«من زنده برگشتم» روایتی از سوخت‌برهای سیستان و بلوچستان است

112

1400/9/8

11:14


کارگردان مستند «من زنده برگشتم» با تاکید بر اینکه معضل بیکاری در استان سیستان و بلوچستان جدی است، گفت: متاسفانه سال‌هاست دولت‌های مختلف فقط درباره این موضوع حرف می‌زنند.

«من زنده برگشتم» روایتی از سوخت‌برهای سیستان و بلوچستان است

گروه سینمایی هنرآنلاین: مجتبی حیدری که با مستند «من زنده برگشتم» در بخش مستند کوتاه پانزدهمین جشنواره سینماحقیقت حضور دارد، درباره این اثر گفت: در طول سال‌های مختلف سفرهای گوناگونی به سیستان و بلوچستان داشتم و این بار بابت یک موضوعی به شهرستان سرباز رفته بودم که با یک مهندس عمران آشنا شدم. کار این فرد بردن سوخت به کشورهایی چون افغانستان بود.

وی افزود: اصطلاحا به این افراد سوخت‌بر می‌گویند که منبع درآمد آنها بردن سوخت به کشورهای دیگر برای فروش به قیمت دلاری است. بنابراین مستند «من زنده برگشتم» به موضوع قاچاق سوخت می‌پردازد.

این مستندساز درباره هدف خود از ساختن این مستند گفت: احساس می‌کردم یک بار برای همیشه باید تکلیف را روشن کنیم تا وقتی درباره قاچاق سوخت صحبت می‌شود، بدانیم اصلا این عنوان را به چه کسی اطلاق می‌کنیم و قاچاقچی سوخت چه کسی است. باید بگویم سوخت‌برها با شوتی‌ها متفاوتند و با یک نیسان از شهرستان سرباز تا یک منطقه‌ای در پاکستان می‌روند. شخصا برای اینکه بدانم جریان از چه قرار است این مسیر را تا پاکستان رفتم و برگشتم. این مسیر ۱۷۰ تا ۱۸۰ کیلومتر جاده است که از دو راه طی می‌شود. یک مسیر آن رودخانه‌ای فصلی و دیگری در کوهستان است.

حیدری درباره چرایی قاچاق سوخت در منطقه سیستان و بلوچستان گفت: سال‌هاست بحث اشتغال در سیستان و بلوچستان جدی است. در روند ساخت مستند وقتی با یکی از اهالی آنجا صحبت می‌کردم، می‌گفت مردم اینجا به یک سهم ۴۵ هزار تومانی یارانه راضی هستند، چطور می‌شود که با یک شغل ۱ میلیون تومانی یا حتی ۲۰۰، ۳۰۰ هزار تومانی راضی نباشند؟ البته در سیستان و بلوچستان دوستانی دارم که سال‌هاست در حوزه اشتغال کار می‌کنند اما گویا کافی نیست. در آنجا بحث اشتغال موضوع خیلی مهمی است ولی سال‌هاست دولت‌های مختلف فقط درباره آن صحبت می‌کنند.

کارگردان مستند «من زنده برگشتم» با بیان اینکه اگر همتی برای حل مشکل اشتغال استان سیستان و بلوچستان باشد به طور قطع مشکل حل خواهد شد، عنوان کرد: بحث اشتغال این استان از وجوه مختلف باید مورد بررسی قرار گیرد. اینکه چرا در طول این سال‌ها دولت‌های مختلف مشکل را حل نکرده‌اند؟ این همه گروه جهادی و سازمان که در نوبت‌های مختلف می‌گویند چند هزار شغل ایجاد شد، ولی چرا مشکل حل نشده است؟

وی افزود: متاسفانه سخنان مسئولان درباره سیستان و بلوچستان پخته نیست که این موضوع نشان‌دهنده مشاورهای غلط به آنهاست. یادم می‌آید وقتی جنوب با سیل مواجه شد، مردم بلوچ خوشحال بودند و می‌گفتند چقدر خوب که سیل آمد، چون ما به این صورت در حال دیده شدن هستیم. برای ریشه‌یابی این موضوع باید در تاریخ پی آن را بگیریم و ببینیم سیستان و بلوچستان از کجا به کجا رسیده است.

این مستندساز همچنین درباره اینکه آیا برای ساخت مستند با خطراتی هم مواجه بوده گفت: رسما مرگ را دیدم. به عنوان مثال شبی در جایی خوابیده بودیم که وقتی صبح بیدار شدیم، دیدیم سر یک نفر را بریدند و روی سینه‌اش گذاشتند. من با ساجد که سوژه فیلم است نشستیم پشت نیسان و راه افتادیم. در مسیری که می‌رفتیم هیچ چیز قابل پیش‌بینی نبود. به همین دلیل از همان لحظه که وارد مسیر شدیم، کمینی برای سوخت‌برها گذاشته بودند که ما با آن مواجه شدیم و همین موضوع باعث تغییر راه شد.

حیدری ادامه داد: در هر بار رفت و آمد، ۵، ۶ ماشین با هم می‌روند و یکدیگر را هم حمایت می‌کنند که اگر ماشین یکی خراب شد بتوانند آن را درست کنند. ما ماشین‌های دیگر را گم کردیم و یک ماشین شدیم ولی به مسیر خود ادامه دادیم. البته چند باری ماشین خاموش شد ولی شکر خدا دوباره روشن شد و توانستیم مسیر خود را برویم.

این کارگردان همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا با توجه به این خطرات اگر به عقب برگردد باز هم سراغ ساختن این مستند می‌رود یا خیر گفت: ۱۰۰ درصد. شاید از این حرف من تعبیر شعار شود ولی این طور نیست. به این نتیجه رسیدم که اگر می‌رفتم و برمی‌گشتم یا برنمی‌گشتم، در هر دو حالت اتفاق خوبی رخ داده بود. من باید حرفم درباره مردم سیستان و بلوچستان را می‌زدم، حال که برمی‌گشتم فیلمی نمایش داده می‌شد،‌ اگر هم برنمی‌گشتم خبر این اتفاق منتشر می‌شد و تاثیرگذاری خود را داشت.

وی درباره اینکه چطور دغدغه ساختن این اثر را پیدا کرده گفت: وقتی به خانه مردم بلوچ می‌رفتم، در یکی از خانه‌ها عکس یک جوان بلوچ را دیدم؛ پرسیدم این چه کسی است و به من گفتند شهید شده است. بسیار متعجب شدم که چطور وسط بلوچستان در کوه شهید داشته‌ایم. در پاسخ به من گفت که از بچه‌های سوخت‌بر بوده است. گفتم قاچاقچی بوده؟ گفت که نه، برای روزی حلال می‌رفته و اگر شغل دیگری بود این کار را نمی‌کرد.

این مستندساز همچنین درباره تاثیر نرخ سوخت در ایران در زیاد شدن قاچاق سوخت بیان کرد: گازوئیل سوختی است که در این منطقه خارج می‌شود و باید بگویم هر چه دلار گران‌تر شود، اینجا مردم تهران در سر خود می‌زنند ولی آنجا خوشحال می‌شوند، چون آنها سوخت را به قیمت دلار می‌فروشند. به عنوان مثال سال ۲۰۰۸، ۲۰۰۹ فروش دو هزار لیتر به قیمت دلار در تبدیل به تومان ۱۰ میلیون می‌شود. این عدد قطعا الان خیلی بیشتر شده است. هر چند شنیدم الان جاده را بستند و همان یک جا هم که آنها از آن کسب درآمد داشتند بسته شده است.

کارگردان مستند «من زنده برگشتم» در ادامه گفت: حتی در زمان ساخت مستند سوخت‌برها می‌گفتند که فقط این یه تیکه باز است و آن هم تو می‌خواهی با فیلمت ببندی. امیدوارم این اتفاق رخ ندهد تا حداقل آنها درآمدی داشته باشند. البته اگر وضعیت شغل آنجا به واسطه افرادی که آنجا کار می‌کنند، درست شود، آنها با جانشان بازی نمی‌کنند.

حیدری در ادامه گفت: یک شب آنجا مهمان کسی بودم. صبح آن روز دو ماشین به هم خورده و آتش گرفته بودند. در حال شام خوردن بودیم که پرسیدم آنها چه کسانی بودند که ماشینشان آتش گرفته بود، گفت برادر من بود. گویا مرگ آنجا عادی شده و جان آدمیزاد ارزش چندانی ندارند.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو