی وقتی دوربینی در کار نیست هم بخشی از این متد بازیگری است.
بازیگر‌ها هم مثل بقیه ما خیلی میانه‌ای با میانه‌روی ندارند و این متد بازیگری هم زمینه خوبی برای زیاده‌روی در اختیار آنها قرار می‌دهد. در این مقاله با هم داستان آماده شدن بازیگران مختلف برای نقش‌هایشان را مرور می‌کنیم و در نهایت شما قضاوت کنید کدام یک از آنها دیگر شورش را درآورده است.
لئوناردو دی‌کاپریو برای فیلم The Revenant
لئوناردو دی‌کاپریو هم در جریان ساخت این فیلم از روش متد اکتینگ استفاده کرده است و از آن‌جایی که او هم مانند دی‌لوئیس برای تلاشش برنده جایزه اسکار شده است، پس می‌توان نتیجه گرفت انتخاب عاقلانه‌ای داشته است.
دی‌کاپریو مدت‌هاست که از خوردن یا استفاده کردن از محصولات حیوانی دست برداشته است و اصطلاحا گیاه‌خوار شده است، اما در جریان این فیلم و برای نزدیک شدن به شخصیتی که قرار بود بازی‌اش کند مجبور شد هم درون لاشه یک حیوان بخوابد و هم گوشتِ خامِ بایسون (نوعی گاومیش) را امتحان کند.
جیمی فاکس برای فیلم Ray
بازیگر دیگری که به نظر در جریان نزدیک شدن به نقش و استفاده از متد اکتینگ زیاده روی کرده است، جیمی فاکس است. جیمی که قرار بود نقش موزیسینی نابینا به نام رِی چارلز را در این فیلم بازی کند، در جریان ساختِ آن، ۱۴ ساعت در روز چشمانش را با چسب بسته نگه می‌داشت.
این موضوع علاوه بر این‌که باعث شد در دوهفته ابتدایی، جیمی فاکس مرتبا دچار حمله‌های عصبی شود، مشکلات دیگری هم به وجود آورده بود. ظاهرا عوامل این فیلم که جیمی را به مکان‌های مختلف فیلم‌برداری می‌بردند، فراموش می‌کردند که او از چشمانش استفاده نمی‌کند و در نتیجه جیمی فاکس بار‌ها در سر صحنه فیلم‌برداری گم شده است.
نیکلاس کیج برای فیلم Birdy
نیکلاس کیج در جریان مهیا شدن برای نقشش در فیلم Birdy دست به کار عجیبی زد و به قول خودش برای درک شخصیتی که قرار بود بازی‌اش کند چند تایی از دندان‌هایش را بدون استفاده از دارو‌های بی‌حسی کشید.
علاوه بر این نیکلاس کیج پس از پایان ساعات روزانه فیلم‌برداری حاضر نمی‌شد پانسمانِ دورِ سرش باز کند و این بانداژ‌ها برای مدت ۴ هفته روی صورت او باقی ماندند. همین موضوع ظاهرا برای کیج مشکلات پوستی از قبیل آکنه و رشدِ مو‌های زیر پوستی به وجود آورده است.
گری اولدمن برای فیلم Darkest Hour
این بازیگر شناخته شده که قرار بود در این فیلم نقش نخست وزیر فقید انگلستان، وینستون چرچیل را بازی کند، شروع به کشیدن سیگارِ مورد علاقه چرچیل کرد. بر اساس گفته‌های خود اولدمن، این بازیگر نه تنها حجمی به ارزش ۲۰ هزار دلار از این نوعِ خاص از سیگار را کشیده بلکه در نهایت به دلیل مسمومیت نیکوتین راهی بیمارستان شده است.
" قرار بود نقش وینستون چرچیل را بازی کنم"، گری اولدمن ادامه می‌دهد:" با خودم فکر کردم که ممکن نیست بدون کشیدن سیگار‌ها به شخصیت چرچیل نزدیک شوم. "
کیت وینسلت برای فیلم Ammonite
کیت ویسلت در جریان آماده شدن برای این فیلم، برای مدتی تنها در کلبه‌ای دورافتاده نزدیکِ دریا زندگی کرد. ظاهرا این کلبه در بخش بزرگی از مدت اقامت این بازیگر حتی برق هم نداشته است.
خودِ این بازیگر این تجربه را این‌گونه تعریف می‌کند:" من در آن کلبه تنهای تنها بودم، کلبه‌ای به شدت سرد و پر از موش که با شروع هر طوفان، برق قطع می‌شد و موج‌ها با شدت به پنجره‌اش برخورد می‌کردند. یادم هست کفِ آن کلبه دراز کشیده بودم و در حالی که از سرما می‌لرزیدم به خودم می‌گفتم: کیت، اینجا چه غلطی داری می‌کنی؟ چرا با بقیه عوامل در یک هتلِ گرم و نرم نیستی؟ "
داستین هافمن برای فیلم Kramer V. Kramer
این بازیگر توانا و با استعداد ظاهرا در جریان ساخت این فیلم و خوانشِ خاصش از متد اکتینگ حسابی هم‌بازی‌اش، مریل استریپ را اذیت کرده است. بر اساس شنیده‌ها در سر صحنه فیلم‌برداری این فیلم هافمن مرتبا به استریپ در مورد دوست پسرِ تازه در گذشته‌اش طعنه می‌زده است (مربوط به داستان فیلم) و حتی یک‌بار به همین خاطر به مریل استریپِ بینوا سیلی زده است.
مریل استریپ تعریف می‌کند که در جریان فیلم‌برداری این فیلم بار‌ها و بار‌ها به هافمن گفته است که اگر قصد دارد با متد اکتینگ و فراخواندن احساسات برای نقشش آماده شود بهتر است آنها را روی خودش اجرا کند و نه او.
فارست ویتاکر برای فیلم The Last King of Scotland
فارست ویتاکر قرار بود در این فیلم نقش آیدی امین، دیکتاتورِ خونریزِ اوگاندایی را بازی کند و بر اساس شهادت خانواده‌اش حسابی هم در این شخصیت غرق شده بود. ظاهرا ویتاکر آن‌قدر پشت دوربین و حتی در منزل‌اش شبیه به این دیکتاتور رفتار کرده است که اعضای خانواده‌اش تصمیم گرفتند دیگر با او حرف نزنند.
ویتاکر هم‌چنین برای بیشتر نزدیک شدن به این شخصیت، زبان‌های سواحیلی و کاکوا را فراگرفته است و برای مدتی طولانی شبیه به آیدی امین تنها پوره موز و لوبیا می‌خورده است؛ و در نهایت
ویل اسمیت برای فیلم Six Degrees of Separation
ویل اسمیت در این فیلم آن‌قدر مرز‌های بین خودش و شخصیتش در فیلم را از یاد برده بود که همانند شخصیتش در فیلم واقعا عاشقِ هم‌بازی‌اش استوکارد چنینگ شده بود.
خودِ این بازیگر این ماجرا را این‌گونه تعریف می‌کند:" خب فیلم‌برداری این فیلم به پایان رسید و من به خانه رفتم و ناگهان میل شدیدی برای دیدن استوکارد احساس کردم. حاضر بودم بمیرم و فقط او را ببینم. به خودم می‌گفتم: وای ویل عجب گندی زدی. "
ویل اسمیت با خنده ادامه می‌دهد:" این فیلم آخرین تجربه من در استفاده از متد اکتینگ بود. "
