شعر زیبا برای حال خوب با گلجین بهترین اشعار وصف حس و حال خوش

شعر زیبا برای حال خوب با گلجین بهترین اشعار وصف حس و حال خوش


منبع: تاپ ناز

36

1401/8/14

23:47


در این بخش گچین بهترین جملات و اشعار زیبا برای حال خوب و در وصف حال خوش را ارائه کرده ایم.

شعر و متن در وصف حال خوب

ʟɪғᴇ ғᴜʟʟ ᴏғ sᴜʀᴘʀɪsᴇs
ʏᴏᴜʀs ᴡɪʟʟ ᴄᴏᴍᴇ ᴛᴏᴏ !

زندگی پر از سورپرایزه
نوبتِ تو هم میرِسه !

**

آری، آری، زندگی زیباست
زندگی
آتشکده ای دیرینه پابرجاست
گر بیفروزیش
رقص شعله اش در هر کران پیداست
ورنه، خاموش است
و خاموشی گناه ماست
زندگی را شعله باید برفروزنده
شعله ها را هیمه سوزنده
جنگلی هستی تو، ای انسان!
جنگل، ای روییده آزاده
آفتاب و باد و باران بر سرت افشان
جان تو خدمتگر آتش…
سربلند و سبزباش، ای جنگل انسان
زندگانی شعله میخواهد

**

زندگی خیلی کوتاه است
قوانین را کنار بگذار
بدی ها را ببخش
آهسته و طولانی ببوس
یک عاشقِ واقعی باش
تا می توانی بخند
و هیچ وقت از چیزی که
بر روی لبانت خنده نشانده
پشیمان نشو

مارک تواین

**

شعر زیبا برای حال خوب

زندگی را می‌گویم…

اگر بخواهی از آن لذت ببری همه چیزش لذت بردنی است!
اگر بخواهی از آن رنج ببری همه چیزش رنج بردنی است.

کلید لذت و رنج در دست توست…

**

زندگی شاید…
عبور گیج رهگذری باشد
که کلاه از سر بر می‌دارد
و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی می‌گوید: صبح بخیر

**

لحظه‌ها می‌گذرند
گرم باشیم و پر از فکر و‌ امید
عشق باشیم و سراسر خورشید
زندگی همهمه‌ی مبهمی از رد شدن خاطره‌ها
هرکجا خندیدیم،
هرکجا خنداندیم
زندگانی آنجاست

**

متن و شعر برای حال خوب

زندگی همیشه تازه ست
زندگی هرگز تکرار نمیشه
فقط هرروز نو میشه، هر لحظه نو
از امروز قدم به لحظه نو بگذار و تازگی رو تجربه کن…

**

زندگی جنبش جاری شدن است
زندگی کوشش و راهی شدن است
از تماشاگَهِ آغاز حیات …
تا به جایی که خدا می‌داند !

سهراب سپهری

**

شعر زیبا برای حال خوب

میگن زندگی همیشه سخت ترین جنگ هاش رو
تقدیم قوی ترین سربازهاش می کنه…
ولی من دلم نمی خواست یک سرباز قوی باشم،
دلم می خواست یک گل فروشِ عاشق باشم،
سر کوچه ای که تو توش زندگی می کنی!

**

گفت : زندگی مثه نخ کردنِ سوزنه!
یه وقتایی بلد نیستی چیزیو بدوزی، ولی چشات انقد خوب کار میکنه که همون بار اول سوزن رو نخ میکنی،
اما هر چی پخته تر میشی، هر چی بیشتر یاد میگیری چجوری بدوزی، چجوری پینه بزنی، چجوری زندگی کنی،
تازه اون وقت چشات دیگه سو ندارن.
گفتم : خب یعنی نمیشه یه وقتی برسه که هم بلد باشی بدوزی، هم چشات اونقد سو داشته باشن که سوزن رو نخ کنی؟
گفت: چرا، میشه، خوبم میشه
اما زندگی همیشه یه چیزیش کمه.
گفتم چطور مگه؟
گفت : آخه مشکل اینجاست، وقتی که هم بلدی بدوزی، هم چشات سو داره،
تازه اون موقع میفهمی
نه نخ داری، نه سوزن …

**

شاید آن روز که سهراب نوشت:
تا شقایق هست زندگی باید کرد
خبری از دل پر درد گل یاس نداشت
باید اینجور نوشت
هر گلی هم باشی
چه شقایق چه گل پیچک و یاس
زندگی اجبارست

**

جاده‌ی زندگی، هرگز بُن بست نیست
نفسی تازه کن،
کفش‌هایت را بپوش
و دوباره دل به راه بسپار
به بهترین جاها از سخت ترین مسیر ها میشه رسید

**

شعر زیبا برای حال خوب

زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه ی برگ
زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
زندگی، باور دریاست در اندیشه ی ماهی، در تنگ
زندگی، ترجمه ی روشن خاک است، در آیینه ی عشق

**

نمیشه به زندگی
روزهای بیشتری اضافه کرد
ولی میشه به روزهامون
زندگی بیشتری ببخشیم
حـالِ‌ خـوب نصیب لحظه‌هاتون

**

زندگی خلاصه ایست از:
ناخواسته به دنیا آمدن
ناگهان بزرگ شدن
مخفیانه گریستن
دیوانه وار عشق ورزیدن
و عاقبت در حسرتِ آنچه دل میخواهد
و منطق نمی پذیرد، مُردن..!

**

شعر زیبا برای حال خوش

طلا رنگ می‌ بازد
مرمر خاک می‌ شود
فولاد زنگ می‌ زند
نابودی با همه چیزی است در این جهان
تنها اندوه است که پایدار است
تا زمانی که واژه باشکوه بماند

**

زندگانی چیست یکدم روی آسایش ندیدن‌
چشم از مخلوق بستن گوشه عزلت گزیدن‌

از‌ پی‌ یک نوش صد نیش از‌ زبان‌ خلق خوردن‌
و ز پی یک حرف حق صد گفته ناحق شنیدن‌

عرض حاجت را بهر در کوفتن چون حلقه بر در
از برای لقمه نان‌ منت‌ از دونان کشیدن‌

گاه‌ در‌ اندیشه فردای ناپیدا هراسان‌
گه به حسرت عمر ماضی را به دندان لب گزیدن‌

گاه در سوگ عزیزان جوی خون از دیده راندن‌
گاه از مرگ رفیقان جامه طاقت دریدن‌

در تلاش‌ زندگی‌ سودی بجز حسرت نبردن‌
از پی مقصود نامعلوم روز و شب دویدن‌

ناکسان را از پی حاجت سر تعظیم سودن‌
سفلگان را مدح گفتن تا به مقصودی رسیدن‌

با رفیقان دور و از‌ روی‌ ناچاری نشستن‌‌
از حریفان دغل چون آهوی وحشی رمیدن‌

حاصل عمر من و تو در جهان اینست یکتا
ای خوشا ناآمدن‌ یا رفتن و دامن کشیدن

مجید اوحدی

**

شعر زیبا برای حال خوب

گیرم همه جای جهان جهنم
گیرم دست‌ های زمین
بی بذر و
بی‌ خنده
گیرم چنته زمان
بی عشق و
بی هر چه تو می‌ گویی اصلاً
کافی بود کمی
فقط کمی
پنجره را باز کنی
زندگی
از پنجره‌ های بسته رد نمی‌ شود

مهدیه لطیفی

**

دیدم، خودم دیدم، پروانه قشنگی
هی در گلوی من می‌ رقصید
من داشتم برای یک ستاره ترانه می‌ خواندم
دیدم، خودم دیدم، یک قناری قشنگ، از آن همه آواز،
تنها حنجره تو را نشانم می‌داد
زندگی چقدر زیباست «ری را»!
دیروز نامه عزیزی از شیراز آمد
نامه‌ اش، زبان شقایق بود
انگاری هر واژه، باور کن!
هر واژه به واژه دیگر عاشق بود
عجیب است، من شبکور،
جهان را چه قشنگ می‌ بینم

**

متن و اشعار در وصف حال خوش

زندگی
مثل یک ترن هوایی میمونه.
بالا و پایین داره،
اما این انتخاب خودته که
جیغ و فریاد بزنی
یا از سواری لذت ببری….

**

تو مرجانی
تو درجانی
تو مروارید غلتانی
اگر قلبم صدف باشد
میان آن تو پنهانی

مولانا

**

‏زندگی مثل آرایشگاه رفتنه
تو بهش میگی چی میخوای اما اون هر کاری دلش میخواد میکنه

**

چرخ گردون چه بخندد چه نخندد تو بخند
مشکلی گر سر راه تو ببندد تو بخند
غصه ها فانی و باقی تو بخند
گر دلت از ستم و غصه برنجد تو بخند

**

زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی و نه در فردایی
ظرف امروز ،پر از بودن توست

**

زندگی را ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ
ﺭﻭﻧﻖِ ﻋﻤﺮِ، ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺣﯽ ﮔﺬﺭ ﺍﺳﺖ
ﻗﺼﻪ ﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺎ
ﺑﺮﮔﯽ ﺍﺯ ﺩﻓﺘﺮ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﺍﺯ ﺑﻘﺎﺳﺖ
ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ
ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ
ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﮓ ﺧﺰﺍﻥ می گیرد
ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ
ﺟﺎﻥ ﻣﻦ
ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﭺ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻠﭽﻠﻪ ﻫﺎﺳﺖ
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ

**

ﺁﻣﺪﻥ‌ ﺍﺕ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺤﻤﻞ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺎﻓﯽ ﺑﻮﺩ
ﻭ چشم‌ های ﺁﺑﯽ‌ اﺕ
ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺩﯾﻮﺍﻧﮕﯽ
ﺭﻓﺘﻦ‌ ﺍﺕ
ﺭﺍﻫﯽ ﺟﺰ ﺷﺎﻋﺮﯼ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻧﮕﺬﺍﺷﺖ

ﺣﺎﻻ
ﺷﺎﻋﺮﯼ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﮒ
ﺑﻬﺎﻧﻪ‌ ﺍﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﻣﯽ‌ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﺑﺮ ﻧﻤﯽ‌ ﮔﺮﺩﯼ؟

بهرام محمودی

**

بهار آمد که تا گل باز گردد
سرود زندگی آغاز گردد
بهار آمد که دل آرام گیرد
ز درد و غصه ها فرجام گیرد…

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو