انتشار یک تصویر کافی بود تا بلوایی به پا شود؛ یکی به تفسیر زبانِ بدن پرداخت، آن دیگری از نحوه‌ی نشستن تا اخمی که روی صورت قالیباف جا خوش کرده نوشت و در نهایت نگاه‌ها رفت سمتِ قالیچه‌ای که دادند و کتابی که گرفتند!

طبیعی‌ترین مسئله‌ای که می‌توانیم بر آن دست بگذاریم آن است که، حقایقِ این سفر به این زودی‌ها برملا نخواهد شد اما می‌توان به همان عکس جنجالی اشاره کرد و به چند مسئله پرداخت:

- نخست این که دیدار با اردوغان از همان دست دیدارهای هماهنگ نشده بوده، طبیعتاً با شناختی که از اردوغان داریم نمی‌توانیم برخورد بهتری نیز انتظار داشته باشیم.

- دو دیگر این که قالیباف برای شرکت در یک اجلاس راهی ترکیه می‌شود؛ شانزدهمین کنفرانس اتحادیه مجالس کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی که به طور طبیعی ارتباطی به اردوغان و حوزه‌ی ریاست جمهوری پیدا نمی‌کند و اما احساس می‌شود بازهم برخی اصرارها و ناهماهنگی ها، این بار هم برای «دکتر خلبانِ بهارستان نشین» دردسرآفرین شده است.

- اصلاً بیاییم و دیپلماتیک به موضوع نگاه کنیم، گیریم قالیباف یکی از محبوب‌ترین مقامات جمهوری اسلامی ایران است که می‌دانیم نیست، اردوغان بر اساس آموزه‌های دیپلماتیک به این دیدار، حاشیه‌ای و غیررسمی نگریسته و در میانه‌ی گرفتاری‌هایی که داشته چند دقیقه‌ای هم صرف عکس گرفتن با قالیباف شده، ماحصل موضوع که بهتر از این نمی‌شود

- چهارم و مهم‌تر از همه، اردوغان خود را بهترین، مقتدرترین و کارآمدترین رهبر سیاسی جهان می‌داند طبیعی است که در این حال و هوا وقتی با رئیس پارلمان یک کشور مواجه می‌شود مغرور و با تبختر و شاید به دور از عرف رفتار کند اما هیچکدام از اصول دیپلماتیک را زیر پا نگذاشته، حتی پرچم که برای برخی شبهه ایجاد کرده بود.

- پنجم، بازگردیم به ماجراهای سفر به مسکو، محمدجواد ظریف در توضیحات خود آن گاه که وزارت امور خارجه مقصر دانسته شد به یک موضوع خیلی مهم اشاره می‌کند: «پروتکل ملاقات روسای مجالس» موضوعی که نباید از نظر دور داشت این که بسیاری از کشورها عملاً برخی پروتکل‌های دیپلماتیک را سختگیرانه و برخلاف ما که ساده انگارانه از کنارش می‌گذریم رعایت می‌کنند کما این که در ابعادی بین‌المللی نیز بارها شاهد آن بوده‌ایم حال اگر همین مسئله یعنی «پروتکل ملاقات روسای مجالس» را هم اصل و مبنا قرار دهیم ایراد اصلی متوجه قالیباف است که به قول آقای مهاجرانی «از دیپلماسی سررشته ندارد.»

ترکیه درست مثل مُسکو!

این روزها که همچنان سفر قالیباف به ترکیه به یکی از پرحاشیه‌ترین مباحث در فضاهای مجازی و شبکه‌های اجتماعی بدل شده، بی‌تردید ذهن به سمتِ سفری خواهد رفت که در بهمن ۱۳۹۹ رخ داد، درست ۵ ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری که همگان یقین داشتند قالیباف یکی از نامزدهای اصلی ریاست جمهوری است که اگرچه این یقین قلبی به واقعیت عینی بدل نشد اما برای قالیباف که در نظر او «مرغ همچنان یک پا دارد» - سفری که به مسکو انجام شد و عدمِ ملاقات با ولادیمیر پوتین، حاشیه‌هایی پررنگ‌تر از متن و هزینه‌هایی صرفاً دیپلماتیک به دنبال داشت.

۱۹ بهمن ۱۳۹۹، در حالی که نخستین سفر خارجی محمدباقر قالیباف می‌توانست دستاوردهای رسانه‌ای بهتری برای او در بر داشته باشد به دلیل برخی ناشی بازی‌ها و مشاوره‌های اشتباه به یکی از تلخ‌ترین سفرهای رئیس مجلس شورای اسلامی بدل شد؛ موضوعی که چندماه بعد و این بار در سفر به ترکیه، به گونه‌ای دیگر رخ داد و تکرار شد.

خبر دیدار قالیباف با پوتین، صبح شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ به سرعت رسانه‌ای شد. حامیان قالیباف حتی توئیت‌های مربوط به این سفر را با هشتگ معتمد نظام همرسانی کردند. عصر این روز اما اعلام شد که دیدار، به دلیل پروتکل‌های ویژه کرملین در دوران کرونا ملغی شده و پیام را یک نماینده به پوتین تحویل می‌دهد.

در همان زمان مجتبی توانگر، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس ادعا کرده بود قالیباف پروتکل مربوطه را نپذیرفته است اما توضیحات وزیر وقت امور خارجه، محمدجواد ظریف، در مصاحبه ‎ای که گفته بود: «البته هم پروتکل‌های کرونایی و هم پروتکل ملاقات روسای مجالس، در واقع امکان ملاقات با آقای پوتین را فراهم نمی‌کرد و این را هم ما از ابتدا به دوستانمان در مجلس گفته بودیم. وزارت خارجه تلاشش را هم کرد، سفیر ما هم تلاشش را کرد.» چنین به ذهن متبادر می‌سازد که واقعیت امر چیز دیگری بوده است.

در همان زمان رسانه‌های رسمی و نزدیک به اصولگرایان اعلام زودهنگام این دیدار از سوی نزدیکان فکری قالیباف - شما بخوانید مشاوران وی - را «اشتباه راهبردی» رئیس مجلس عنوان کردند و به او متذکر شدند تا حداقل در انتخاب مشاور تجدید نظر و دقت بیشتری کند.