معرفی آثار ادبی در مدح میلاد امام علی(ع) | ای ملائک گل برافشانید بام کعبه را | در خلقت تو هر چه خدا داشت عیان شد

128

1400/11/27

09:11


سه‌شنبه ۲۶ بهمن برابر با ۱۳ رجب مصادف با ولادت حضرت امام علی(ع) است که در تقویم به عنوان روز بزرگداشت مقام پدر نام‌گذاری شده است.

معرفی آثار ادبی در مدح میلاد امام علی(ع) | ای ملائک گل برافشانید بام کعبه را | در خلقت تو هر چه خدا داشت عیان شد

گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: علی بن ابی‌طالب(ع) مشهور به امام علی و امیرالمومنین(ع)، اولین امام شیعیان، فرزند ابوطالب و فاطمه دختر اسد بن هاشم هستند. پسر عمو و داماد پیامبر اکرم(ص)، همسر حضرت فاطمه(س)، پدر و جد یازده امام شیعه، ۱۳ رجب سال سى‌‌ام عام‌الفیل در خانه‌ خدا متولد شدند.

حضرت امام علی (ع) دارای کنیه‌ها و القاب مختلفی هستند. از جمله، ابوالحسن، ابوتراب (به دلیل سجده‌های طولانی که ایشان داشتند. همچنین در سال دوم هجری هم علی(ع) روی زمین خوابیده و مقداری گردوغبار بر لباس‌شان نشسته بود. در این هنگام پیامبر اسلام(ص) بر بالین ایشان آمد و با خطاب «یا ابوتراب» حضرت را بیدار کردند. ابوریحانتین (این کنیه را هم پیامبر (ص) برای ایشان قرار داد و به معنای پدر دو ریحانه بهشت، امام حسن (ع) و امام حسین (ع)، مرتضی، امیرالمومنین، یعسوب‌الدین (مالک و رئیس و حاکم دین)، یعسوب‌المومنین (آقا و رئیس مومنان)، اسدالله و اسدالله الغالب (شیر خدا)، حیدر و حیدر کرار (شیر بیشه ایمان)، سید العرب، سید المسلمین، امام المتقین، مولی الموحدین و کاشف الکرب (برطرف کننده غم) از دیگر کنیه و القاب ایشان هستند. در برخی روایات آمده است که مادر حضرت امام علی (ع) پس از وضع حمل (پیش از آن که به دستور نداى غیبى، نام علی را برای حضرت برگزیند) نام ایشان را حیدر انتخاب کرده بودند؛ چون نام حضرت على (ع) گذاشته شد، «حیدر» یکی از القاب ایشان است.

حضرت علی علیه‌السلام در مکه و مقدس‌ترین مکان یعنی کعبه متولد شده‌اند. از نظر تاریخ اسلام و روایات شیعه و سنی، قطعی است که نخستین شخصیتی که به دعوت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) لبیک گفتند و اسلام را پذیرفتند، حضرت علی (ع) هستند. هنگامی که قریش قصد کشتن پیامبر(ص) را داشتند، امام علی(ع) در بستر پیامبر(ص) خوابیدند تا دشمنان گمراه شوند و بدین طریق پیامبر(ص) مخفیانه هجرت کردند. پس از رحلت پیامبر(ص) گروهی در سقیفه، با ابوبکر به‌ عنوان خلیفه بیعت کردند و امام علی(ع) ۲۵ سال از خلافت دور ماندند. ‌حضرت پس از خلافت ابوبکر، عمر و عثمان، به اصرار مسلمانان خلافت و حکومت را پذیرفتند.

کتاب ارزشمند و مقدس «نهج‌البلاغه» شامل مجموعه‌ای از سخنان امام علی(ع) برگزیده‌ای از خطبه‌ها، نامه‌ها و سخنان کوتاه و حکمت‌آمیز به عنوان یکی از نیاز‌های اساسی جامعه اسلامی در تمام اعصار است. حدود ۳۰۰ آیه از قرآن کریم، درباره فضایل امام علی(ع) است مانند آیه مباهله، آیه تطهیر و برخی دیگر از آیات، برعصمت ایشان دلالت دارند.

سیزدهم رجب روز ولادت حضرت امام علی(ع) در تقویم به عنوان روز پدر نام‌گذاری شده است.

 

آثار مکتوب بسیاری به زبان‌های مختلف درباره امام علی(ع) نوشته و منتشر شده؛ معرفی ۲۰ عنوان کتاب:

۱-«امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب» احمد رحمانی همدانی ترجمه حسین استادولی

۲- «زندگانی امیرالمومنین(ع)» سیدهاشم رسولی محلاتی

۳- «امام علی بن ابیطالب(ع)» عبدالفتاح عبدالمقصود ترجمه سیدمحمد مهدی جعفری

۴- «اصحاب امام علی علیه‌السلام» سیداصغر ناظم‌زاده قمی

۵- «اسرار غدیر» محمدباقر انصاری

۶- «ترجمه الغدیر» عبدالحسین امینی ترجمه اکبر ثبوت

۷- «خصائص امیرالمومنین علی بن ابیطالب» احمد بن علی نسائی و نصرالله آیتی‌مقدم

۸- «ترجمه منظوم اشعار منسوب به امیرالمومنین» محمد محقق

۹- «جاذبه و دافعه امام علی» شهیدمرتضی مطهری

۱۰-«سیمای امام علی به روایت اهل سنت» هاشم بن سلیمان بحرانی ترجمه محمد امینی

۱۱- «علی زیباترین سروده هستی» شهیدمصطفی چمران

۱۲- «علی حقیقتی فراتر از اساطیر» حسن رحیم‌پور ازغدی

۱۳- «مینای قلم» جواد محدثی

۱۴- «امام علی صدای عدالت انسانیت» نوشته جورج جرداق و ترجمه سیدهادی خسروشاهی

۱۵- «امام علی(ع) از ولادت تا شهادت» سیدمحمدکاظم قزوینی ترجمه علی کرمی

۱۶-«نشان‌های آن‌ بی‌نشان» یوسفعلی میرشکاک

۱۷- «نهج البلاغه» ترجمه محمد دشتی

۱۸- «فروغ ولایت» آیت الله جعفر سبحانی

۱۹-«آئینه خدا» با زیرعنوان امیرالمومنین در شعر فارسی به قلم سیدمصطفی موسوی‌گرمارودی

۲۰- «ولایت علی در قرآن کریم و سنت پیامبر» سیدمرتضی عسگری

 

ابراز ارادت یا اشاره به شخصیت والای نخستین امام شیعیان را در آثار بسیاری از شاعران کلاسیک و معاصر  می‌توان دید. نمونه اشعاری به مناسبت ولادت امام علی (ع):

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

که به ماسوا فکندی همه سایه‌ی هما را

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین

 به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

 چو علی گرفته باشد سر چشمه‌ی بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ

 به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن

 که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

به‌جز از علی که گوید به پسر که قاتل من

چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

محمدحسین شهریار

 

شان تو در اندیشه ماجا شدنی نیست

در کوزه که جا دادن دریا شدنی نیست

هرچند که توصیف تو مولا شدنی نیست

تو لطف کنی ناشدنی؛ ناشدنی نیست

طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد

بر خاک نوشتند علی؛ در نجف شد

ماییم و دلی مست در ایوان طلایی

احسنت! چه معماری انگشت نمایی

تاریخ ندیده به خود اینگونه بنایی

دارد هنر شیخ بهایی چه بهایی

هرکس که تو را دید به زانو زدن افتاد

در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد

در خلقت تو هر چه خدا داشت عیان شد

در روز ازل هرچه دلت خواست همان شد

هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد

از برکت نام تو اذان نیز اذان شد

سردار بجز میثم تمار نداریم

ما غیر علی با احدی کار نداریم

از ظرفیت خویش فراتر چه بگویم؟

گنگ است زبان پیش تو دیگر چه بگویم؟

از تو که خدا گفته مکرر چه بگویم؟!

هیچ است علی، پیش تو من هر چه بگویم

مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه ست

چیزی که عیان است چه حاجت به بیان ست

نام تو شده قدرت بازوی پیمبر

در غزوه احزاب تویی یک تنه لشکر

یک ضربه‌ات از کل عبادات فراتر

با فاطمه شد قدرت تو چند برابر

غیر از تو علی هیچ کسی حصن حصین نیست

یا فاطمه گفتی رجزی بهتر از این نیست

باید که به رخ‌ها بکشانی هنرت را

آسوده کن این مرتبه تیغ دوسرت را

رندی کن و یک گوشه رها کن سپرت را

صفین محیاست بیاور پسرت را

چشم تو گره خورده به ابروی اباالفضل

وصل است به تو قدرت بازوی اباالفضل

مجید تال

 

برای گفتن از او پای شعر هم به گِلْ است

قلم به دست من حتی هنوز هم دو دل است

چگونه واژه بگیرد به کار، چون خجل است

که جان سپردن شاعر ز عجز، محتمل است

به ذره گر نظر لطف ماه من نرسد

به آسمان وصالش نگاه من نرسد

قلم به دست من امشب به شور آمده است

دوباره موسی جانم به طور آمده است

دوباره بانگ «أَنَا الله» ز دور آمده است

بیا که جلوه‌ مستور نور آمده است

بیا که شاه و گدا همنشین هم شده‌اند

دگر دعا و اجابت قرین هم شده‌اند

زمین مکه کند فخر بر سما امشب

رسد ز سوی سماوات این ندا امشب

رسیده آیت تطهیر و هَلْ أَتیٰ امشب

رسیده نَفْسِ پیمبر، ولیّ ما امشب

برای هرچه خدا گفت: یک مَثَل آمد

علی عالی اعلای بی بدل آمد

امیر مُلک ولا شاه لافتی حیدر

شهی که آمده در شأنش إنّما حیدر

برای امر خلافت به حقّ سزا حیدر

و معجزات نبوت به انبیا حیدر

زمین ز مقدم او رشک آسمان گردید

به روی دست نبی دست حق عیان گردید

علیست یار و مددکار انبیای خدا

علیست در همه احوال، آشنای خدا

علیست راضی مطلق به هر قضای خدا

علیست آیت عظمای حقّ برای خدا

درون سینه‌ من تا که عشق پابرجاست

زبان فقط به دهانم به «یاعلی» گویاست

ولایت تو به من داده آبرو آقا

فقط به عشق تو هستم به گفتگو آقا

به دست من ز می عشق ده سبو آقا

نگو که رانده‌ای از خود مرا، نگو آقا

لبم به عشق علی هر دم این ثنا دارد

خوشا به حال دل من که مرتضی دارد

هر آنکه از تو سرود و هر آنکه از تو نوشت

یقین به حرمت حب تو می‌سزد به بهشت

بگو به سر که ندارد به سر خیالت، خشت

بدون مهر ولایت، اساس نیکی زشت

به حشر، دشمن تو سرفکنده می‌آید

به شیعیان تو آن روز خنده می‌آید

وحید دکامین

 

نمی‌رسد به خدا، بنده‌ خدا بی‌تو

میان راه شود تحبِسُ الدّعا بی‌تو

خدا مرا ز سر کوی تو جدا نکند

که می‌رسد به من از هر طرف بلا بی‌تو

«عُبَیدُک بفنائک ذلیلُک بفداک»

خودت بگو که کجا من روم؟ کجا بی‌تو؟

بهشت بی‌تو علی جان حقیقتش نار است

به منکرت بسپارم بهشت را بی‌تو

دلیل حب شما هست اصل طینتمان

وگرنه نیست محبت به دل روا بی‌تو

و خاک منکر تو از تبار سجین است

کشیده شد گل آن‌ها به ناکجا بی‌تو

بیا و خاک مرا با محبتت دُر کن

منم اسیر تراب و ابوترابی‌تو

جلا بده به دل تیره‌ام علی جانم

نخورده است عقیق دلم جلا بی‌تو

قسم به چادر خیرالنسا که درد مرا

مسیح هم نتواند دهد شفا بی‌تو

نمی‌شود که دوباره مرا نجف ببری؟

چه قدر خسته‌کننده است لحظه‌ها بی‌تو

همیشه بودی و هستی، همیشه خواهی بود

چرا که خلق نشد کل ماسوا بی‌تو

تمام مظهر اسماء حق تعالایی

نشد شناخته هرگز دمی خدا بی‌تو

صفای کعبه فقط سمت مستجارش هست‌

نمی‌بَرَد کسی از بیت حق صفا بی‌تو

به سجده هم که روم ذکر «یاعلی» گویم

نکرده خالق خود را کسی صدا بی‌تو

همیشه کرب و بلا می‌رویم بعد نجف‌

نمی‌رویم سوی شهر کربلا بی‌تو

مهدی علی‌قاسمی

 

هستی امشب تا سحر اختر شماری می‌کند

خواب هم در دیده ها شب زنده داری می‌کند

باد اعجاز نسیم نو بهاری می‌کند

خاک را از اشک خود مشک تتاری می‌کند

چاه زمزم اشک شوق از دیده جاری می‌کند

کعبه چشمش در ره است و بیقراری می‌کند

چشم بگشوده که صاحب خانه آید در حرم

باغبان روح با ریحانه آید در حرم

ای ملائک گل برافشانید بام کعبه را

بیشتر گیرید امشب احترام کعبه را

با وضو باید به لب آرید نام کعبه را

بشنود از چار رکن امشب پیام کعبه را

هم پیام کعبه هم ذکر سلام کعبه را

مام کعبه آورد با خود امام کعبه را

ای حرم آماده شو تا میهمان داری کنی

میهمان خویش را در موج غم یاری کنی

ای حرم آغوش خود بگشا که جانانت رسید

میهمان نه میزبان میهمانانت رسید

غلامرضا سازگار

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو