ُ خلاصه داستان قسمت ۴۶۵ سریال ترکی سیب ممنوعه (فصل ششم)

منبع: جدول یاب

6

1402/2/30

14:20


در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۴۶۵ سریال ترکی سیب ممنوعه (فصل ششم) را مطالعه می فرمایید. با ما همراه باشید. فصل ششم این سریال پر طرفدار از ۵ بهمن در شبکه جم تی‌وی روز های شنبه، دوشنبه و چهارشنبه ساعت ۸ شب پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. «سیب ممنوعه» مجموعه‌ای عاشقانه – درام است که نمایش بی نظیری از تمایلات، احساسات و دروغ‌ها را دارد. سریال ترکی سیب ممنوعه با بازی بازیگران مطرح ترکیه ای چون ادا اجه ، شوال سام و… این روزها از شبکه جم تی وی و جم تی وی پلاس در حال پخش است.

قسمت ۴۶۵ سریال ترکی سیب ممنوعه (فصل ششم)

قسمت ۴۶۵ سریال ترکی سیب ممنوعه (فصل ششم)

قسمت ۴۶۵ سریال ترکی سیب ممنوعه (فصل ششم)

اندر به هاندان میگه من با جانر دارم میرم یه قرار کاری زود میام اگه میخوای کنسلش کنم پیشت بمونم! هاندان میگه نه برو ولی باید بدونی که این کار جواهرات امکان داره مختل بشه چون نمیدونم چقدر از ارثش به من میرسه باید ببینیم چی میشه اندر میگه میدونم و بعد از چند دقیقه از اونجا میره. اندر با جانر سر قرار با عثمان مشتری پولدارشون میرن، از حرف های عثمان اندر و جانر میفهمن که او از اندر خوشش اومده و خودشونو به اون راه میزنن. سلیم با زینب به بیرون رفتن و باهمدیگه صحبت میکنن. زینب به سلیم میگه از این اتفاق یه درسی گرفتم که تا وقتی زنده ای خوش بگذرونی و کاریو بکنی که دلت میخواد ببین انگین چقدر جوون بود رفت زیر خاک! به نظرم بسه این همه قهر و کدورت! سلیم به زینب میگه راست میگی تو میگی چیکار کنم؟ زینب میگه همون کاریو که دلت میخواد و باهاش خوشی، سلیم میگه این اواخر تنها کاری که دوست داشتم و حالمو خوب میکرد حرف زدن با تو بود ای کاش تو از همه ی این خبرهایی که واسم افتاده خبر نداشتی. زینب میگه چطور؟ واسه چی؟ سلیم میگه چون اونجوری یه شانس واسه باهم بودن تو آینده داشتیم زینب لبخند میزنه و میگه البته این شانس هنوزم هست، سلیم خوشحال میشه و لبخند میزنه.

اندر و جانر وقتی از پیش عثمان برمیگردن اندر غر میزنه و از نگاه های هیز و رفتارهای چندش اون مرد مدام به جانر میگه، جانر اونو آروم میکنه و میگه نیمه پر لیوانو ببین که پولداره اندر میگه من اینجوری نمیتونم اینو تحمل کنم باید یه فکری کنم جانر میگه راهش زینبه! فردای آن روز ییلدیز با اسما درباره رفتار دوعان که بهش گفته بود هرجور راحتی حرف میزنه. مته به اونجا میاد و از آیسل میخواد تا چندتا وسایل تمیز برای ییلدیزسو بده همان موقع یه نفر به نام اوکشان با مته تماس تصویری میگیره و ازش میپرسه ظاهرش خوبه یا نه. آیسل ازش میپرسه دوست دخترشه یا نه مته میگه نه دستیار جدید آقا دوعانه روز اول کاریشه آیسل میگه خوشگله مته میگه آره دختر شایسته ترکیه بوده. آیسل سریعا پیش ییلدیز میره و ماجرارو بهش میگه ییلدیز احساس خطر میکنه و میگه من الان میرم باید یه کاری کنم. جانر پیش امیر و سادایی میاد و بهشون میگه اومدم بگم شب بریم بگردیم یه کلاب شبانه خفه بریم آنها میگن چطوری؟ جانر ماجرای عثمان را میگه که کافیه اسمشو بگیم مارو راه میدن. خبر دیگه ای از سِوِن خانم مادر سلیم پخش میشه که با راننده خودش رابطه عاشقانه داشته.

سون به بیمارستان پیش سلیم میره و ماجرارو میگه سلیم ازش میخواد تا به خودش مسلط باشه اما او میگه من نمیتونم ببین چه رسوایی به بار اومده! سلیم با کلافگی میگه اینجوری نمیشه باید یه کاری کنم سپس از اتاق بیرون میاد و به هاندان زنگ میرنه و باهاش تو رستوران کنار ساحل قرار میزاره. هاندان از جمال میخواد تا تو ماشین منتظرش باشه و حواسش باشه. سلیم به اونجا میره و باهمدیگه بحث میکنن هاندان میگه که از دخترش دور بمونه وگرنه هرچی ببینه مقصرش خودشه سلیم به صورت مستقیم بهش نمیگه که میدونه کار اون بوده اخبار پخش شده و بلاهایی که سرش اومده به خاطر همین موقع برگشت تو ماشین به جولیا زنگ میرنه و میگه که با هاندان قرار داشته جولیا کلافه میشه و میگه نباید با اون کار داشته باشی و ازش میخواد به کومرو زنگ بزنه سلیم قبول میکنه و میگه جند دقیقه دیگه زنگ میزنم. ییلدیز میره تو شرکت و به اوکشان میگه تو زیادی خوشگلی واسه اینجا و رأی اونو میزنه تا به جای کار در اون شرکت بره بلاگر بشه. ییلدیز به دوستش زنگ میزنه و میگه اوکشانو میفرستم پیشت. دوعان تو اتاقشه که با دیدن ییلدیز جا میخوره او بهش میگه که تا وقتی دستیار پیدا کنی من اینجا دستیارتم دوعان بعد از کمی بحث و کل کل کردن قبول میکنه. وقتی مهمون های دوعان میان ییلدیز واسشون تعریف میکنه که دوعان چقدر اذیتش کرده با جولیا دوعان کلافه میشه و میگه میخوایم درباره کار حرف بزنیم! اما ییلدیز به حرف زدنش ادامه میده…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان فصل ششم قسمت اول تا آخر سریال ترکی سیب ممنوعه

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو