عاشق‌ترین مرد ایرانی که قربانی خیانت همسرش شد

عاشق‌ترین مرد ایرانی که قربانی خیانت همسرش شد


منبع: برترین ها

224

1400/9/29

07:04


شب یلدایی که کیومرث پوراحمد ساخته، احتمالا تنها فیلمی‌ست که البته هیچ ارتباط مستقیمی به «شب یلدا» ندارد اما به شدت مفهوم یک شب طولانی را به خاطر می‌آورد.

برترین‌ها: شب یلدایی که کیومرث پوراحمد ساخته، احتمالا تنها فیلمی‌ست که البته هیچ ارتباط مستقیمی به «شب یلدا» ندارد اما به شدت مفهوم یک شب طولانی را به خاطر می‌آورد. در واقع ما در شب یلدای حامد که دچار خیانت زنش شده، هیچ مناسکی از یلدا به عنوان یک سنت نمی‌بینیم اما نشانه‌های زیادی از مفهوم یک «شب طولانی» را در جای جای داستان مشاهده و درک می‌کنیم.

عاشق‌ترین مرد ایرانی که قربانی خیانت همسرش شد

مرد تنهایی که در تاریک و روشن آپارتمانش محصور شده و به جای آدم‌ها با عکس آدم‌های روی دیوار حرف می‌زند. او حتی تلویزیون را به قصد مرور ویدئوهای خانوادگی روشن می‌کند و تلویزیون خانه‌اش هیچ انعکاسی از سرگرمی و لذت ندارد، همه چیز در زندگی حامد، پس از «همسرش» رنگ شب دارد، سیاه، منزوی، گوشه‌گیر و سرشار از مونولوگ.

در سرزمین چند متری حامد، ساز مطلوب، سه‌تار است، انگار این ساز اوست که حامد را می‌نوازد و او را به خودش می‌کشد و در سیم‌هایش حل می‌کند، در شب طولانی مرد زخم خورده‌ی داستان، حتی مقام اساطیری مادر هم هیچ تغییر و تحولی نمی‌تواند ایجاد کند، مادر چند روزی می‌آید به یخچال سرک می‌کشد، جنسی سطحی از دل‌نگرانی‌های تیپیکال یک «مادر ایرانی» را ارائه می‌دهد اما در نهایت با وجود اشراف به آن چه که بر حامد گذشته، از درک کلیت فضا ناتوان است.

عاشق‌ترین مرد ایرانی که قربانی خیانت همسرش شد

عاشق‌ترین مرد ایرانی که قربانی خیانت همسرش شد

در یک سکانس به یادماندنی و در یکی از معدود سکانس‌های خارجی فیلم، ما حامد را در حال رانندگی در اتوبان می‌بینیم و باز هم شب است و ترانه ماندگار «مهتاب» از ویگن پخش می‌شود، اینجا هم مفهوم شب و مهتاب و عشق و انزوا در ارتباطی معنادار در جهت تشدید تنهایی کاراکتر اصلی داستان قرار داده شده، یعنی در همه جای داستان «شب» حضور دارد.

عاشق‌ترین مرد ایرانی که قربانی خیانت همسرش شد

اما خب حضور شب به آن شکلی که در یلدا گرامی داشته می‌شود نیست، در واقع عنوان فیلم و ذهنیتی که مخاطب دارد با آن که در فیلم می‌بینیم، نوعی تضاد ایجاد می‌کند که اتفاقا شاعرانگی متمایزی دارد، در واقع مخاطب عموما «شب یلدا» را با المان‌های کلیشه‌ای به خاطر می‌آورد که اتفاقا چیزهایی بدی نیستند اما در فیلم پوراحمد، هم شب و هم یلدا(به معنای طولانی بودن) در چارچوبی قرار می‌گیرد که شاید واقع‌گرایانه هم هست، شب عاشق، شب هجران، شب بعد از رفتن تو...این عبارات در شعر و ترانه فارسی قدمتی طولانی دارد و با آن برداشت مازوخیسمی از «عشق» پیوند عمیقی هم داشته و دارند و خواهند داشت.

عاشق‌ترین مرد ایرانی که قربانی خیانت همسرش شد

عاشق شیدای مجنون امروزی که دیگر سر به کوه نمی‌گذارد، کوه همین دیوارهای آپارتمان حامد است که مثل هیولایی در تاریکی شب‌ها رویش آوار می‌شود و یا آن پرده‌های ضخیم پنجره‌ها که جلوی نور را گرفته‌اند و ماموران ظلمت شده‌اند، کما این که نور وقتی وارد می‌شود که حامد پرده را کنار می‌زند و صبح برفی کوچه را می‌بیند، آن هم وقتی که عشق در کالبدی تازه و از پشت در همان آپارتمان حلول پیدا می‌کند، انگار هر شب طولانی را فقط «عشق» مرهم است و اصلا هیچ چیزی درمان «عشق» نیست، جز خود خود «عشق».

عاشق‌ترین مرد ایرانی که قربانی خیانت همسرش شد

این نوشته حاصل نگاه شخصی من(ایمان عبدلی) به فیلم «شب یلدا» است، این «نقد فیلم»، «یادداشت فیلم» و یا چنین چیزی نیست.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو