خلاصه داستان قسمت ۲۵ سریال امیلی در پاریس + تصویر

منبع: جدول یاب

5

1402/3/3

15:45


در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۵ سریال امیلی در پاریس هستید. ما را با ادامه این مطلب همراهی کنید. سریال امیلی در پاریس ساخته شخصِ دارن استار است، همان نویسنده / تهیه کننده‌ای که سریال محبوب آمریکایی‌ها یعنی”جنسیت و شهر” را تولید کرده بود، حالا امیلی در پاریس حکم ادامه معنوی همان اثر را دارد – اما در شهری متفاوت. “امیلی در پاریس” مملو از مثلث‌های عاشقانه، ماجراهای بد، دوستان دیوانه و کمد لباس‌های برجسته و شیک در شهر چراغ‌ها است، در واقع این سریال نگاهی عجیب به ماجراها و سو استفاده‌ از مهاجران جوان در پاریس است. این سریال از شنبه تا پنجشنبه راس ساعت ۲۲:۰۰ از شبکه جم تیوی پخش می شود و ساعت های تکرار آن عبارتنداز؛ ۰۱:۰۰ ، ۱۰:۰۰ و ۱۴:۰۰

قسمت ۲۵ سریال امیلی در پاریس

قسمت ۲۵ سریال امیلی در پاریس

قسمت ۲۵ سریال امیلی در پاریس

عکاسی که برای سیلوی کار میکنه از اون و لوک و جولین عکس میگیره که وقتی امیلی به اونجا میره میگه اینجا چیکار میکنین؟ لوک میگه واسه یه مصاحبه مطبوعاتی باید عکس بگیریم امیلی میگه من نباید عکس بگیرم؟ لوک میگه از سیلوی بپرس. سیلوی به امیلی خوب تا زمانیکه کارهای ویزای کاریت تموم نشده بهتره عکسی ازت دیده نشه! سپس به داخل شرکت میرن و کارشونو شروع میکنن. لوک و جولین با سیلوی درباره یه نفر به نام جِناین حرف میزنن و میگن چقدر خوب میشد که باهاش همکاری میکردیم امیلی با شنیدن اسمش میگه این تو پیج فضای مجازیو من هست منو فالو کرده! لوک و جولین جا میخورن و میگن پس چرا مارو فالو نکرده! بعد از کار امیلی پیش الفی میره و منتظر میندی میمونن تا وارد رستوران گابریل بشن میندی و امیلی نیکلاس را اونجا میبینن و جا میخورن از دیدنش. امیلی وقتی میبینه میندی و نیکلاس همدیگرو میشناسن تعجب میکنه و میگه شما همدیگرو میشناسین؟ نیکلاس هم میگه شما دوتا همدیگرو از کجا میشناسین؟ میندی میگه امیلی هم خونه ایمه! سپس میندی به امیلی میگه من و نیکلاس هم کلاسی بودیم تو مدرسه سوئیس! سپس بعد از کمی حرف زدن بنووا اونجا میاد که میندی اونو به عنوان دوست پسرش معرفی میکنه در آخر الفی نیکلاس را برای برنامه ی مهمونی فردا که تو خانه اش برگزار میخواد بکنه دعوت میکنه نیکلاس قبول میکنه تا بیاد.

فردای آن روز امیلی میبینه که جناین به پیامش جواب داده و استقبال کرده که باهاشون قرار بزاره امیلی حسابی خوشحال میشه و با سرعت به طرف شرکت میره اونجا به اتاق سیلوی میره و میگه وقت داری بریم ناهار بخوریم! سیلوی میگه با تو وقت ندارم امیلی میگه اگه جناین هم باشه چی؟ سیلوی جا میخوره و میگه چی؟ راضیش کردی؟ چجوری؟ امیلی میگه اون منو فالو میکرده بهش وقتی گفتم سریع قبول کرد سیلوی میگه دیگه باید بگم اون صفحه ات به یه دردی خورد! امیلی زودتر میره تو رستوران گابریل و با جناین گرم صحبت میسه که بعد از چند دقیقه سیلوی به اونجا میره و درباره کار باهمدیگه حرف میزنن. امیلی به مهمونی الفی میره و اونجا با نیکلاس دوباره روبرو میشه و میخواد شروع کنه باهاش درباره کار حرف زدن که نیکلاس با دیدن میندی سریعا میره پیش اون. بنووا وقتی میاد از رفتارهای نیکلاس با میندی خوشش نمیاد و احساس بدی پیدا میکنه و به میندی تذکر میده که او بهش میگه ما فقط دوتا دوست قدیمی هستیم همین! نیکلاس به امیلی میگه فردا تو هتل برنامه رونمایی از یه کرم ضدآفتاب داریم بیاین اونجا با میندی امیلی قبول میکنه.

فردای آن روز میندی و امیلی به هتل رفتن و اونجا حسابی خوش میگذرونن و آفتاب میگیرن که نیکلاس میره اونجا و امیلی بهش پیشنهاد میده آهنگی که میندی خونده و بنووا آهنگسازیشو کرده بزاره برای معرفی کرم ضدآفتابش سپس آهنگو به دیجی میده تا بزاره و گوش کنن نه تنها نیکلاس خوشش میاد بلکه همگی بلند میشن و میرقصن. میندی این پیشنهادو به بنووا میده که او قبول نمیکنه. برنامه میندی تو کلوب میخواد شروع بشه که وقتی تو اتاق گریم هست واسش یه دسته گل میاد با یه پیغام که نیکلاس بهش گفته حالا که نتونستم آهنگو بخرم ازت میتونم به شام دعوتت کنم؟ بنووا با. یدن این پیغام بهم میریزه و میره. برنامه شروع میشه اما بعد از تمام شدن بنووا سریع از اونجا میره که میندی متوجه حضور خالیش میشه و ناراحت میشه. فردای آن روز امیلی میخواد بره شرکت که با دیدن عکس خودش رو جلد مجله و آوردن صفحه مربوطه با مطب جناین روبرو میشه و وقتی میبینه اسمی از سیلوی نبرده استرس میگیره و میگه بدبخت شدم…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر فصل ۱ و ۲ سریال امیلی در پاریس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو