خلاصه داستان قسمت ۲۳ سریال امیلی در پاریس + تصویر

منبع: جدول یاب

3

1402/3/3

15:45


در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۳ سریال امیلی در پاریس هستید. ما را با ادامه این مطلب همراهی کنید. سریال امیلی در پاریس ساخته شخصِ دارن استار است، همان نویسنده / تهیه کننده‌ای که سریال محبوب آمریکایی‌ها یعنی”جنسیت و شهر” را تولید کرده بود، حالا امیلی در پاریس حکم ادامه معنوی همان اثر را دارد – اما در شهری متفاوت. “امیلی در پاریس” مملو از مثلث‌های عاشقانه، ماجراهای بد، دوستان دیوانه و کمد لباس‌های برجسته و شیک در شهر چراغ‌ها است، در واقع این سریال نگاهی عجیب به ماجراها و سو استفاده‌ از مهاجران جوان در پاریس است. این سریال از شنبه تا پنجشنبه راس ساعت ۲۲:۰۰ از شبکه جم تیوی پخش می شود و ساعت های تکرار آن عبارتنداز؛ ۰۱:۰۰ ، ۱۰:۰۰ و ۱۴:۰۰

قسمت ۲۳ سریال امیلی در پاریس

قسمت ۲۳ سریال امیلی در پاریس

قسمت ۲۳ سریال امیلی در پاریس

امیلی با الفی و گابریل با کامیل و دوستان میندی به کلوبی که قراره میندی اونجا دیگه کار کنه میرن. میندی حسابی استرس داره و میگه نمیدونم از پسش برمیام با نه الان باورم نمیشه تو این اتاق گریم نشستم همیشه آرزوم بود بیام اینجا! بنووا آرومش میکنه و سعی میکنه ذهنشو آروم کنه و ازش میخواد مسلط باشه. انها سر جاشون میرن میشینن و برنامه شروع میشه و میندی شروع میکنه به خوندن. همگی خوششون میاد و تشویقش میکنن. سیلوی با لوک و مردی که تو قسمت تاسیسات دفتر ساوار کار میکنه قرار میزاره و بهش میگه که خیلی دوست دارم دوباره برگردم اونجا ولی خوب آبم با اون آمریکاییا تو یه جواب نمیره! ای کاش راهی بود تا اوناروار اونجا بیرون کنیم! اون مرد که از سیلوی خوشش میاد قبول میکنه که بهش کمک کنه سیلوی ازش تشکر میکنه و نقشه اش را باهاش درمیون میزاره. فردای آن روز امیلی به دفتر ساوار میره و با مدلین صحبت میکنن درباره کار آنها وارد اتاق میشن و امیلی درباره یکی از کارهای بازاریابی‌شون که درباره یک اپلیکیشن هست صحبت میکنه و پیشنهادشو به مدلین میگه. تو وان اتاق حسابی هوا گرمه و مدلین میگه دارم دیگه تب میکنم و از امیلی میخواد تا پنجره را باز کنه اما امیلی میگه پنجره باز نمیشه!

مدلین خالش دیگه بد میشه و متوجه میشه که شوفاژ روشنه او تعجب میکنه و از امیلی میخواد تا بره به همان مرد تو اتاق تاسیسات بگه که شوفاژ قطع کنه! بعد از چند دقیقه یه کبوتر وارد اتاق میشه و اونا حسابی میترسن و امیلی سعی میکنه کبوتر را از اونجا بیرون کنه اما موفق نمیشه. جلسه آنلاین مدلین با بقیه تو شیکاگو شروع میشه اما رو صورت مدلین به خاطر اون اپلیکشن افکت گربه میاد و بقیه ازش میخوان تا اون افکتو برداره اما مدلین باید نیست و همزمان که جلسه را اداره میکنه هم با افکت گریه درگیره و هم کبوتر تو اتاق! سپس کلافه میشه و به امیلی میگه من نمیتونم دیگه تصمیم گرفتم قراردادو با ساوار فسخ کنم. سپس وسایلشونو از اونجا جمع میکنن و میرن اون مرد از پشت شیشه با دیدن اون صحنه خوشحال میشه و سریعا به سیلوی خبر میده. شب امیلی با الفی در حال راه رفتنن و امیلی از روزش به الفی میگه او میخنده و میگه واقعا چهره ات موقع پروندن کبوتر دیدنی بوده! سپس تصمیم میگیرن برن به رستوران گابریل ولی میبینن که گابریل با کامیل تو رستوران آنهایی نشستن و در حال شام خوردنن اونا تصمیم میگیرن خلوتشونو بهم نزنن و از اونجا میرن.

فردای آن روز سیلوی و بقیه به ساوار برمیگردن و همه سرجاهای خودشون میشینن و وسایلشونو میچینن. اون مرد با دیدن سیلوی بهس میگه خوب جشن پیروزیم کی بگیریم؟ امشب برای شام بریم بیرون؟ سیلوی بهش میگه از اونجایی که ایم من اینجا خورده شده باید یه فاصله حرفه ای و کاری از همدیگه بگیریم اون مدتی که باهم وقت گذروندیم اصلا فراموش نمیکنم و به داخل دفتر میره و اون مرد جا میخوره. امیلی به خانه مدلین میره که او بهش میگه جوزت بچه را با خودش برده تا بگردونه سپس بهش میگه من تصمیم گرفتم به شیکاگو برگردم و از امیلی میخواد تا اونم بیاد و به کارشون اونجا ادامه بدن اما امیلی میگه من نمیتونم میخوام اینجا یه زندگی بسازم! مدلین اول نا تحت میشه اما وقتی با تصمیم قطعیش روبرو میشه قبول میکنه و از همدیگه خداحافظی میکنن. امیلی با خوشحالی از ساختمان بیرون میاد و از اونجا میره. لوک و جولین در حال چیدن وسایل هستن که جولین میگه چقدر خوب شد برگشتیم اینجا نه؟ لوک تایید میکنه و میگه اما هرکاری کنیم بازم یه چیزیش کمه! جای یه نفر خالیه! سپس باهمدیگه به میز و صندلی خالی امیلی نگاه میکنن…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر فصل ۱ و ۲ سریال امیلی در پاریس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو