گزارشی درباره تردد مرگبار دانش‌آموزان روستایی

منبع: برترین ها

86

1400/9/21

07:31


گزارشی درباره تردد دانش‌آموزان روستایی در مسیر مجتمع‌های آموزشی که هر سال منجر به وقوع حوادثی تلخ می‌شود.

همشهری: دوست دارند درس بخوانند، دانشگاه قبول شوند، بروند شهر؛ آنجا که همه‌جور امکانات هست و شغل‌های خوب پیدا می‌شود. پس باید بروند مدرسه، اما در روستای‌شان مدرسه نیست یا اگر هست تعطیل شده. پس مجبورند به مدرسه‌ای در روستایی دیگر یا مرکز شهرستان بروند که خیلی دور است.

برای این کار اول باید پدر و مادر را راضی کنند. کار پسرها راحت‌تر است، همیشه همین بوده. اما دخترها شانس کمتری دارند، شاید از هر 10تایشان یکی یا 2نفر بتوانند پدر را راضی کنند که اجازه دهد به مدرسه روستا یا شهرستان دیگری بروند، مثل «عسل افوت» و «مبینا مرادی» 2 دانش‌‌آموز کرد هلشی که توانسته بودند بروند ماهیدشت در مقطع متوسطه دوره اول تحصیل کنند.

بچه‌های روستا از این خان که گذشتند، مانعی دیگر جلوی چشم‌شان سبز می‌شود. حالا چطور هر روز 10کیلومتر، 20کیلومتر بروند و برگردند؟ با چه وسیله‌ای؟ پیاده بروند چطور؟ اگر برف بیاید، باران بیاید چه؟ اگر حیوانات وحشی حمله کنند چه؟ با مینی‌بوس یا نیسان یا ماشین قاچاق سوخت هم می‌شود رفت؟ بعد می‌رسند به هر چهارچرخی که آنها را به مدرسه می‌رساند و آخر هم یک روز صبح پاییزی یا زمستانی جان کوچکشان در قاب سفید مرگ فرو می‌رود و تبدیل می‌شوند به یک خبر: «سرویس مدرسه باز هم جان 2 دانش‌آموز را گرفت.»

این داستان خیلی از دانش‌آموزان در روستاهای مختلف ایران است؛ آنها که آموزش و پرورش برای مدرسه روستای‌شان به‌خاطر جمعیت کم، دیگر معلمی نمی‌فرستد و به آنها گفته باید برای ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی و متوسطه بروند به نخستین مجتمع آموزشی که نزدیک محل زندگی‌شان است. ایده مجتمع آموزشی را دی‌ماه سال‌1388، حمیدرضا حاجی‌بابایی، وزیر وقت آموزش و پرورش برای جبران کمبود معلم در مناطق روستایی داد؛ ایده‌ای که به سرعت اجرا و از آن به‌عنوان یک نمونه موفق تامین معلم یاد شد.

آغاز تصادف سرویس‌های دانش‌آموزی

بعد از ایجاد مجتمع آموزشی به جای مدرسه روستایی، بلافاصله تعداد تصادف سرویس‌های دانش‌آموزی زیاد شد. تصادف سرویس مدرسه‌ای در بیرجند در آبان سال‌90 و مصدوم‌شدن 19دانش‌آموز، کشته‌شدن یک دانش‌آموز قمی و مجروح‌شدن 4دانش‌آموز در سال‌92، کشته‌شدن 2دانش‌آموز روستای عده عویس و خزینه علیای امیدیه خوزستان در مسیر بازگشت به خانه در هفدهم بهمن‌97، کشته‌شدن یک دانش‌آموز و مصدوم‌شدن 6دانش‌آموز مقطع دبیرستان روستای نایگون ایرانشهر با وانت زامیاد در چهارم آبان‌98 و کشته‌شدن 2دانش‌آموز روستای دستگرد درگاز بشاگرد در 14آبان 98 تنها چند نمونه‌ از تصادف‌ سرویس‌های مدرسه بود که در یادها مانده است؛ سرویس‌هایی که خود والدین تهیه می‌کردند و آموزش و پرورش هیچ نظارتی بر آن نداشت.

قصه غمبار تصادف سرویس‌ مدارس روستایی و کشته و مجروح‌شدن دانش‌آموزان تمامی ندارد که اگر داشت، چهارشنبه هفته گذشته 2دانش‌آموز کرمانشاهی کشته و 16نفر دیگر زخمی نمی‌شدند.داستان این دانش‌آموزان هم شبیه همان داستان بالاست. مجید یزدان‌پناه، مدیرکل آموزش و پرورش استان کرمانشاه در این‌باره به ما گفت: «مجبوریم دانش‌آموزان را از چند روستای متعدد به یک روستای مرکزی بفرستیم. در این مورد هم دانش‌آموزان به دبیرستان کوثر واقع در روستای دولت‌آباد می‌رفتند که دچار این سانحه شدند.»

چه‌کسی مسئول است؟

اما مسئولیت سرویس مدارس روستایی با کیست که این اتفاق در هر سال تحصیلی برای دانش‌آموزان این مناطق تکرار و پیگیری‌های بعدی هم در حد یک عرض تسلیت به خانواده‌های داغدار و بازدید از دانش‌آموزان مصدوم در بیمارستان خلاصه می‌شود؟

هیأت وزیران در شهریور سال‌1387 لایحه‌ای را تصویب کرد که به موجب آن 3 وزارتخانه آموزش و پرورش، راه و شهرسازی و کشور متولی سرویس مدرسه شدند. طبق ماده‌6 این قانون، یک نماینده آموزش و پرورش، یک نفر نماینده شهرداری و حسب مورد بخشداری و یک نفر نماینده انجمن اولیا و مربیان با دعوت از نماینده مدیران مدارس، راهور ناجا و استانداری باید کارگروهی را تشکیل دهند که دبیر آن نماینده آموزش و پرورش است و دبیرخانه آن در ادارات آموزش و پرورش مستقر خواهد بود. طبق ماده13 نیز تأمین خودروهای حمل‌ونقل دانش‌آموزان مدارس روستایی و شبانه‌روزی بر عهده بخشداری و سازمان راهداری و حمل‌ونقل جاده‌ای است و مطابق با ماده‌18 آیین‌نامه این خودروها ارزشیابی، مدیریت و کنترل خواهند شد.اما چرا با وجود این قانون، شاهد تصادف‌های بی‌شمار سرویس‌های مدارس و از‌دست‌رفتن جان دانش‌آموزان روستایی هستیم؟

مدیرکل انجمن اولیا و مربیان وزارت آموزش و پرورش در این‌باره به ما توضیح داد: «در شهرها مسئولیت تامین سرویس با کیفیت و ایمنی مدرسه به‌عهده شهرداری‌هاست که در این زمینه مشکل چندانی نداریم اما در روستاها و شهرستان‌ها این وظیفه به دوش راهداری‌ها-که زیرنظر وزارت راه و شهرسازی است- گذاشته شده که به وظیفه خود درست عمل نمی‌کنند.»

نورعلی عباسپور افزود: «از 12سال پیش که این قانون تصویب شده تا به امروز وزارت راه و شهرسازی اقدام خاصی برای ایمن‌سازی سرویس مدارس نکرده و متأسفانه باید بگویم که سرویس مدرسه در مناطق روستایی بدون متولی مانده که باعث تصادف‌های متعدد و کشته و مجروح‌شدن دانش‌آموزان زیادی شده است.»

کارگروه ماده ۱۹، کارگروهی متشکل از نمایندگان تام‌الاختیار وزارتخانه‌های کشور و راه و شهرسازی و آموزش و پرورش است که طبق ماده‌۱۹ آیین‌نامه تشکیل شده و وظیفه تهیه و تدوین دستورالعمل‌ها و شیوه‌نامه‌های مربوطه و نیز نظارت بر تمام امور حمل‌ونقل دانش‌آموزی در کشور را به‌عهده دارد. دبیرخانه این کارگروه، دفتر حمل‌ونقل وزارت کشور است و این کارگروه موظف است به‌طور مستمر هر‌ماه یک‌بار تشکیل جلسه دهد و مصوباتش پس از امضا توسط وزیر کشور جهت اجرا ابلاغ ‌شود؛ کارگروهی که ظاهرا مدت زیادی است که تشکیل نشده است.

عباسپور درباره اینکه آخرین‌بار چه زمانی این کارگروه تشکیل شده و چه مصوباتی برای کاهش تصادف سرویس دانش‌آموزی در مناطق روستایی داشته است، توضیح داد: «اخیرا بعد از سانحه مینی‌بوس دانش‌آموزان در کرمانشاه این کارگروه تشکیل شد و در نهایت نماینده وزارت راه و شهرسازی زیر بار رفت که مسئولیت‌های برزمین مانده این وزارتخانه را در قبال سرویس‌های دانش‌آموزی به‌عهده گیرند و برنامه‌ خود را در جلسه ‌ماه بعد ارائه دهند.»

مدیرکل انجمن اولیا و مربیان وزارت آموزش و پرورش گفت: «متأسفانه الان وضعیت به‌گونه‌ای است که خود والدین در این مناطق، سرویس مدرسه فرزندانشان را تامین می‌کنند درحالی‌که کمترین نظارت بر خودرو و صلاحیت حرفه‌ای راننده می‌شود. یا در بحث هزینه‌ها نیمی از پول را وزارت آموزش و پرورش و نیم دیگر را والدین پرداخت می‌کنند.» در حالی والدین باید نیمی از هزینه سرویس مدرسه را بدهند که آموزش و پرورش مسبب برچیدن مدارس روستایی بوده و دانش‌‌آموزان را مجبور کرده که برای ادامه تحصیل به مناطق دیگر بروند.

عباسپور می‌گوید: «اگر همه نهادهایی که وظیفه تامین سرویس مدرسه و نظارت بر آن را به‌عهده دارند، کارشان را درست انجام می‌دادند و اعتبار مالی سرویس مدرسه ایمن را تامین می‌کردند، آن وقت شاهد این اتفاقات نبودیم.»
ایرنا همان روز که مینی‌بوس دانش‌آموزان در جاده دچار سانحه شد و عسل و مبینا جان باختند، گزارش تصویری از پسران نوجوان روستای «بندول» کردستان منتشر کرده که هر روز در گرگ و میش صبحگاهی، مسیری 12کیلومتری را برای رسیدن به مدرسه در روستای «قلعه‌جی» طی می‌کنند و آنقدر سرما امانشان را می‌برد که مجبور می‌شوند آتش کوچکی برای گرم‌کردن خود درست کنند و دوباره به دل کوه و کمر بزنند. دانش‌آموزانی که دوست دارند درس بخوانند، بزرگ شوند، بروند دانشگاه، بروند شهر و شغل خوبی داشته باشند؛ 24کیلومتر ماراتن هر روزه برای رسیدن به آرزوهایشان.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو