بررسی کاوشهای باستان شناسان در تپه گیان نهاوند در یک کتاب

منبع: همگردی

3

1402/3/6

15:08


ایلنا/ براساس خبرهای بدست آمده، بررسی کاوشهای باستان شناسان در تپه گیان نهاوند در یک کتاب صورت پذیرفت.

کتاب «کهن دیار گیان/ نهاوند و گیان در دوره های پیش از تاریخ تا امروز» از جمله کتابهایی است که علاوه بر موارد پژوهشی، گزارش هایی از کاوش های تپه گیان از رومن گیرشمن، جرج کننتو و هنری ویکتور وولیس و علی خاکسار و…را در دل خود جای داد. این کتاب با ترجمه میلاد سهرابی پیله رودی به کوشش مرتضی کیانی و علی اکبر کیانی گردآوری و پژوهش شده و توسط انتشارات سفیر اردهال در سال 1400 چاپ و امسال به چاپ دوم خود رسیده است.

این کتاب با معرفی شهرستان نهاوند به لحاظ جغرافیایی، آب و هوا، آداب و رسوم و…آغاز می شود و با معرفی بخش گیان و کاوش های باستان شناسی در آن ادامه پیدا می کند. بررسی های تخصصی، کاوش های گیرشمن، یافتن لوله کشی سفالی، کاوش های علی خاکسار، کشف اسکلت مرد مفرغی تپه گیان، بررسی نمادها و باورها، پرداختن به تندیس دو الهه و نقوش روی پیکر آنان، توجه به افسانه گیل گامش، بررسی اقوام بومی، پرداختن به گورها و محتویات آنها، مرد مفرغی و درنهایت نابودی تپه گیان از دیگر بخشهای این کتاب 708 صفحه ای هستند که با قیمت 400 هزار تومان در بازار کتاب موجود است.

درباره کاوشهای تپه گیان

رومن گیرشمن اوکراینی الاصل، ساکن شهر پاریس فرانسه و تیم باستان شناسی او طی سالهای 1311 تا 1346 خورشیدی در کاوش هایی گسترده سرتاسر مناطق باستانی ایران را درنوردیدند. اگر چه تاکنون کتابهایی بسیار از گیرشمن به زبان فارسی ترجمه و چاپ شد اما کتاب حاضر نخستین بار است که به زبان فارسی چاپ و منتشر می شود. متن فرانسوی این کتاب که نخستین بار درسال 1935 توسط کتابخانه پل کانتر در پاریس منتشر شد، با همکاری سازمان اسناد ملی غرب کشور (همدان) از موزه ایران باستان اخذ و ترجمه شد. این کتاب، نگاشته ای تخصصی از تمام گزارشهای گیرشمن از نخستین روز ورود تا پایان کار و مشاهدات او از تپه گیان و جمشیدی لرستان و بدهورای اسدآباد است که برای باستان شناسان و همه علاقمندان تاریخ باستانی ایران قابل درک و مفید خواهد بود.

تپه گیان؛ بررسی های تخصصی

نخستین بار در سال 1928 میلادی تپه گیان توسط تئودور هرتسفلد کشف شد و پس از آن طبق دستور کتبی دولت وقت، بررسی های باستان شناسی بر روی تپه آغاز شد. طبق پژوهش های انجام گرفته توسط باستان شناسان خارجی در سالهای 1931-1932میلادی، پنج دوره تاریخی فرهنگی در این محوطه باستانی شناخته شده است. دومین بار در سال 1386 تا 1392 شمسی، توسط تیم کارشناسی مهرداد ملک زاده و درنهایت علی خاکسار، تپه گیان جهت تعیین حریم و لایه های باستانی فرهنگی مورد کاوش قرار گرفت که نتیجه خوب و مطلوبی بدست آمد؛ یکی از این دستاوردها، کشف یک اسکلت به همراه اشیای مدفون کنار او بود که به تدفین شماره 123 نامگذاری شد.

کاوشهای گیرشمن

در سال1310 خورشیدی، تپه گیان توسط رومن گیرشمن فرانسوی و جرج کنتنو، با پیگیری های هانری ورن رئیس موزه لوور پاریس با نامه رسمی از طرف دولت ایران خاکبرداری شد و مورد کاوش قرار گرفت. حفاری ها تا عمق 5/21 متری یعنی 5/2 متر پائین تر از آخرین لایه های باستانی درعمق 5/19 متری ادامه یافت. کاوشگران به پنج طبقه متمایز سکونت در دوره های مختلف برخورد نمودند که ظاهراً پس از فروپاشی هر تمدن، قلعه (سکونتگاه) جدید برروی قلعه مخروبه قبلی بنا شده بود.

انتقال آب به وسیله شبکه آبرسانی سفالی

در قله تپه، یک محوطه سنگ فرش شده وجود داشت که مجرای آبی در غرب آن از جهت جنوب غربی به سمت شمال شرقی عبور میکرد و با سنگ و ساروج مهار شده بود که هنوز هم رسوبات و آب گچ بسته در روی آن نمایان است (1315 ش). دامنه های تپه، زیر کناره های این بنا قرار گرفته بود که با آبهای زیرزمینی آسیب دیده و تخریب شده بودند، و تقریباً تا ارتفاع 7-6 متری افت کرده بودند.

شگفت انگیز است که با وجود ارتفاع تپه، آب درحوض بالای تپه چگونه جریان داشته است! با توجه به کشف چوب هایی شبیه به ناودان که از مسیر زمینهای تپه تا کمرکوه (قلعه گبریان)، در قسمت شمال غربی سراب گیان توسط کشاورزان دیده شده است، ساکنان قدیم گیان روزگاری از رشته کوههای گرین و از چشمه معروف کمرویس به وسیله پایه ستونهای چوبی از منطقه ای به نام دره وزوا آب را با عبور از میان دشت به بالای تپه هدایت کرده اند که هنوز هم آثار آن نمایان است؛ همچنین کشف لوله های سفالی قدیمی (تراکوتا)، از جای جای شهر فعلی گیان و خیلی دورتر از محدوده تعیین عرصه و حریم تپه، شبکه آبرسانی منظمی را نشان می دهد که در شهر بزرگ و باستانی گیان جریان داشته است.

زابلی پیرامون بررسی کاوشهای باستان شناسان در تپه گیان نهاوند در یک کتاب در سالنامه فیروزان می گوید: در قسمت سنگچین شده کمرکوه واقع درشمال سراب کیان، آثاری وجود دارد که نشان می دهد آب به وسیله چوبهایی که به صورت ناودان در آمده، به بالای تپه گیان هدایت میشده است. اخیراً باستان شناسان در محوطۀ فراش، در کنار رودخانه سیمره در غرب استان لرستان موفق به کشف یک سیستم آبرسانی پنج هزار ساله شده اند. این نشانگر آن است که ساکنان ایران باستان از لوله های تراکوتا (سفالی) برای انتقال آب آشامیدنی به خانه ها و برای استحمام استفاده می کرده اند که بعدها استفاده از این روش در میان رومیان رواج یافت.

کاوشهای باستان شناسی علی خاکسار و همکاران و کشف اسکلت مرد مفرغی

در پژوهش های میدانی 1386 تا 1390ش. توسط تیم باستان شناسی مهرداد ملکزاده و علی خاکسار، به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد برای حریم تپه گیان در برابر عوامل تخریب و تهدید، تعداد 27 گمانه در دو رینک با فاصله 15 متری به ابعاد یک متر در یک متر در همۀ جهات تپه ایجاد شد، و کاوش ها تاحد دستیابی به نتیجه علمی ادامه یافت. تصمیم گیری در مورد ایجاد گمانه برحسب برخورد با لایه های تاریخی فرهنگی تا برخورد بر سطح بکر انجام گرفت.

طبق گزارش گروه باستان شناسی، چهارگمانه در ضلع جنوبی تپه تماماً در عمق های مختلف به لایه های باستانی برخورد نمودند. دو گمانه دراین بخش به علل بالا بودن سطح آب در 5/1 متری میسر نشد. در بخش های شمال، شرق، و شمال غربی تپه، عرصه شناسایی شده با عرصه فعلی تپه یکی بود. در قسمتهای جنوب و جنوب غرب تپه، معابر و منازل مسکونی شهروندان و تصرفات صورت گرفته، ضایعه ای بزرگ بر تپه وارد نموده است. گمانه های شماره 5 و 6 در ضلع غربی تپه در عمق های مختلف به لایه های باستانی برخورد نمودند، همچنین گمانه های شماره 7 تا 10 در قسمت غرب و شمال غربی تپه تماماً به خاک بکر برخورد نمودند و عرصه واقعی تپه در این بخش مشخص گردید. گمانه های 11 تا 15 درشمال، شمال شرق و شرق تپه نیز به خاک بکر برخورد نمودند.

گمانه های 16 تا 20 در رینک دوم در شمال و شرق تپه با فاصله کمتر به خاک بکر برخورد نمودند اما در گمانه 21 شاخه ای جدا افتاده و الحاقی از محدوده اصلی تپه به لایه باستانی برخورد نمود. این قسمت همان تپه شمالی است که مقرحکومت یاآتشکده ای در آن عصر بوده است. گمانه شماره 22 هم با فاصله نه چندان زیاد کماکان به خاک بکر برخورد نمود.

گمانه شماره 23، اولین گمانه ازرینک دوم در ضلع جنوبی در یک منزل مسکونی به لایه باستانی برجا در این بخش بود و یکی از دیوارهای حیاط منزل روی بافت قدیمی تپه چیده شده است و این نشان از گستردگی تپه گیان تا این محدوده و احتمالاً فراتر ازآن در اعصار گذشته دارد. در ادامه گمانه های 24 تا 27، جنوب و جنوب غرب، با فواصل معقول از یکدیگر در عمق های مختلف به سطح بکر برخورد نمودند.

در گمانه زنی فصل اخیر، یک نمونه تدفین برجای مانده از دوره مفرغ میانی در محدوده شرقی با فاصله 12متری از تپه در عمق 2متری بدست آمد که به نام قبر شماره 123 تپه گیان نامگذاری شد. در این گور 19 قلم شی شامل ظروف سفالی و مفرغی، خنجر مفرغی، شی استخوانی، گوشواره مفرغی، حلقه مفرغی متصل به آرواره (فک)، تیغه فلزی پارویی شکل، حلقه مفرغی روی استخوان آرنج ها کشف شد که به همراه محتویات داخل گور به موزه مردم شناسی شهرستان نهاوند و سپس به دلیل عدم موزه در شهرستان نهاوند، به موزه هگمتانه در شهر همدان منتقل شد.

اهمیت کشف اسکلت 5500 ساله در گیان که بیگمان نشان از انجام عمل جراحی و نصب حلقۀ مفرغی روی فک او (اتصال فک پائین به فک بالا) دارد، یکی از مهمترین یافته های تاریخ بشری است که از وجود دانش پزشکی انسان گیان در بیشینه 5000 سال پیش از امروز آگاهی می دهد؛ اسکلت کشف شده که به تدفین شماره 123 نامگذاری شده، بیانگر کشف منحصر بفرد از عصر مفرغ است؛ مردی حدوداً 35 تا 40 ساله که طبق سنت دوران، اعتقاد به جهان پس از مرگ، به همراه اشیا و لوازمی دفن شده بود.

مردمی که در فلات ایران می زیستند، بیش از شصت قرن پیش، اندیشه ها وفنونی بدست آورده بودند که موجب بقای بشر و تعالی مقام و منزلت وی گردید. اندیشه های دینی و فلسفی، علم پزشکی، کشاورزی و سفالگری و فلزکاری، جملگی از آن دوران نشأت گرفت و در سراسر جهان رواج یافت. سیریل الگود در کتاب سیر پزشکی تاریخ ایران می نویسد: وضع پزشکی در ایران باستان خیلی پیشرفته تر از سایر جوامع بوده و اگر بگوئیم که ایرانیان مبانی آنرا به یونانیان آموختند، اغراق نکرده ایم؛ چرا که درحدود سده پنجم قبل ازمیلاد، علم پزشکی در کشور یونان چنان پیشرفتی حاصل نمود که بقراط رساله پزشکی مشهور خود را به رشته تحریر در آورد، و این در حالی است که قبل ازآن به نشانه ای از یک فرهنگ برجسته در یونان برخورد نمی کنیم.

اشیای کشف شده، نمادها و باورها

اشیا و لوازم مدفون در کنار هرکس به دارا و ندار بودن و جایگاه او در زندگی بستگی داشته است. مردم تپه گیان، مردگان خود را بیشتر به سمت چپ و با لباس دفن می کردند و تزئیناتی از قبیل جواهرات، کمربند، خنجر و ظروف سفالی کنار آنها قرار می دادند. در قبرهای عمق 5/7 متری، کودکان درخمره هایی درخشان و بزرگ و افراد بالغ به پهلوی راست یا چپ با اشیایی (کم و بیش) درکنارشان دفن گردیده بودند، اما شیوه تدفین افراد خاص به حالت نشسته و با نوارهایی فلزی در دور سر و گردن بود.

در طبقه اول خنجرهایی بدست آمده که به خط میخی عبارت های کوتاه، از جمله نام پادشاهان وقت روی آنها حک شد. خنجرهایی که دسته شان خالی شده تا قطعاتی از استخوان یا چوب درآن قرار داده شود و دشنه هایی که دسته آن به صورت سرانسان یا حیواناست. شمشیرهایی بلند که دسته آن به همین طرح تزئین شده و ترکش و پیکان های سه تیغه کله قندی شکل یا به شکل برگ شمشاد.

حلقه طلا، تصویر درخت مقدس و صلیب

از دیگر اجسام کشف شده از تپه گیان، انگشتر طلا، حلقه طلا و پلاکی سنگی است که یک عروس و داماد نشسته کنار یکدیگر، سنت ازدواج شرعی و قانونی میان آنان را به ما نشان می دهد. تصویر مردی زانو زده در مقابل یک درخت مقدس تزیین شده با دو حیوان بالای یک طناب تابیده شده روی آن؛ حیوانی کنار دو مجسمه انسان، بالای سر آنها یک هلال ماه، داخل اتاق، خورشید و یک صلیب و نیز روی سطح داخلی یک بنا، تصویر خورشید و شیر، و مردی که دور سرش یک حلقه گل پیچیده شده و سربازی در حال پرتاب نیزه به سمت شیر، نشان گسترش و رواج آئین میترائیسم یا مهرپرستی در گیان بوده است.

نخستین دین ایرانیان باستان، مهرپرستی (میترائیسم) بوده که سال ها هنگام تسلط و حکومت رومیان در سراسر اروپا رواج داشته و پس از گرایش آنها به دین مسیحیت، بسیاری از نمادهای آن مانند صلیب و درخت سرو یا کاج باقی ماند. سرو درآئین زرتشت نیزارجمند است. یکی از مهمترین یافته های تیم فرانسوی در گیان، کشف علائم اولین برپائی های آتش (آتشخانه) و پیکره های کوچک و حکاکی های روی سنگ و استخوان ها و نقاشی های واقع گرا است.

پیکره دو الهه و نقوش روی آن

یکی از آثار فاخری که توسط رومن گیرشمن در گودال B- لایه 3 کشف شد، مجسمه ای کوچک از جنس سنگ استئاتیت، پیکر دو الهه است که دست بر گردن یکدیگر انداخته اند؛ سرهای آنها از بین رفته اما شکل و فرم آنها، به ناپیرآسو الهه عیلامی شباهت بسیار دارد. دو کودک با موهای تراشیده که دهانشان با دستمال بسته شده، در بغل آنها قرار دارند. تصویر سمت چپ، پیکره دو الهه را از پشت و کنار نشان می دهد که یک سمت آن نقش پادشاهی و طرف دیگر آن، شیری ملبس با دهانی باز مشاهده می شود که به شانه یک بزکوهی چنگ انداخته است. در مقابل این مجموعه، در قسمت پشتی این تندیس، جنگجویی دارای ریش قرار گرفته که ردایی برتن دارد و آماده پرتاب تیر کمان به سمت شیر است. بین او و شیر، جنگجویی کوچک قرار دارد که دور سرش دستاری پیچیده شده و با خنجری در دست، به گلوی بز ضربه زده است.

تصویر پادشاه فاتح روی این تندیس، پادشاه سلسله سیماشکی را نشان می دهد که از دودمان های عیلام باستان بودند و در میانه سالهای 2030 تا 1970 پیش از میلاد، بر کوههای زاگرس تا خوزستان حکمرانی کردند. تصویر شاه پیروز همچنین یادآور بعل، خدای باستان است که یکی از نشانه های او، دستش به حالت ضربه زدن می باشد. نماد بعل بین سامی های شمال غربی، گاو نر، قوچ و ساعقه بوده و وجود مجسمه فوق در تپه گیان این موضوع را تداعی می کند که بسیاری از آداب و سنن دیگر ملل، الهام گرفته از تمدن ها و فرهنگ های ایران است.

همچنین نقش نرام سین امپراتور اکد، بسیار شبیه به تصویر روی شی کشف شده از گیان است. نرام امپراتور اکد، در 2218 تا 2254 پیش از میلاد به مدت 36 سال در بین النهرین حکومت کرد. مورخان او را به عنوان یکی از بزرگترین امپراتورهای تاریخ توصیف کرده اند، اولین کسی که کلاه دو شاخ پوشید و خود را پادشاه چهار جهت نامید.

در بسیاری از تمدن های باستانی، نشان بلند کردن دست و ضربه بر دشمن وجود دارد، از جمله لوحه نارمر در موزه مصر باستان با خط هیروگلیف که یکپارچه سازی مصرعلیا و سفلی را به دست نارمر پادشاه مصر بیان می کند. در طرف دیگر مجسمه کشف شده از تپه گیان، یک شیر ملبس با دهانی باز مشاهده می شود که به شانه یک بز کوهی چنگ انداخته و یادآور نماد حمله شیر به بزکوهی است که شاهان هخامنشی آن را در کتیبه های تخت جمشید به تصویر کشیده اند.

همچنین کتیبه پیروزی داریوش بر گئوماتای مغ در بیستون نیز الهام گرفته از نشان خدایان (پادشاهان) پیش از مادها یعنی به زانو در آوردن و زیر پا گذاشتن دشمن است. تصویر حمله شیر به بز کوهی و جنگجویی که با کمان شیر را نشانه گرفته و روبروی او جنگجویی که به حالت تهاجمی ایستاده در کتیبه های مشابه کشف شده از دیگر محوطه های باستانی ایران و جهان نشان دهنده تاثیرگذاری تمدنهای ایرانی بر سایر تمدنهاست.

اقوام بومی

در واقع کشف کتیبه های خطی شبیه خط به سومریان که گیرشمن از آن با عنوان خط عیلامیان نخستین یاد نموده، نمی توان منشا اصلی مردم تمدن گیان را سومری یا عیلامی یا هیچ یک از اقوام ذکر شده در فصل پیش نامید. پاشاهان حاکم در گیان، حکومتی مستقل داشته اند، اما با حکومت های سرتاسر شمال و جنوب غربی ایران تا بین النهرین، پیرو عقاید و مذاهب مشترکی بوده اند. تصویر یکی از این شاهان بسیار شبیه به بعل خدای باستان است که نزد اقوام سامی پرستش میشده و اکنون یکی از اسطوره های عبریان است.

مجسمه لاماسو یا گاوهای بالدار آشور در تخت جمشید نیز وجود باور و دین مشترک با آشوریان را نشان می دهد؛ همچنین مجسمه شیر بالدار و انسان بالدار و گل پنج پر نیلوفری معروف که در بیشتر آثار باستانی عراق و ایران، مصر، یمن، ترکیه و حتی یونان به طور یکسان دیده می شود، نشان از وجود دین و آیین های مشترک بین مردم دنیای باستان دارد.

گیان و گیو

گیان در فرهنگ ها و در میان اقوام کرد به معنای روح وجان است اما در این منطقه لرنشین وجه تسمیه دیگری دارد. گیان در گویش بومی گیو (Giyo) تلفظ می گردد.

گیو یعنی محوطه، و گیان یعنی محوطه های اطراف شهر: در برهان قاطع ذیل کلمه گیا (مخفف گیو) می خوانیم که گیا، علف باشد و محوطۀ ده را نیز گویند. با توجه به تبدیل الف به واو، که نظیر آن بسیار است، مانند: گاو=گئو/ بیابان=بیو/ و گیا=گیو، می توان گفت که نام گیو (گیا=محوطه) + پسوند مکان «الف و نون» = گیان اصطلاحی است که مردم باستان برای عرصه های بیرونی حصار شهر به کار برده اند. واژه کیان معرب شده آن می باشد.

گورها و محتویات آنها

گورهای تپه گیان ظاهر بسیار ساده ای داشتند: یک گودال بیضی شکل که در یک محوطه (خاکی) کنده شده بود و یک دایره سنگی را مانند محوطه موجود در لرستان محدود میکرد. گورهای کودکان بسیار زیاد بودند و داخل آنها کوزه هایی مشاهده شدند که محتوی آنان استخوانهای اسکلت بود. در گورهای بزرگسالان، اجساد، تقریباً همیشه به پهلو، گاهی به راست و گاهی به چپ قرار داده شده بودند. اجساد مانند جنین با فشار خمیده نشده بودند، بلکه در یک حالت آزاد و بدون فشار قرار داشت.

تنها یکبار در (گور 86)، جسد در حالت نشسته داخل گور قرار گرفته بود. جسد مزبور با لباس دفن شده بود و دور سراو با نوارهایی فلز یپیچیده شده بود و گردن بندی هم در گردن داشت. در قسمت کمر، خنجرهایی مشاهده می شد که فانوسقه یا غلاف آن با تکه های فلزی تزیین شده بود که در آن محل کشف شدند. زیورآلات شامل گوشواره، دستبند، انگشتر، و سنجاق سینه بودند. تنها تفاوت بین قبور مردان و زنان، عدم وجود سلاح در گورهای زنان بود.

به بیان دیگر، زیورآلات برای همه یکسان بود. هیچ نشانه ای از آینه مشاهده نکردیم، حتی در لرستان هم دیده نشد. هیچ قطعه ای از زین و برگ اسب دیده نشد. در هیچ یک از گورها نشانی از سوزاندن اجساد مشاهده نکردیم.

در کنار یکی از اجساد، مانند دستهایش، ظرفی پر برای خاکسپاری و چند ظرف برنزی و از جنس سرامیک در اطراف سر جسد قرار گرفته بود. دستان جسد یا حداقل یکی از دستانش برای نگهداشتن ظرفی به سمت بالای سر، تا شده بود و دهانه آن به سمت دهان جسد پایین آمده بود. گاهی این ظرفها کاملاً خالی بودند، گاهی هم استخوان هایی کوچک یا حتی دندان در آن قرار داشت. چنین به نظر می رسید که باقی ظرف ها بدون هدف خاصی در اطراف جسد چیده شده بودند.

بعضی اوقات سر جسد برای حفاظت از آن در برابر فشار زمین با یک بشقاب گود بزرگ بدون لبه های برآمده پوشانده شده بود. در واقع، قبر بدون اینکه چیزی روی جسد گذاشته باشند، پر شده و در اثر فشار خاک انباشته و رطوبت خاک، ظرف ها و بشقاب های برنزی، آسیب های زیادی دیده بودند، به استثنای زمانی که بحث بر سر ظرف های کوچک، و اجساد متلاشی شده بود تا حدی که حتی نمی توانستیم بخشی از جمجمه ها را تشخیص دهیم. گاهی اوقات، فقط خطوط یک اسکلت را روی خاک شناسایی می کردیم که به حدی از هم فرو پاشیده بود که تلاش می کردیم آنها را جمع آوری کنیم.

مرتضی کیانی (پژوهشگر و گردآوردنده کتاب کهن دیار گیان) پیرامون بررسی کاوشهای باستان شناسان در تپه گیان نهاوند در یک کتاب گفت: اسکلت (مرد مفرغی) کشف شده از تپه گیان، ابتدا به موزه مردم شناسی شهرستان نهاوند و سپس به موزه تپه هگمتانه منتقل گردید و اکنون در کمال ناباوری می بینیم مسئولین موزه هگمتانه اسکلت کشف شده را به عنوان اثر کشف شده از تپه هگمتانه در معرض دید عموم گذاشته اند و این خود جای تامل دارد. تمامی این موضوعات و اتفاقات مشابه را میتوان در اثر کوتاهی اداره کل میراث فرهنگی نهاوند عنوان کرد، زیرا سازمان به جای قرار دادن تپه گیان به عنوان پایگاه باستان شناسی نهاوند، سالها بودجه های میلیاردی را صرف کشف معبد احتمالی لائودیسه نموده است.

او پیرامون بررسی کاوشهای باستان شناسان در تپه گیان نهاوند در یک کتاب ادامه داد: تپه گیان که در رده اولین محوطه های باستانی ایران قرار دارد، با وجود پیگیری های مکرر و بیهوده اینجانب و همچنین رئیس شورای شهر گیان در میراث فرهنگی نهاوند، شبها و حتی در روز روشن، زیر زانوهای جویندگان گنج و غارتگران آثار باستانی نفسهای آخر خود را می زند. حتی حصار دور تپه نیمه تمام مانده و شاهد ریختن زباله توسط مردم و وجود سگ های ولگرد هستیم. از همه بیشتر حفاری قاچاقچیان عتیقه در این محوطۀ باستانی را شاهد هستیم که از جمله عوامل تهدید و تخریب تپه گیان به شمار می روند.

بررسی کاوشهای باستان شناسان در تپه گیان نهاوند در یک کتاب

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو