دنک شاردینگ چیست؟

دنک شاردینگ چیست؟


منبع: پلازا

5

1402/2/29

19:48


دنک شاردینگ چیست؟

یکی از بزرگترین مشکلات فناوری بلاک چین، مشکل «مقیاس‌پذیری» آن است. پروژه‌های بسیاری در سال‌های اخیر تلاش کرده‌اند راه حلی برای این مشکل بیابند. مهم‌ترین این پروژه‌ها اتریوم است که سعی دارد با راه حلی به نام Danksharding مشکل مقیاس پذیری را حل کند. اما Dank Sharding چیست؟

اولین راه حلی که اتریوم در پاسخ به چالش مقیاس پذیری پیشنهاد کرد، شاردینگ یا اشتراک گذاری بود. با این حال، شاردینگ آنقدر پیچیده بود که به راحتی قابل اجرا نبود. به این ترتیب توسعه دهندگان اتریوم سعی کردند معماری جدیدی را برای اشتراک گذاری معرفی کنند. این معماری جدید Dank Sharding است. در این مقاله به این سوال که Dank Sharding چیست پاسخ می‌دهیم و به بررسی پروتو دنک شاردینگ می‌پردازیم. همچنین نشان می‌دهیم چگونه این پروژه می‌تواند مشکل مقیاس پذیری را حل کند. با ما همراه باشید.

دنک شاردینگ چیست؟

شاردینگ چیست؟

همانطور که می‌دانیم، اتریوم یک پلتفرم غیرمتمرکز است که به کاربران اجازه می‌دهد تا اپلیکیشن‌های مختلفی را روی بلاک چین خود بسازند و اجرا کنند. با افزایش محبوبیت اتریوم، تعداد تراکنش‌ها نیز افزایش یافت و ازدحام زیادی در شبکه آن ایجاد شد. به همین دلیل، اتریوم نتوانست نیازهای کاربران را برآورده کند. علاوه بر شرایط نامناسبی که برای کاربران به وجود آمد، کارمزد تراکنش‌ها یعنی میزان گس نیز به طور غیرمنطقی افزایش یافت که تعامل کاربران با این شبکه را نه تنها دشوار، ببلاب پرهزینه نیز کرد. همه این‌ها توسعه دهندگان اتریوم را بر آن داشت تا راه حل‌های جدیدی برای این مشکل بیابند. راه حل اول شاردینگ بود.

شاردینگ در اتریوم به معنای تقسیم بلاک چین به قطعات کوچکتر به نام خرده است. البته شاردینگ مفهوم جدیدی و فقط برای اتریوم نیست. زیرا شبکه‌های سنتی از تکنیک اشتراک گذاری برای مدیریت پایگاه داده متمرکز استفاده می‌کنند. با کمک شاردینگ، توسعه‌دهندگان می‌توانند کارایی و مقیاس‌پذیری شبکه را با توزیع یک تراکنش بین چندین قطعه که به صورت موازی کار می‌کنند، افزایش دهند.

چرا فناوری اشتراک گذاری برای بلاک چین ضروری است؟

در اکثر شبکه‌های بلاک چین، اکثر گره‌ها باید برای اعتبارسنجی تراکنش‌ها به توافق برسند. مشکل این است که این شبکه‌ها تنها می‌توانند تعداد کمی از تراکنش‌ها را به طور همزمان پردازش کنند. علاوه بر این، گره‌ها معمولاً باید کل تاریخچه یک بلاک چین را ذخیره کنند. این موضوع برای تمرکززدایی زنجیره‌های بلوکی مانند بیت‌کوین و اتریوم و امنیت آن‌ها در برابر رفتارهای تقلبی بسیار مهم است. با این حال، با توجه به سه گانه مقیاس پذیری پیشنهاد شده توسط Vitalik Buterin، خالق اتریوم، تمرکززدایی و امنیت بالا در این شبکه‌ها مستلزم قربانی کردن قابلیت‌های مقیاس پذیری است و بالعکس.

بنابراین، چگونه شبکه‌های بلاک چین می‌توانند مشکل مقیاس‌پذیری را بدون به خطر انداختن امنیت و عدم تمرکز آن‌ها حل کنند؟ اینجاست که به اشتراک گذاری وارد می‌شود. از طریق اشتراک گذاری، گره‌ها نیازی به دانلود کل تاریخچه زنجیره و اعتبارسنجی تمام تراکنش‌های شبکه ندارند. در نتیجه، با اجرای همزمان تراکنش‌ها، شبکه‌ها کارآمدتر و مقیاس‌پذیرتر می‌شوند و تأثیر مثبتی بر تجربه کاربر می‌گذارند.

دنک شاردینگ (Dank Sharding) چیست؟

همانطور که گفتیم اجرای شاردینگ بسیار سخت و پیچیده بود. به همین دلیل یکی از محققان برجسته اتریوم به نام دانکراد فیست پیشنهاد جدیدی برای شاردینگ در اتریوم ارائه کرد که Danksharding نام دارد. در واقع Dank Sharding یک معماری جدید برای پیاده سازی شاردینگ است و این کار را از طریق جداسازی بلاک سازنده/پیشنهاد کننده انجام می‌دهد. این طرح روند کار را به میزان قابل توجهی در مقایسه با طرح‌های پیشنهادی قبلی ساده‌تر می‌کند.

تفاوت اصلی بین تمام پیشنهادات اشتراک گذاری اتریوم از سال 2020 با پیشنهادات اشتراک گذاری غیر اتریوم در این است که دنک شاردینگ یک راه حل جمع آوری محور محسوب می‌شود. دنک شاردینگ به جای فراهم کردن فضای بیشتر برای تراکنش‌ها، از حباب‌ها استفاده می‌کند که فضای ذخیره‌سازی دینامیکی بسیار بزرگی تا 125 کیلوبایت دارند. اگر نمی‌دانید rollup و blob چیست، ابتدا توضیحات مختصر ما را در مورد آنها بخوانید و سپس مقاله را دنبال کنید.

دنک شاردینگ چیست؟

بلاب چیست و چه ربطی به رول آپ دارد؟

Rollup یکی از راه حل‌های لایه دوم برای بهبود مقیاس پذیری شبکه بلاک چین است. رول آپ‌ها با کمک قراردادهای هوشمند، تراکنش‌هایی را خارج از زنجیره اصلی بلاک چین انجام می‌دهند تا از ازدحام در شبکه جلوگیری کنند و سپس داده‌های نهایی را به شبکه اصلی ارسال می‌کنند.

Blob مخفف Binary Large Object بوده و مکانی است که داده‌ها در آن ذخیره می‌شوند و می‌توان آن را مشابه بلوک در نظر گرفت، اما تفاوت‌هایی نیز دارد. برخلاف بلوک‌ها که برای همیشه در شبکه ذخیره می‌شوند و برای ماشین مجازی اتریوم (EVM) قابل مشاهده هستند، حباب‌ها فقط برای مدت کوتاهی در دسترس خواهند بود و توسط ماشین مجازی اتریوم قابل مشاهده نیستند. همچنین، حباب‌ها در لایه اجماع اتریوم به جای لایه اجرای محاسباتی سنگین قرار می‌گیرند. تأیید یک بلاب بسیار ساده است و فقط نیاز به بررسی در دسترس بودن آن بلاب، یعنی امکان دانلود آن از شبکه دارد. یعنی لایه اجرا نیازی به جزئیات داده‌هایblob  ندارد و کافی است نیازهای داده را بدانیم. لازم به ذکر است از آنجایی که ماشین مجازی اتریوم دسترسی مستقیم به داده‌ها ندارد، اجرای این نوع تراکنش‌ها مقرون به صرفه‌تر خواهد بود.

اما ارتباط بین blob و rollup چیست؟ پروتکل‌های رول آپ لایه دوم که در حال حاضر از call data برای ارسال چنین داده‌هایی استفاده می‌کنند، قرار است پس از اجرای دنک شاردینگ از فضای داده در این حباب‌ها استفاده کنند. البته باید به این نکته اشاره کنیم که call data گس زیادی مصرف می‌کند.

دنک شاردینگ چگونه کار می‌ کند؟

طرح دنک شاردینگ محدودیت‌هایی دارد. با این حال، چارچوب کلی آن قابل توضیح است. برای درک موضوع ابتدا بد نیست کمی در مورد Block Builder و Proposer بدانید.

سازندگان بلاک گره‌هایی هستند که وظیفه پردازش و ایجاد بلوک‌ها را بر عهده دارند. پیشنهاد دهنده‌ها گره‌هایی هستند که فقط سربرگ‌های تراکنش را می‌بینند و بدنه بلوک را نمی‌توانند بررسی کنند. در سیستم فعلی اتریوم، سازنده و پیشنهاد دهنده بلاک یکسان بوده و در واقع همان اعتباردهنده‌هایی هستند که قبل از مرج به عنوان ماینرها می‌شناختیم.

اما در دنک شاردینگ، سازندگان بلاک قرار است با پیشنهاد دهندگان متفاوت باشند. در سیستم مبتنی بر جداسازی پیشنهاد دهنده/تولیدکننده (PBS)، ما یک کلاس جدید و تخصصی از گره‌ها داریم که سازنده بلوک و تایید کننده‌ها پیشنهاد دهنده هستند.

سازندگان بلاک لیستی از تراکنش‌ها را انتخاب می‌کنند و پس از تعیین کارمزد، آنها را در فضاهایی به نام اسلات جمع آوری خواهند کرد. این اسلات‌ها سپس به پیشنهاد دهندگان داده می‌شود تا معاملات را بر اساس بالاترین قیمت پیشنهادی انتخاب کنند. ممکن است بتوان از پروتکل‌های اوراکل غیرمتمرکز شخص ثالث به عنوان تولید کننده بلوک استفاده کرد.

پس از اینکه پیشنهاد دهنده با موفقیت یک بلوک را انتخاب کرد، سازنده بلوک تمام داده‌های آن را پردازش می‌کند. اما داوطلبان نیازی به این کار ندارند و با استفاده از روش «نمونه‌گیری در دسترس بودن داده‌ها»، تنها از برخی داده‌ها نمونه‌برداری کرده و بر اساس آن مقادیر زیادی از آن را تأیید می‌کنند. این ویژگی به شبکه اتریوم کمک می‌کند تا سریع‌تر و ارزان‌تر از همیشه باشد.

نوآوری اصلی Dank Sharding مفهومی به نام Merged Fee Market است. این به این معنی است که در دنک شاردینگ، به جای تعداد ثابتی از خرده‌ها، که هر کدام دارای بلوک‌های جداگانه و مناقصه‌دهنده مجزا هستند، تنها یک پیشنهاد دهنده وجود دارد که تمام تراکنش‌ها و داده‌هایی را که در یک شکاف قرار می‌گیرند انتخاب می‌کند.

دنک شاردینگ چیست؟

جداسازی سازندگان / پیشنهاد دهندگان (PBS)

گفتیم که در سیستم فعلی اتریوم، پیشنهاد دهنده می‌تواند از موقعیت‌های سودآور مانند آربیتراژ یا MEV بهره‌مند شود، اما با اجرای PBS این دو نقش از هم جدا می‌شوند. سازندگان بدنه بلوک (Exec Block Body) را تشکیل می‌دهند. یعنی لیستی از تراکنش‌ها را به صورت مرتب تهیه کرده و بلوک هدر مربوطه را برای اعتبار سنجی ارسال می‌کنند. محتوای بدنه بلوک نمی‌تواند قبل از تأیید پیشنهاد دهنده نمایش داده شود. اگر چنین باشد، ممکن است کاربر دیگری پیشتاز عمل کنند.

از آنجایی که اعتباردهنده نمی‌تواند بدنه بلوک را ببیند، باید چیزی وجود داشته باشد که او را مجبور کند به بلوک رای دهد. بنابراین، سازنده باید مبلغی را برای جلب نظر اعتبار دهنده ارائه دهد. با پیاده‌سازی این طرح در شبکه اتریوم، سازندگان باید کل بلوک را پردازش کرده و اعتبار‌دهنده‌ها و کاربران دیگر می‌توانند بلوک‌ها را از طریق نمونه‌گیری در دسترس بودن داده تأیید کنند.

مفهوم crList

در یک بلاک چین سنتی، پیشنهاد دهنده بلاک شخصی است که انتخاب می‌کند کدام تراکنش‌ها در بلاک قرار گیرند. طبیعتاً پیشنهاد دهنده معاملات با کارمزد بالاتر را در اولویت قرار می‌دهد. اما سازندگان بلوک در PBS فهرستی از تراکنش‌ها را در قالب خاصی به نام فهرست مقاومت – سانسور یا crList از پیشنهاد دهندگان دریافت می‌کنند. این لیست مشخص می‌کند که سازنده چه تراکنش‌هایی را باید انجام دهد. سپس سازنده بلاک می‌تواند تراکنش‌ها را دوباره ترتیب دهد، اما نمی‌تواند چیزی را سانسور کند.

به بیان ساده، این لیست شامل معاملاتی است که پیشنهاد دهندگان مشکوک هستند که سانسور شده‌اند. این بدان معناست که این تراکنش‌ها معتبر هستند، اما در چندین اسلات هنوز توسط هیچ سازنده‌ای انتخاب نشده‌اند. بیایید در نظر بگیریم که پیشنهاد دهندگان مشکوک شده‌اند که سازندگان معاملات را سانسور می‌کنند. بنابراین با کمک crList مجبور به استفاده از فضای خالی بلوک می‌شوند و خود مناقصه گران نمی‌توانند ترتیب خاصی را برای سازندگان در نظر بگیرند.

اگر سازنده این لیست را نادیده بگیرد و به سانسور تراکنش‌ها ادامه دهد، تایید کننده بلوک او را رد می‌کند. گواهی‌دهنده اعتبارسنجی است که به‌طور تصادفی برای رأی دادن به بلوک پس از پیشنهاد تأییدکنندگان آن انتخاب می‌شود.

دلیل اصلی ارائه پیشنهاد دنک شاردینگ چیست؟

دلیل اصلی طراحی دنک شاردینگ حل مشکل مقیاس پذیری در بلاک چین اتریوم است. افزایش محبوبیت اتریوم در میان کاربرانی که برنامه‌های غیرمتمرکز را روی بلاک چین خود می‌سازند و اجرا می‌کنند، باعث ازدحام شبکه، کندی و افزایش هزینه‌های تراکنش شده است. این مشکل باعث می‌شود که کاربران نتوانند به روشی مقرون به صرفه با شبکه تعامل داشته باشند.

برای پاسخ به این چالش، دنک شاردینگ شبکه را به چند قطعه تقسیم می‌کند. هر خرده یک بلاک چین جداگانه است که به طور مستقل عمل می‌کند و پردازش موازی تراکنش‌ها را امکان پذیر می‌کند. با این کار، شبکه اصلی می‌تواند هزاران تراکنش را در ثانیه انجام دهد و کارآمدتر باشد.

از سوی دیگر، در دنک شاردینگ، سازنده بلاک و پیشنهاد دهنده دو نقش مجزا هستند. اگرچه مناقصه‌دهندگان در ساخت بلوک دخالتی ندارند، اما با نمونه‌برداری از در دسترس بودن داده‌ها، به بلوک‌ها رأی می‌دهند. این باعث می‌شود که فرآیند اعتبارسنجی بلوک به صورت توزیع شده و غیرمتمرکز انجام شود، اگرچه ساخت هر بلوک به صورت متمرکز انجام خواهد شد. یکی دیگر از دلایل طراحی Dank Sharding افزایش تمرکززدایی و محدود کردن قدرت غیرمنصفانه ماینرها و جلوگیری از مفهوم حداکثر مقدار قابل استخراج (MEV) است.

MEV مخفف Maximal Extractable Value است که به حداکثر مقدار ارز دیجیتالی که ماینرها می‌توانند از تراکنش‌ها به دست آورند اشاره دارد. از آنجایی که ماینرها می‌توانند افزودن و حذف تراکنش‌ها را کنترل کنند، ممکن است با تغییر ترتیب تراکنش‌ها در بلوکی که تولید می‌کنند و انتخاب تراکنش‌هایی با قیمت پیشنهادی بالاتر، پاداش یا کارمزد بیشتری برای خود فراهم کنند. این باعث می‌شود میلیون‌ها تراکنش دیگر برای ساعت‌ها یا روزها در ممپول بلاتکلیف بمانند و آنها را مجبور به پرداخت هزینه‌های بالاتر می‌کند.

با دنک شاردینگ، هیچ کس از محتوای تراکنش‌های سفارشی که سازنده بلاک ارائه می‌کند اطلاعی ندارد. بنابراین، ماینرها یا مناقصه گران نمی‌توانند ترتیب معاملات را به میل خود تغییر دهند و سود ناعادلانه‌ای کسب کنند.

دنک شاردینگ چیست؟

مشکل دنک شاردینگ چیست؟

در حال حاضر Dank Sharding به دلیل استفاده زیاد از حافظه با مشکل مواجه شده است. Feist این مقدار را 2.5 ترابایت در سال محاسبه کرده است. این مقدار حافظه بسیار بیشتر از آن چیزی است که اتریوم پس از ادغام استفاده می‌کند.

از سوی دیگر، اگرچه Dank Sharding راه حلی شگفت‌انگیز به نظر می‌رسد، اما هنوز تا رسیدن به اوج خود فاصله داشته و شبکه اتریوم برای اجرای کامل فرآیند اشتراک‌گذاری به سال‌ها نیاز دارد. به همین دلیل طرح Proto Dank Sharding معرفی شد.

پروتو دنک شاردینگ چیست؟

همانطور که گفتیم، فکر کردن به اشتراک گذاری مسائلی دارد که باید قبل از اینکه شبکه آماده پذیرش کامل آن شود، حل شوند. برای این منظور مفهوم Proto Dank Sharding که با نام EIP-4844 نیز شناخته می‌شود، معرفی شد. همانطور که احتمالا می‌دانید، EIP مخفف Ethereum Improvement Proposed Plan است.

این طرح پیشنهادی قرار است نمونه اولیه Dank Sharding را پیاده سازی کند. هدف EIP-4844 آزمایش منطق پشت آن و مشخصات کامل آن، از جمله فرمت‌های تراکنش، قوانین تأیید و تنظیم هزینه‌های گس، قبل از اجرای Dank Sharding است. البته این طرح شامل اجرای واقعی شاردینگ نمی‌شود و در واقع شاردینگ اصلا اتفاق نمی‌افتد. به همین دلیل، در تقسیم‌بندی پروتو-دنک، همه اعتباردهنده‌ها باید کل بلوک‌های داده را پردازش کنند.

مهم ترین ویژگی پروتو دنک شاردینگ چیست؟

بارزترین ویژگی پروتو دنک شاردینگ معرفی نوع جدیدی از تراکنش است. این تراکنش‌های جدید، تراکنش‌های حامل حباب نامیده می‌شوند. تراکنش‌های حاوی حباب‌ها کاملاً شبیه تراکنش‌های عادی هستند. اما آنها یک داده اضافی به نام حباب‌ها را با خود حمل می‌کنند که در مورد آن صحبت کردیم.

در تقسیم پهنای باند، 16 مگابایت کامل بود. اما از آنجایی که اعتبار سنجی‌ها و مشتریان هنوز نیاز به دانلود کل محتویات حباب‌ها دارند، پهنای باند در تقسیم‌بندی proto-dank باید کمتر باشد. این مقدار تنها 1 مگابایت در هر اسلات است. این مقدار کمی است، اما این مقدار کم تأثیر زیادی خواهد داشت. زیرا تراکنش‌های روی راه‌حل‌های جمع‌آوری احتمالاً ۲۰ برابر ارزان‌تر از تراکنش‌های معمولی هستند. در حال حاضر، بلوک‌ها می‌توانند تقریباً 50 تا 100 کیلوبایت داده را حمل کنند. بنابراین 1 مگابایت موجود، هزینه‌های تراکنش را کاهش می‌دهد. گفتنی است در طرح پیشنهادی Proto Dank Sharding قانونی را در نظر گرفته‌اند که بر اساس آن داده‌های حباب موجود در شبکه پس از 30 روز حذف می‌شود. بنابراین، داده‌هایی که دیگر مورد نیاز نیستند در نهایت از بلاب حذف شده و فضا آزاد می‌شود.

اکنون که با پروتو دنک شاردینگ یا EIP-4844 آشنا شدیم، بد نیست نگاهی دقیق تر به EIP-4488 بیندازیم و شباهت‌ها و تفاوت‌های بین این دو پیشنهاد بهبود اتریوم را بررسی کنیم.

دنک شاردینگ چیست؟

پیشنهاد EIP-4488 و شباهت آن با پروتو دنک شاردینگ چیست؟

طرح پیشنهادی EIP-4488 دقیقاً مانند تقسیم‌بندی پروتو دنک، می‌خواهد مشکل مقیاس‌پذیری اتریوم را نیز حل کند. اما نسخه اصلی و ساده‌تر از آن است. هدف این پیشنهاد انجام این کار با دو قانون ساده است:

  • محدودیت 1 مگابایت در هر بلوک، به اضافه 300 بایت اضافی در هر تراکنش (بنابراین روی کاغذ حداکثر 1.4 مگابایت است)
  • کاهش گس داده مکالمه از 16 گس در هر بایت به 3 گس در هر بایت

این محدودیت ساده‌ترین راه ممکن برای اطمینان از این است که اگر میانگین بار روی بلوک را تا حد امکان افزایش دهیم، منجر به حداکثر بار روی بلوک نمی‌شود. کاهش هزینه گس استفاده از رول آپ‌ها را تا حد زیادی افزایش می‌دهد و متوسط اندازه بلوک احتمالا به صدها کیلوبایت افزایش می‌یابد، اما به دلیل محدودیت‌ها، این مقدار هرگز به 10 مگابایت نمی‌رسد. یعنی با این پروتکل حجم بلوک در بدترین حالت به 1.4 مگابایت می‌رسد که حتی از مقدار فعلی 1.8 مگابایت هم کمتر خواهد شد.

به طور مشابه، پروتو دنک شاردینگ (EIP-4844) نیز در تلاش است تا هزینه‌های گس CallData را کاهش دهد. البته این یک راه حل کوتاه مدت است. زیرا اگر شاردینگ به طور کامل اجرا شود، این راه حل غیر ضروری خواهد بود. این به این دلیل است که خرده‌ها از حباب استفاده می‌کنند. بنابراین، هیچ داده تماسی وجود نخواهد داشت که کاهش هزینه آن مهم باشد.

اشتراک گذاری پروتو دنک یک نوع تراکنش جداگانه ایجاد می‌کند که می‌تواند داده‌ها را در حباب‌های بزرگ با هزینه بسیار کمتر ذخیره کند. البته لازم به ذکر است که تعداد حباب‌های قابل گنجاندن در هر بلوک محدود خواهد بود.

تفاوت بین EIP-4488 و EIP-4844

حالا بیایید ببینیم تفاوت بین EIP-4488 و EIP-4844 چیست. یکی از تفاوت‌های اصلی بین EIP-4488 و EIP-4844 این است که پروتودنک شاردینگ با کل نقشه راه شاردینگ مطابقت دارد. اما از سوی دیگر هدف EIP-4488 حل سریع مشکل است.

تفاوت دوم این است که EIP-4488 سعی می‌کند تغییرات مورد نیاز برای شبکه فعلی را به حداقل برساند، در حالی که اشتراک گذاری پروتو دنک تغییرات بیشتری را در شبکه فعلی ایجاد می‌کند تا در آینده تغییرات کمتری برای ارتقا به اشتراک گذاری کامل مورد نیاز باشد. اگرچه اجرای کامل اشتراک گذاری پیچیده است، اما این پیچیدگی فقط در لایه اجماع وجود خواهد داشت. بنابراین، پس از اجرای پروتودنک شاردینگ، تیم‌های لایه پیاده سازی، توسعه دهندگان رول آپ و کاربران نیازی به انجام کار بیشتری برای تکمیل فرآیند انتقال به اشتراک گذاری کامل نخواهند داشت.

داده‌های Blob از داده‌های تماس جدا هستند و ذخیره آنها برای مدت زمان کوتاه‌تری به ما امکان می‌دهد شبکه‌ای مقیاس پذیرتر و کارآمدتر داشته باشیم. از سوی دیگر، این بدان معنا نیست که ما این دو پروتکل بازیابی را به عنوان رقیب در نظر بگیریم. از آنجایی که اجرای پروتودنک شاردینگ به دلیل ویژگی‌های مهندسی آن ممکن است مدتی طول بکشد، EIP-4488 می‌تواند با استفاده از رول آپ در این فرآیند به کاهش هزینه‌ها کمک زیادی کند.

دنک شاردینگ چیست؟

نقشه راه اتریوم با محوریت رول آپ

مهم‌ترین تمایز همه برنامه‌های پیشنهادی برای اشتراک گذاری اتریوم از سال 2020، نقشه راه اتریوم Rollup-Centric است.

اکوسیستم اتریوم به سمت استفاده از رول آپ‌ها (در کنار پلاسما و کانال ها) حرکت کرده است. اینها در نقشه راه اتریوم به عنوان استراتژی‌های مقیاس پذیری گنجانده شده‌اند و مزیت آنها این است که امنیت و تمرکززدایی را در ازای مقیاس پذیری قربانی نمی‌کنند. مقیاس پذیری rollup‌ها به مقدار داده‌ای که زنجیره می‌تواند نگه دارد بستگی خواهد داشت. با افزایش این مقدار، مقیاس پذیری rollup‌ها افزایش می‌یابد. به همین دلیل است که حباب‌ها در پیشنهاد جدید وارد عمل شدند.

طراحی فعلی و اخیر نقشه راه اتریوم مبتنی بر جمع‌بندی است. یعنی جمع‌آوری‌ها مقیاس‌پذیری را ایجاد می‌کنند و تراکنش‌ها توسط کاربران نهایی روی جمع‌آوری‌ها اتفاق می‌افتد، نه اتریوم. اتریوم بر این تمرکز دارد که بهترین زنجیره لایه 1 برای رول آپ باشد. Proof of Stake (PoS) اتریوم را قادر می‌سازد تا به یک لایه اجماع فوق العاده ایمن و غیرمتمرکز برای جمع آوری‌ها تبدیل شود. Blobs نیز کار خود را به خوبی انجام می‌دهند و داده‌های مورد نیاز جمع آوری را فراهم می‌کنند.

اما چرا این موضوع اینقدر مهم است؟ پاسخ به این سوال در مزیت rollup نسبت به بلاک چین‌های سنتی نهفته است. تمرکز اتریوم بر ارائه امنیت بالا و تمرکززدایی است. در نقشه راه قبلی با کمک شاردینگ می‌توانستیم به 3000 تراکنش در ثانیه برسیم. با کمک جمع آوری و اشتراک گذاری داده‌ها، می‌توان به 100 هزار TPS دست یافت. با نقشه راه فعلی، می‌توان انتظار داشت که اتریوم در چند سال آینده کاملاً مبتنی بر رول باشد. نتیجه چنین اقدامی این خواهد بود که بلاک چین‌هایی مانند Cardano، EOS و Tron دیگر با اتریوم رقابت نخواهند کرد. در عوض، رقیب آنها زنجیره‌های جمع آوری قراردادهای هوشمند مانند Arbitrom یا zkSync 2.0 خواهد بود.

سخن پایانی

دنک شاردینگ یک معماری جدید برای پیاده سازی اشتراک گذاری در اتریوم است که هدف آن کاهش قدرت ماینرها در شبکه و بالاترین مقدار قابل استخراج با جداسازی نقش‌های پیشنهاد دهنده/تولید کننده بلاک خواهد بود.

در بلاک اشتراک گذاری، سازندگان بلوک مسئول پردازش کل داده‌ها هستند. وظیفه آنها انتخاب لیستی از تراکنش‌ها و سپس چیدن آنها در اسلات‌ها است. اسلات‌ها سپس به پیشنهاد دهندگان داده می‌شود تا معاملات را بر اساس بالاترین پیشنهاد انتخاب کنند.

اشتراک گذاری دنک شاردینگ ارتباط بین مجموعه‌های ZK Arbitrum و Optimismو لایه یک را امکان پذیر می‌کند و مقیاس پذیری و سرعت هر تراکنش را در شبکه اصلی افزایش می‌دهد. این طرح پیشنهادی قرار است نمونه اولیه Dank Sharding را پیاده سازی کند. هدف آن آزمایش منطق پشت آن و مشخصات کامل آن، از جمله فرمت‌های تراکنش، قوانین تایید و تنظیم هزینه‌های گس، قبل از اجرای Dank Sharding است. البته این طرح شامل اجرای واقعی شاردینگ نمی‌شود. به همین دلیل، در تقسیم‌بندی پروتو دنک ، همه اعتباردهنده‌ها باید کل بلوک‌های داده را پردازش کنند.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو