اشک‌های رابرت دنیروی سینمای ایران که پایانی نداشت

اشک‌های رابرت دنیروی سینمای ایران که پایانی نداشت


منبع: برترین ها

50

1401/7/10

20:21


رضا کیانیان در مراسم تشییع جنازه امین تارخ در حالی که گریه امانش را بریده بود.

برترین‌ها: رضا کیانیان در مراسم تشییع جنازه امین تارخ در حالی که گریه امانش را بریده بود، گفت: چی بگم وقتی از شمال تا جنوب، شرق تا غرب همه عزادارن! بگم برادرم بود؟! این یه برادرم بود! برادرهای دیگم چی که دارن پرپر میشن؟!

اشک‌های رابرت دنیروی سینمای ایران که پایانی نداشت

دیدن قاب‌های غم‌انگیز رضا کیانیان در روزهایی که بغض، راه گلوی ایران را مسدود کرده مانند تیر خلاص بود. تیری که انگار قصد دارد کیانیان را از پا دربیاورد. انگار قصد بیخیال شدن ندارد. انگار همه ما در مسیر این تیر بودیم و حالا آقا رضا که غم از دست دادن یگانه رفیقش را با غم ایران دارد دیگر توان ایستادن ندارد. ما سرخوش از چیزی نیستیم که بخواهیم دردها را هضم کنیم، راستش را بخواهید دیگر چیزی نمانده که ما را سرمست کند در روزهایی که نام «ایران» را با قلم سیاه می‌نویسند.

اشک‌های رابرت دنیروی سینمای ایران که پایانی نداشت

رضا کیانیان در این سال‌ها نشان داده که هنرمند بی‌دغدغه‌ای نبوده. همواره به موضوعات جاری واکنش نشان داده از طرح صیانت تا مرگ مهسا امینی. به هر حال او را رابرت دنیروی سینمای ایران می‌نامند. بازیگر صاحب سبکی که با کیمیا و آژانس شیشه‌ای درخشید و نامش را به لیست استادان سینمای ایران سنجاق کرد.

کیمیا (احمدرضا درویش)

اشک‌های رابرت دنیروی سینمای ایران که پایانی نداشت

ساناز رمضانی می‌نویسد: بااینکه کیانیان شروع فعالیتش در سینما با «تمام وسوسه‌های زمین» بود، اما در این اثر فرصت چندانی برای نشان دادن خودش پیدا نکرد. فرصت مهم و اساسی کیانیان با «کیمیا» رقم خورد. در دوران اوج خسرو شکیبایی که کمتر کسی می‌توانست شکوهش را نادیده بگیرد، کیانیان در مقابل شکیبایی ظاهر شد. از همان‌جا بود که نشان داد، چه بازیگر کاریزماتیکی است. چقدر خوب حس و حال فیلم‌نامه را می‌شناسد و چقدر به کاراکترش احاطه دارد. بازی در «کیمیا» و درخشیدن در مقابل خسرو شکیبایی بود که نشان داد، کیانیان از نسل بازیگران درجه‌یک و جدی سینما است.


آژانس شیشه‌ای (ابراهیم حاتمی کیا)

اشک‌های رابرت دنیروی سینمای ایران که پایانی نداشت

رضا کیانیان چند همکاری با ابراهیم حاتمی کیا دارد که در این میان، «آژانس شیشه‌ای» رخشان‌ترینشان است. کیانیان در یک نقش خاکستری، در مقابل پرویز پرستویی ظاهر می‌شود. یک سمت جبهه خیر است که رزمنده‌هایی چون حاج کاظم (پرویز پرستویی) در آن حضور دارد و یک سمت جبهه شر که سلحشور (کیانیان) نماینده آن است. نکته جذاب قصه این است که سلحشور لزوماً کاراکتر منفی نیست. او باسیاست و زیرک است، خوب می‌تواند با کلمات بازی کند و گرچه در مقابل حاج کاظم ایستاده است، اما معلوم نیست که خودش دقیقاً متعلق به کدام جبهه است. همین ویژگی‌هاست که سلحشور را شاه نقش کارنامه کاری کیانیان تبدیل می‌کند.

او به‌خوبی تصویری مرموز از این کاراکتر ارائه می‌دهد و بیننده را در هرلحظه به تردید وا‌می‌دارد. زبان بدن، فن بیان و بازی نگاهی کیانیان آن‌چنان دقیق و به‌جاست که معلوم نیست کیانیان کجا پایان می‌یابد و سلحشور کجا آغاز می‌شود. همین بازی هم هست که سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل از جشنواره فجر را برایش به ارمغان می‌آورد.

ماهی‌ها عاشق می‌شوند (علی رفیعی)

اشک‌های رابرت دنیروی سینمای ایران که پایانی نداشت

رضا کیانیان در «ماهی‌ها عاشق می‌شوند» خودش است. نه خبری از گریم سنگین است و نه یک نقش عجیب‌وغریب. همه‌چیز در «ماهی‌ها عاشق می‌شوند» در سادگی محض خلاصه می‌شود. کیانیان هم در نقش مردی که بعد از سال‌ها به دنبال زنی که عاشقش بوده آمده است، یک بازی ساده و درعین‌حال روان ارائه می‌کند. کیانیان در اینجا بار دیگر با حرکات بدن و نگاهش است که کاراکترش را پرورش می‌دهد. یک مهربانی همراه با غربت در چشمان اوست که از همان پلان اول بیننده را متقاعد می‌کند او را دوست داشته باشد. نرمی رفتار و حرکاتش است که او را به مردی عاشق‌پیشه تبدیل می‌کند.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو