اوه این فیلم روزی یک میلیارد می فروشد توی این هوای سربی و قیمت های شلاق کش / بازگشت مسئله دارها و پوستر قشنگ ها

اوه این فیلم روزی یک میلیارد می فروشد توی این هوای سربی و قیمت های شلاق کش / بازگشت مسئله دارها و پوستر قشنگ ها


منبع: ایران آرت

76

1400/8/30

09:41


این جوان برومند پیش از اینکه سودای فیلمسازی به جانش بیفتد، در اینستاگرام با هنرنمایی‌هایش همه را مفتون خود کرده بود. پیچ‌و‌تابی به کمرش می‌داد و نمکی می‌ریخت و از قِبَلِ حرکات موزون و کلیپ‌هایش در اینستاگرام شهرتی به هم زد و پولی پارو کرد. بعد که جواز کارگردانی‌اش صادر شد...

ایران آرت: ندا زندی در همشهری نوشت: این روزهای آخر آبان 1400که هوا سربی است و قیمت‌ها شلاق‌کش از گُرده نمودارها بالا می‌روند تا به اوج برسند و معلوم هم نیست کی دوباره کله کنند و پایین بیایند، حسی مبهم که آمیزه‌ای از اضطرار، آرزو، فرسودگی و بردباری است، از ما می‌خواهد که انگار کنیم کمر ویروس شکسته و دیگر تاب و توان شاخ و شانه کشیدن ندارد و نفس‌هایش به شماره افتاده است. خیال است دیگر؛ به جاهایی پر می‌کشد که عقل و منطق را پای رفتنش نیست. عقل نیش می‌زند که هنوز ـ مطابق آمارهای رسمی ـ روزی 100و اندی انسان دراز به دراز گوشه بیمارستان‌ها نیست می‌شوند و چشمان بازماندگانشان را به پر‌آبی فُرات و جگرشان را به تَفسیدگی شن‌های دشت لوت می‌کنند، اما خیال خسته که عاصی شده، می‌خواهد پا از زمین عقل بِکند و در قید و بند آمار، ارقام و واقعیت نیست. می‌خواهد سر به شورش بگذارد و هرچه می‌خواهد کند. همین هم هست که در آستانه آذر،‌ ماه آخر پاییز، بعضی از آنهایی که همچنان دل و دماغی برایشان مانده یا می‌خواهند وانمود کنند که از همه مصایب قوی‌تر و امیدوارتر هستند، برای خیال‌بازی و خیال‌بافی راهی سینما می‌شوند تا رنج قهرمان را با رنج خود تاخت بزنند یا خنده سبک‌سرانه‌ای را به لب‌های قهر با خنده‌شان مهمان کنند یا با چشم، گوش و ذهن دیگری در کار دنیا تامل کنند. اما پرده نقره‌ای که در یک‌ماه گذشته کم‌کم جانی دوباره پیدا کرده و گویی از تبعید بازگشته، برای این مسافران خیال ـ به جز «قهرمان»، «دینامیت»، «درخت گردو» و «پوست» که در روزهای گذشته به‌وفور درباره‌شان نوشته‌ایم ـ دیگر چه در آستین دارد؟ 

بازگشت مسئله‌دارها

«گشت ارشاد3» ساخته سعید سهیلی از چهارشنبه پیش روی پرده رفت و تا زمان نوشتن این گزارش ـ مطابق با آمار «سمفا» (سامانه مدیریت فروش و اکران سینما) ـ بیش از 3میلیارد تومان در گیشه فروخته است. «گشت ارشاد 3» تا مدت‌ها به‌دلیل حضور ریحانه پارسا که دیگر در ایران نیست و به آن‌سوی آب‌ها کوچیده ‌، برای اکران مشکل داشت. معلوم نبود بالاخره این فیلم رنگ پرده را خواهد دید یا به محاق توقیف و فراموشی خواهد رفت، اما وزارت ارشاد دولت سیزدهم نخواست بگذارد این فیلم پاسوز ماجراجویی بازیگر جوانش شود و با نمایش ندادن آن بر اثرگذاری رفتار و شهرت او صحه بگذارد. روز چهارشنبه محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در دیدار با اعضای شورای‌عالی تهیه‌کنندگان سینما، بدون نام بردن از فیلم «گشت ارشاد۳» و ریحانه پارسا، گفت: «اگر یک تهیه‌کننده یا کارگردانی ۱۰میلیارد هزینه می‌کند و یک فیلم سینمایی می‌سازد، نباید سرمایه این افراد برای رفتار یک بازیگر به خطر بیفتد.»

خلاصه، خطر از بالای سر گشت ارشادی‌ها گذشت و فیلم اکران شد. البته کلا سرنوشت «گشت ارشاد» از همان قسمت اولش که در سال 1391اکران شد، با جنجال و حاشیه گره خورده است. سال 1391که گشت ارشاد روی پرده رفت، عده‌ای به اکران آن معترض شدند و به یک هفته نکشید که فیلم را از اکران پایین آوردند.
 کمی که گرد و خاک‌ها خوابید، فیلم دوباره چند هفته‌ای در تهران روی پرده رفت، اما نمایشش در شهرستان‌ها زودتر از موعد پایان یافت. تابستان همان سال که فیلم با حذف برخی صحنه‌ها در شبکه نمایش خانگی عرضه شد، دوباره مخالفت‌ها با این فیلم آغاز شد و عده‌ای قصد کردند که فیلم را از سوپرمارکت‌ها و این‌ور و آن‌ور جمع کنند و حتی وزیر ارشاد درباره این فیلم ملزم به پاسخگویی به نمایندگان مجلس شد.


«تا سه نشه، بازی نشه»
حاشیه‌ای که دامن «گشت ارشاد 2» را در سال 1396گرفت، انتشار نسخه غیرقانونی آن بود. سعید سهیلی درباره این موضوع به ایسنا گفته بود: «ظاهر قضیه این است که عده‌ای قاچاقچی فیلم «گشت ۲» را قاچاق کردند، اما حدس و گمان من این است که اگر نقاب از چهره آنها برداشته شود، صورت‌های آشنایی را می‌بینیم؛ چون معتقدم پشت این قضیه یک برنامه‌ریزی کاملا هماهنگ شده و با زمینه‌چینی قبلی وجود دارد؛ چراکه نسخه قاچاق شده همان کپی فیلم است که به اداره بازرگانی صداوسیما جهت بازبینی فیلم برای گرفتن تیزر داده شده بود.»
 سهیلی انتشار نسخه قاچاق فیلمش را به حمایت از دولت حسن روحانی ربط می‌داد و مدعی شده بود: «متأسفانه نه از خانه سینما، نه از وزارت ارشاد، نه از کمیته صیانت از آثار سینمایی و نه هیچ بخش دیگری تماس و پیگیری صورت نگرفت تا کمکی کنند و متأسفم که پس از پیگیری‌های متعددم یک دوستی به من گفت شکایت خود را به همان دولتی ببر که از آن حمایت کردی. همین حرف‌ها بیشتر باعث می‌شود بر این باور باشم که از این فیلم یا حتی خود من انتقام گرفته شده است؛ البته نه فقط به‌خاطر مسائل سیاسی، بلکه انتقام از «گشت ۱» که آنطور ذبح شد و «گشت ۲» که اینگونه آن را زجرکش کردند.» با این حال، فیلم نزدیک 20میلیارد در گیشه فروخت و جزو پرفروش‌های تاریخ سینمای ایران شد. گشت ارشاد 3هم بنا را گذاشت بر اینکه «تا سه نشه، بازی نشه» و به لطف رفتارهای غیرپارسایانه یکی از بازیگرانش داستان‌ساز شد. گفتن ندارد که این حواشی و ماجراها به فروش فیلم در گیشه کم کمک نمی‌کند و برای خودش حربه‌ای تبلیغاتی محسوب می‌شود.  مهم‌ترین تفاوت «گشت ارشاد 3» با 2نسخه قبلی، غیبت حمید فرخ‌نژاد در نقش حاج عباس است. بازی فرخ‌نژاد در قسمت اول فیلم چنان مورد توجه عامه مردم قرار گرفت که در قسمت دوم، علاوه بر تکرار نقش حاجی، به همراه سعید سهیلی تهیه‌کنندگی فیلم را هم بر عهده گرفت. اما در قسمت سوم خبری از فرخ‌نژاد نیست، ولی ساعد سهیلی و پولاد کیمیایی در نقش‌های حسن و عطا حضور دارند و این بار امیر جعفری قرار است جای خالی فرخ‌نژاد را پر کند. این چند روز که از اکران «گشت3» می‌گذرد، در فضای مجازی شوخی‌هایی با غیبت فرخ‌نژاد شده است؛ مثلا کاربری نبود فرخ‌نژاد در فیلم را به ساخت «جان ویک» بدون کیانو ریوز تشبیه کرده است.

«آپاچی»  بدون فرحبخش 


آیا شما جزو آن دسته از افرادی هستید که با نگاه به پوستر «آپاچی» می‌توانید حدس بزنید که سازنده آن چه‌کسی است یا این فیلم چه داستانی دارد؟ رضا شفیعی‌جم که معمولا در پوستر این نوع فیلم‌ها سعی می‌شود روی فربگی او مانور داده شود ـ شاید به این دلیل که از دیرباز چاقی در فیلمفارسی‌ها نماد بامزگی بوده و سازندگان فیلمفارسی در تصورشان نمی‌گنجد که فردی چاق، اما بی‌مزه یا اخمو باشد ـ فضای قابل‌توجهی از پوستر را به‌خودش اختصاص داده و پشت سرش سحر قریشی ایستاده که در این نوع فیلم‌ها نماد دختر خوبرویی است که به‌رغم همه شلتاق‌هایش به اقتضائات دنیای مردانه گردن می‌گذارد و پشت سر این دو هم حمید لولایی، یوسف تیموری، رضا ناجی و نعیمه نظام‌دوست صف کشیده‌اند که در حکم مخلفات این سالاد فصل هستند. جای خالی مهران رجبی یا یوسف صیادی یا بهاره رهنما یا بهنوش بختیاری را هم بازیگران دیگری پر کرده‌اند. خب، اگر این نوع پوسترها برایتان آشنا باشد، می‌دانید کارگردان این فیلم کسی جز آرش معیریان نیست که متخصص ساخت این نوع فیلم‌هاست؛ فیلمفارسی‌هایی که از هر فیلتر نظارتی‌ای عبور می‌کنند و فروش مطمئنی در گیشه دارند و برای ساخته شدنشان کسی به زحمت نیفتاده است. فیلمنامه «آپاچی» را اصغر نعیمی ـ دیگر متخصص این فیلم‌ها ـ نوشته، اما برخلاف انتظار شما تهیه‌کننده فیلم حسین فرحبخش نیست، بلکه حسین زندباف است. این فیلم هم که روز چهارشنبه اکران شده، 62میلیون و اندی فروخته و البته هرقدر هم بفروشد تقریبا سود است. این «آپاچی» بدون فرحبخش مثل کاچی‌ای است که چیزی کم دارد.

مصایب یک فیلم زندگینامه‌ای


«منصور» به نویسندگی و کارگردانی سیاوش سرمدی با فیلم‌های روی پرده فرق محسوسی دارد. این فیلم که از 19آبان اکران شده و تاکنون حدود 714میلیون تومان فروخته است، فیلمی زندگینامه‌ای براساس زندگی فرمانده نیروی هوایی ارتش  جمهوری اسلامی ایران، شهید منصور ستاری است. 
فیلم‌های زندگینامه‌ای در ایران معمولا چندان به موفقیت نمی‌رسند و نه تماشاگران و نه منتقدان از تماشایشان رضایت ندارند. معمولا نمایش زندگی شخصیت‌های ایرانی معاصر در سینما با نارضایتی خانواده شخصیت اصلی یا سایر شخصیت‌هایی که در فیلم حضور دارند، همراه است.
 طبق همین روال، چند وقت پیش خبر رسید که سکانس‌هایی از فیلم «منصور» که مربوط به دیدار شهید ستاری و مرحوم اکبر هاشمی‌رفسنجانی است گویا به درخواست خانواده هاشمی‌رفسنجانی حذف شده است. محسن هاشمی‌رفسنجانی بعدا توضیح داد که از عوامل خواسته این صحنه حذف شود؛ چراکه «این سکانس به‌گونه‌ای نمایش داده می‌شود که آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به شهید ستاری اهمیتی نمی‌دهد»؛ درحالی‌که به‌گفته وی، شهید ستاری با آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی ارتباط بسیار عمیقی داشته است. البته هاشمی‌ به صحنه‌های دیگری از فیلم هم معترض بود.
 در منصور، محسن قصابیان، لیندا کیانی، حمیدرضا نعیمی، سیدجواد هاشمی و قاسم زارع حضور دارند.

کارگردانی که شاخ اینستاگرام بود


چهارشنبه پیش، حداقل از نظر تعداد فیلم‌های جدید اکران شده، روز پربرکتی بود؛ حالا اینکه گیشه چقدر دخل می‌زند داستان دیگری است. در این روز «حکم تجدید نظر» نخستین ساخته محمد‌امین کریم‌پور هم روی پرده رفت. این جوان برومند پیش از اینکه سودای فیلمسازی به جانش بیفتد، در اینستاگرام با هنرنمایی‌هایش همه را مفتون خود کرده بود. پیچ‌و‌تابی به کمرش می‌داد و نمکی می‌ریخت و از قِبَلِ حرکات موزون و کلیپ‌هایش در اینستاگرام شهرتی به هم زد و پولی پارو کرد. بعد که جواز کارگردانی‌اش صادر شد، خیلی از سینماگران از راه یافتن او و یکی، دو تا از همقطارانش به عالم سینما نالیدند، اما بعدا که دیدند پای پول و تهیه‌کننده وسط است با اشتیاق در فیلم بازی کردند. خلاصه کریم‌پور این روزها دست از حرکات موزون در فضای مجازی برداشته، اما از اشتهاری که در این فضا دارد برای تبلیغ فیلمش و ترغیب تماشاگران به دیدن نخستین ساخته‌اش استفاده می‌کند. در خلاصه داستان این فیلم آمده: «آرش به اتهام قتل نامزدش لیدا در زندان به‌سر می‌برد و در انتظار دادگاه است. او برای مادرش فرشته قسم می‌خورد که بی‌گناه است. فرشته به کمک وکیل آرش و یکی از دوستانش بهروز ساجدی، به‌دنبال جمع‌آوری مدارک و شواهدی برای اثبات بی‌گناهی پسرش است.» در این فیلم ژاله صامتی، همایون ارشادی، فرید سجادی‌حسینی، گیتی قاسمی، زیبا کرمعلی و شاهرخ فروتنیان بازی می‌کنند. این فیلم تا الان حدود 82میلیون و اندی فروخته است

 

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو