آیا افراد خودشیفته(مرد و زن) عاشق می شوند؟

آیا افراد خودشیفته(مرد و زن) عاشق می شوند؟


منبع: نم نمک

7

1402/2/28

13:30


عشق مردان خودشیفته و مردان خودشیفته عاشق چه زنانی می شوند؟ و نقطه ضعف افراد خودشیفته و افراد خودشیفته جذب چه کسانی می شوند و قهر افراد خودشیفته و چگونه با مرد خودشیفته رفتار کنیم و نامه یک خودشیفته به همسرش و خیانت افراد خودشیفته و جدایی از فرد خودشیفته و بی توجهی به خودشیفته ها در نم نمک.

آیا افراد خودشیفته(مرد و زن) عاشق می شوند؟

مردان و زنان خودشیفته عاشق چه کسانی می شوند؟

روانشناسی ، اختلال شخصیت خودشیفته را اینگونه تعریف می کند : اختلال روانی که در آن فرد احساس اهمیت و تحسین بیش از حدی را برای خود قائل می شود. افرادی که این اختلال را دارند معتقدند که برتر از دیگران هستند و به ندرت به دیگران اهمیت می دهند. عشق خودشیفته ها سطحی و تماما در راستای رفع نیازهای شخصی می باشد.

آیا افراد خودشیفته(مرد و زن) عاشق می شوند؟

آیا افراد خودشیفته(مرد و زن) عاشق می شوند؟

عشق افراد خودشیفته

آیا یک خودشیفته می تواند عاشق شود؟

هرکسی که عاشق یک خودشیفته باشد از خود می پرسد آیا او واقعاً من را دوست دارد؟ آیا او از من قدردانی می کند؟ در حقیقت معشوق یک شخصیت خودشیفته ، بین عشق و درد ، بین ماندن و رفتن سرگردان است. اما به نظر نمی رسد که برای هیچ کدام راه عملی در نظر داشته باشند و این گیج کننده می شود. زیرا خودشیفته ها گاهی اوقات فردی دلسوز و علاقه مند جلوه می کنند که همراهی با او لذت بخش است ، اما رفتاری که باعث می شود احساس بی اهمیتی یا بی کفایتی در آن ها ایجاد کند ، متعاقب آن به وجود می آید.

خودشیفته ها ادعا می کنند که خانواده و شریک زندگی خود را دوست دارند ، اما در تضاد کامل با آنچه از دوست داشتن انتظار دارید. خودشیفته ها تا وقتی نیازهای خود را تامین کنند عاشق می مانند و بعد همه چیز تمام می شود.

نشانه های شخصیت خودشیفته

در شروع رابطه ، آن ها با شخصیت کاریزماتیک خود کاملاً جذاب و رمانتیک به نظر می رسند. تمام تلاش خود را می کنند تا با جذابیت خود شما را به دست آورند. به شما احساس خاص بودن می دهند و همه را اغوا می کنند. در حالی که ویژگی های این شریک عاشقانه به زودی از بین می رود یا بدتر از آن ، آن ها همچنان بعد از پایان احساس ، از جذابیت خود برای استفاده از شما استفاده می کنند. آن ها هر چه می خواهند از شما استخراج می کنند و با آن تمام می شوند.

1-کسب رضایت در لحظه

اگر عاشق یک خودشیفته باشید او را همیشه خود شیفته و خودمحور خواهید دید. آن ها از شما انتظار دارند که نیازهای مطرح شده را در لحظه برآورده کنید. اگر فوراً به تماس و پیامک آن ها پاسخ ندهید یا کارها را به روش آن ها انجام ندهید ، ممکن است با شما دعوا کنند. فقط سعی کنید برای یک بار هم که شده "نه" بگویید و اگر آن ها از مسیر درست رفتار با شما خارج شوند ، مشخص است که شما عاشق یک خودشیفته هستید. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه برخورد با خودشیفته ها کلیک کنید.

2- توهم استحقاق

اغلب خودشیفته ها انتظار رفتار استثنایی از دیگران دارند. آن ها از شما توقع دارند نیازهای آن ها را برآورده کنید و در عوض چیزی نمی دهند. در ذهن آن ها ، جهان دقیقاً حول آن ها و نیازهای شخصی آن ها می چرخد. وقتی با شما در یک رستوران غذا می خورند می توانید این رفتار را مشاهده کنید. ببینید چگونه با پیشخدمت ها و سایر کارکنان رفتار می کنند. اگر همه کارکنان را به خاطر انتخاب اشتباه به خجالت کشیدن دعوت می کند و با رفتار خود باعث سرافکندگی شما نیز می شوند ، معشوق خودشیفته ای دارید.

عشق افراد خودشیفته

3-عاشق صحبت کردن در مورد خود

یکی از ساده ترین راه ها برای ردیابی شخصیت خودشیفته این است که ببینید ترجیح می دهند بیشتر درباره خود صحبت کنند یا به حرف های دیگران گوش بدهند. یک خودشیفته دوست دارد درباره خودش با اغراق و هیجان صحبت کند. اگر هر بار که در مورد چیزی صحبت می کنید ، آن ها وسط حرف شما می پرند و بر گفتگو مسلط می شوند ، با یک عاشق خودشیفته طرف هستید. آن ها همیشه روی خود تمرکز می کنند و به مسائل و زندگی خود بیش از شما ارزش و بها می دهند.

4-غیرقابل اعتماد

راه دیگر برای تشخیص خودشیفته ها این است که ببینید چقدر طبق گفته هایشان عمل می کنند. بسیاری از آن ها بدقول بوده و براحتی زیر حرف های خود می زنند. عهد خود را زیر پا می گذارند ، قواعد را دنبال نمی کنند و در اجرای هر توافقی ، اعتماد را از بین می برند. این رفتار معمولا به این دلیل است که آن ها یک بار از نظر عاطفی در دسترس هستند و بار دیگر خارج از دسترس. طرف مقابل را در بلاتکلیفی و ابهام عاطفی نگه می دارند.

شیوه عشق ورزی خودشیفته ها

به جز در مراحل اولیه یک رابطه ، اکثر افراد خودشیفته انگیزه اشتیاق به طرف مقابل را ندارند. روابط منبع تغذیه ای است که به خودشیفته ها توجه مثبت و رضایت جنسی را با هدف حمایت از روان و عزت نفس به آن ها ارائه می دهد. آن ها ممکن است به دنبال فردی با زیبایی ، استعداد یا تأثیرگذاری استثنایی باشند که آن ها را تحسین کند. هر چه جایزه ای که دریافت می کنند ویژه تر باشد ، عزت نفس آن ها مطلوب تر شده و افزایش می یابد. اعتماد به نفس افراد خودشیفته و همچنین موقعیت ، کاریزما و قدرت آن ها باعث جذب شرکای عاطفی می شود.

1-توانایی بالا در روابط اجتماعی

مهارت ها و روابط اجتماعی خوب به آن ها این امکان را می دهد که در اولین ارتباط تاثیر اولیه خوبی داشته باشند. آن ها جذاب و پرانرژی بوده و دارای هوش هیجانی هستند که در درک احساسات دیگران به نفع خود کمک می کند و همین باعث می شود براحتی دیگران را مدیریت کنند.

افزون بر این امکان می یابند تا افراد را برای دستیابی به اهداف دستکاری کنند. آن ها به خود می بالند تا مورد تحسین ، عشق ورزیدن و خشنودی قرار گیرند. افراد وابسته با عزت نفس پایین ، اهداف آسان و مناسبی برای خودشیفته ها هستند. آن ها افراد خودشیفته را ایده آل می کنند و با آن ها کنار می آیند و رفتار خود محورانه و توهین آمیز آن ها را تحمل می کنند.

2-عمل گرایی

برخی از خودشیفته ها در رویکرد خود به روابط عمل گرا هستند و تیپ شخصیتی آنها متفاوت است و بر اهداف خود تمرکز می کنند. اما بیشتر آن ها درگیر عشق مسخره هستند. علیرغم فتوحات متعدد ، بی تعهد باقی می مانند. به ویژه زمانی که معتقدند جایگزین های دیگری دارند (مثلاً فرصت های دوستیابی آنلاین). برای آن ها ، روابط معامله گونه و بازاری است. مدام در حال انجام یک بازی هستند و برنده شدن ، هدف است.

3- قدرت متقاعدسازی

خودشیفته های عاشق (انواع دون ژوان و ماتا هاری) عاشقان ماهر و متقاعد کننده ای هستند. کشش جنسی به عشقی دامن می زند که امیال لذت طلبانه آن ها را تغذیه می کند. روش آن ها اغواگری است. ابزار آن ها سخاوتمندی ، ابراز عشق ، چاپلوسی ، رابطه جنسی ، رفتار عاشقانه و وعده های متعهدانه می باشد. در طول دوران نامزدی ، خودشیفته هایی که ارتباطات ماهرانه ای دارند ، علاقه زیادی به آینده عاشقانه خود و شریک زندگی نشان می دهند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره جنسی و زناشویی کلیک کنید.

اما به مرور زمان معشوق آن ها از خود می پرسد که آیا این توجه واقعی است یا برای انگیزه های پنهانی صرفا وانمودی و ظاهری است. برخی از خودشیفته ها دروغ می گویند و یا بمباران عشقی را با غلبه بر طعمه خود با ابراز عشق کلامی ، فیزیکی و مادی تمرین می کنند.

عشق افراد خودشیفته

4-الویت قدرت بر صمیمیت

خودشیفته ها قدرت را بر صمیمیت ترجیح می دهند. آن ها از آسیب پذیری که آن را ضعف می دانند بیزارند. برای حفظ کنترل از نزدیکی زیاد ، دوری می کنند و تسلط و برتری بر دیگران را ترجیح می دهند. بنابراین ، بازی کردن تعادل عالی ایجاد می کند تا هم نیازهای آن ها برآورده شود و هم گزینه های آن ها برای معاشقه یا قرار ملاقات با چندین شریک باز باشد.

5-توانایی ایجاد احساسات خوشایند

افراد خودشیفته می توانند احساسات مثبتی را نسبت به شریک زندگی خود ایجاد کنند ، اگرچه بسیاری از آن ها برای حفظ رابطه بیش از شش ماه تا چند سال مشکل دارند. کسانی که ازدواج می کنند انگیزه ای برای حفظ رابطه ندارند. به محض پایان یافتن عشق ، عیب جویی ها آغاز می شود. تفاوت ها آشکارتر شده و خودشیفته ها سرد ، انتقادی و عصبانی می شوند. به ویژه زمانی که با آن ها مقابله می شود یا به خواسته های خود نمی رسند.

پس از بی ارزش کردن شریک زندگی ، عشقی که از او دریافت می کنند برای متورم کردن غرور کاذب و تصور اغراق آمیز آن ها از خود کافی نیست. در نتیجه باید در جای دیگر دنبال کسی دیگر بگردند تا خود متورم را دوباره تقویت کنند. اگر یک رابطه دوام بیاورد ، برخی از خودشیفته ها عشق استورژ یا پراگما ایجاد می کنند.

6- پایان بازی

وقتی آن ها علاقه خود را از دست می دهند و تصمیم می گیرند که بازی را به پایان برسانند برای شریک عاطفی آن ها که نمی تواند بفهمد چه اتفاقی افتاده است ، ویرانگر است. جدایی ها به ویژه در مرحله عاشقانه که احساسات قوی هستند سخت است. رها شدن پس از بمباران عشقی ، می تواند شرکای پس زده شده را در شوک قرار دهد. آن ها احساس سردرگمی ، له شدن و خیانت دیدن می کنند. اگر رابطه ادامه پیدا می کرد ، در نهایت آن ها از پوسته اغواکننده ، یک خودشیفته را می دیدند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه خیانت عاطفی کلیک کنید.

چالش برای خودشیفته ها

هم براندون و هم اریک فروم معتقدند برای عشق ورزیدن ، انگیزه ، عنصری اساسی برای درک و شناختن دیگری است. شاید درست باشد که عشق نیازمند همدلی است. بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ، افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) فاقد همدلی هستند. به این معنی که آن ها تمایلی به تشخیص یا شناسایی احساسات و نیازهای دیگران ندارند.

تحقیقات نشان می دهد که خودشیفته ها به طور قابل توجهی در همدلی عاطفی که توانایی پاسخگویی مناسب عاطفی برای انعکاس وضعیت عاطفی دیگران و ابراز مراقبت و نگرانی برای آن ها می باشد اختلال دارند. با این حال ، دارای همدلی شناختی هستند که توانایی در نظر گرفتن دیدگاه دیگران است. با این تفاوت که انگیزه ای برای انجام این کار ندارند. مگر اینکه نیازهای آن ها را برآورده کند.

همچنین شواهدی از ناهنجاری های ساختاری در نواحی مغز مرتبط با همدلی عاطفی در بیماران NPD وجود دارد. خودشیفته ها نه خود و نه دیگران را به وضوح نمی بینند. آن ها افراد دیگر را به عنوان امتدادی از خود تجربه می کنند ، نه اینکه آن ها را افرادی با نیازها ، خواسته ها و احساسات متفاوت جدا کنند.

عشق افراد خودشیفته

ارزیابی غلط

خودشیفته ها همدلی عاطفی خود را بیش از حد ارزیابی می کنند. با مدیریت احساسات و حفظ عزت نفس خود ، دفاعیات و ادراک آن ها از دیگران و تعامل با آن ها را مخدوش می کند. آن ها برای کنترل نزدیکی و آسیب پذیری خود به کناره گیری متوسل می شوند ، جنبه های ناخواسته و منفی خود را به دیگران فرافکنی می کنند و از انکار ، استحقاق ، و سوءاستفاده های خودشیفته ، از جمله سرزنش ، تحقیر ، انتقاد ، و پرخاشگری برای دفع شرم استفاده می کنند.

خودشیفتگان کمال گرا

خودشیفتگان کمال گرا سخت ترین راضی شوندگان هستند. آن ها بی رحمانه دیگران را سرکوب می کنند و ممکن است برای حفظ توهم کمال خود تلاش کنند تا دشمنان را نابود کنند. همه این مسائل توانایی افراد خودشیفته را برای درک دقیق واقعیت شخص دیگر ، از جمله عشق آن شخص به آن ها ، مختل می کند. در واقع ، هوش هیجانی خودشیفته ها به آن ها کمک می کند تا دیگران را برای دستیابی به آنچه می خواهند دستکاری و استثمار کنند. در حالی که همدلی عاطفی ضعیف آن ها را نسبت به دردی که تحمیل می کنند حساسیت زدایی می کند.

ویژگی عاشق یا ویژگی عشق

عشق یک تجربه ذهنی است. واقعاً نمی توان از تجربه خصوصی کسی مطلع شد. در رابطه عاشقانه دیدگاه چه کسی بیشتر از همه مهم است؟ عاشق یا معشوق؟ خودشیفته ها ادعا می کنند که فرزندان ، همسر و والدین خود را دوست دارند و از نظر خود ، عشق آن ها واقعی است. اما آیا واقعا آنچه از یک خودشیفته دیده می شود عشق است؟ افلاطون هفت نوع عشق را شرح داد که یکی از آن ها اروس ، عشقی پرشور ، جسمانی و عاشقانه است و بعد Philautia عشق به خود است ، از جمله عزت نفس سالم ، غرور زیاد و ایگوی متورم و غیره.

فرهنگ ها عشق رمانتیک را به شان مقدس ارتقا می دهد که آرزوی آن ، جستجوی معشوق و مردن در راه او می باشد. به گفته رابرت جانسون ، تحلیلگر یونگ ، اروس نه تنها زودگذر است ، بلکه توهمی نیز هست. او عشق را از رفتار عاشقانه متمایز می کند و ادعا می کند که شور عشق رمانتیک همیشه متوجه فرافکنی های شخصی ، انتظارات و خیال پردازی های خود فرد است. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه روانشناسی عشق کلیک کنید.

این عشق نه به شخص دیگری ، بلکه به خود است. دوروتی تنوف این دلسوزی را یک شیفتگی نسبت به کسی که می خواهید با او رابطه داشته باشید ، با افکار و خیال پردازی های وسواسی مشخص می شود ، اما نه لزوماً در مورد رابطه جنسی.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو