انشا درباره شانس با مقدمه و نتیجه؛ کوتاه، ساده، ادبی و طنز

منبع: مینویسم

17

1401/7/27

18:31


چند انشا در مورد شانس و اقبال و بدشانسی در زندگی با مقدمه و نتیجه شامل انشا کوتاه درباره نقش شانس در زندگی، انشا تخیلی و انشا طنز و خنده دار در مورد شانس تقدیم شما می شود.

انشا درباره شانس با مقدمه و نتیجه؛ کوتاه، ساده، ادبی و طنز

موضوع انشا درباره شانس برای پایه های هفتم، هشتم، نهم و دهم بسیار مناسب است. نوشتن انشا درباره شانس در زندگی انسان و اینکه شانس در زندگی انسان چه نقشی دارد باعث می شود دانش آموزان درباره این شانس و بدشانسی فکر کنند و با مفهوم درست آن آشنا شوند. در ادامه چند انشا درباره شانس با مقدمه و نتیجه آورده شده که می توانید از آن ها برای نوشتن انشاهای زیبا و ادبی و یا ساده و کودکانه ایده بگیرید.

انشا درمورد شانس به زبان ساده

مقدمه انشا درباره شانس:

به نام خداوندی که همراهی او بزرگترین شانس زندگی است. انشای خود را با موضوع شانس در زندگی آغاز میکنم.

بدنه انشا در مورد شانس:

به نظر من چیزی به اسم شانس اصلا وجود ندارد. آدم ها وقتی می خواهند کم کاری هایشان را توجیه کنند یا برای شکست هایشان دلیل بیاورند می گویند من شانس ندارم یا فلانی خوش شانس است که همیشه موفق است. به نظر من شانس اگر هم وجود داشته باشد فقط به سراغ آدم های پرتلاش می رود تا زودتر به موفقیت برسند. به نظر من آدم هایی خوش شانس هستند که خودشان فکر می کنند خوش شانس هستند. هرچقدر بدبین باشیم و فکرکنیم که بدشانس هستیم واقعا هم همین طور می شود.

اگر آدم های شکرگذاری باشیم می بینیم که در زندگی شانس های زیادی به ما روی آورده که ما متوجه آن ها نشده ایم مانند بودن در کنار عزیزانمان، سلامتی و همه نعمت هایی که از آن ها برخورداریم.

نتیجه گیری:

اگر هر روز را با قلبی شکرگزار آغاز کنیم خواهیم دید که شانس همیشه همراه ماست و همه چیز طبق روال پیش می رود. اگر به شانس تکیه نکنیم و تمام تلاشمان را برای موفقیت و بدست آوردن چیزهایی که دوست داریم انجام بدهیم خوش شانس خواهیم بود.

انشا درباره شانس طنز

من خیلی آدم خوش شانسی هستم همیشه وقتی نوبت درس جواب دادن من می رسد زنگ تفریح زده می شود یا وقتی به ایستگاه اتوبوس می رسم بلافاصله اتوبوس هم می رسد و من بلافاصله سوار می شوم. من چند بار در قرعه کشی بانک برنده شده ام و همه به من می گویند که خیلی خوش شانس هستی. فکر می کنم علت این همه خوش شانسی من این است که من خیلی به کارتون لوک خوش شانس علاقه داشتم و وقتی این کارتون را می دیدم همیشه دوست داشتم به جای لوک خوش شانس باشم الان که فکر می کنم می بینم واقعا در زندگی مثل لوک خوش شانس هستم.

من اخرین بچه خانواده هستم و از این نظر هم شانس آورده ام زیرا همه به من توجه می کنند و هر کمکی بخواهم از من دریغ نمی کنند.

یک بار در مدرسه صف آش رشته بود و من اخر صف بودم چون بچه ها جای بدی ایستاده بودند شخصی که آش میریخت رفت و به آخر صف تا جایش باز شود و من اول صف شدم و اولین نفر آش گرفتم. خودم هم باورم نمی شد که چقدر خوش شانسم.

یک بار هم در بازی فوتبال مدرسه شوتم با اینکه به ستون دروازه خورد باز هم گل شد.

از این خاطرات خوش شانسی خیلی زیاد در زندگی من وجود دارد که در این انشای کوتاه جا نمی شود. اما خلاصه که من خیلی خوش شانسم و امیدوارم تا آخر زندگی همین جور خوش شانس بمانم.

انشا در مورد شانس پایه هفتم و هشتم

من هم به شانس اعتقاد دارم و هم ندارم بعضی ها را که می بینم واقعا زحمت می کشند و اگر به موفقیتی می رسند حقشان است اما بعضی ها هیچ کار خاصی هم نمی کنند اما همه چیز در زندگی شان دارند مثل پول، چهره زیبا، زندگی خوب. من اعتقاد دارم شانس به 2 چیز بستگی دارد یکی ارتباط ما با خدا یکی هم تلاش و پشتکار. شخصی که خدا دوستش داشته باشد همیشه خوش شانس است و خدا نمی گذارد اتفاق های بد برای او بیفتد. آدمی هم که تلاش می کند حتما موفق می شود. اما همیشه این طور نیست بعضی وقت ها با اینکه خدا ما را دوست دارد اتفاق هایی در زندگی ما می افتد که فکر می کنیم بدشانسیم اما خدا بهتر می داند چه چیزی به نفع ماست و شاید ما اشتباه می کنیم.

من هر وقت به فکر زرنگ بازی نبوده ام و به خاطر دیگران کاری انجام داده ام خوش شانس بوده ام مثلا اگر به کسی کمکی کرده ام بعدش یک خوش شانسی به سراغ من آمده. مثلا یک بار که خیلی عجله داشتم به یک خانم مسن کمک کردم که خریدهایش را به خانه ببرد همین که منتظر تاکسی بودم دایی ام را در خیابان دیدم و او من را خیلی زود به جایی که می خواستم رساند.

همچنین بخوانید: انشا درباره بهترین روز زندگی

موضوع انشا درباره شانس پایه نهم و دهم

شانس یعنی اتفاقی که انتظارش را نداریم یا اتفاقی که احتمالش خیلی کم است اما پیش می آید مثلا آدم هایی که در قرعه کشی بانک ماشین برنده می شند خیلی آدم های خوش شانسی هستند یا آدم هایی که درست وقتی نیاز دارند قانون به نفع آن ها تغییر می کند. همه ما در زندگی هم خوش شانسی را تجربه کرده ایم هم بدشانسی را اما بعضی ها تعداد دفعاتی که خوش شانس بوده اند خیلی زیاد است و این ها واقعا آدم های خوش شانسی هستند.

من جزو آدم های حد وسط هستم که نه خیلی خوش شانسم و نه خیلی بدشانس و خدا را شکر می کنم چون وسط بودن خیلی بهتر از بدشانس بودن است.

آدم ها اگر با تمام وجود چیزی را بخواهند و برای رسیدن به آن تلاش کنند و قبل از اینکه در راهی قدم بگذارند همه جوانب آن را بسنجند به احتمال خیلی زیاد موفق می شوند و ممکن است بقیه فکر کنند خیلی خوش شانس هستند. اما این شانس نیست این تلاش و کوشش است که با خواست خدا همراه شده.

انشا در مورد شانس و اقبال و نمادهای خوش شانسی

در این انشا می خواهم درباره خرافاتی که درباره شانس وجود دارد بنویسم. مثلا بعضی ها نعل اسب همراه خودشان دارند یا به ماشین یا خانه خودشان نعل اسب آویزان می کنند تا برایشان شانس بیاورد. بعضی ها به عدد خاصی علاقه دارند و می گویند این عدد شانس ماست. شبدر چهار برگ هم یکی دیگر از نمادهای شانس است. بعضی ها دعا برای خوش شانسی می خوانند که به نظرم این بهتر از قبلی هاست چون وقتی دعا می کنیم از خدا می خواهیم که شانس همراهمان باشد و خدا هم کمکمان می کند.

یک گیاهی وجود دارد به اسم درخت پول که در فنگشویی اعتقاد دارند که این درخت برای اهل خانه خوش شانسی می آورد.

از این ها که بگذریم به نظر من شانس بعضی وقت ها بهانه می شود تا شکست هایمان را با آن توجیه کنیم اما همیشه هم این طور نیست و بعضی وقت ها واقعا بدشانسی وجود دارد.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو