خلاصه داستان قسمت ۲۸ سریال امیلی در پاریس + تصویر

منبع: جدول یاب

4

1402/3/8

12:42


در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۸ سریال امیلی در پاریس هستید. ما را با ادامه این مطلب همراهی کنید. سریال امیلی در پاریس ساخته شخصِ دارن استار است، همان نویسنده / تهیه کننده‌ای که سریال محبوب آمریکایی‌ها یعنی”جنسیت و شهر” را تولید کرده بود، حالا امیلی در پاریس حکم ادامه معنوی همان اثر را دارد – اما در شهری متفاوت. “امیلی در پاریس” مملو از مثلث‌های عاشقانه، ماجراهای بد، دوستان دیوانه و کمد لباس‌های برجسته و شیک در شهر چراغ‌ها است، در واقع این سریال نگاهی عجیب به ماجراها و سو استفاده‌ از مهاجران جوان در پاریس است. این سریال از شنبه تا پنجشنبه راس ساعت ۲۲:۰۰ از شبکه جم تیوی پخش می شود و ساعت های تکرار آن عبارتنداز؛ ۰۱:۰۰ ، ۱۰:۰۰ و ۱۴:۰۰

قسمت ۲۸ سریال امیلی در پاریس

قسمت ۲۸ سریال امیلی در پاریس

قسمت ۲۸ سریال امیلی در پاریس

پیرکادو به بیمارستان منتقل شده. امیلی با سیلوی و جولین و لوک به بیمارستان رفتن برای ملاقات باهاش. اونجا پیرکادو بعد از کمی صحبت کردن شروع میکنه از نیکلاس گلگی کردن و درباره کار باهاشون حرف میزنه که اونا متوجه میشن که پیرکادو اصلا خبر نداره که نیکلاس قرار نیست دیگه با اون کار کنه انها بحث را عوض میکنن و میگن ما اومدیم فقط حالتو بپرسیم درباره کار حرف نمیخوایم بزنیم سپس از اونجا میرن. امیلی به سیلوی میگه این خیلی وحشتناکه سیلوی تایید میکنه و میگه آره نمیدونه ما داریم با برندش کار میکنیم نه خودش! آنها به شرکت میرن که جولین درباره یه پروژه جدید که لباس خواب با الیافیه که باعث خواب راحت میشه حرف میزنه. امیلی با نیکلاس تماس میگیره و ازش میخواد تا برنامه رونمایی از انحصاری شدن برند پیرکادو را به تعویق بندازه تا پیرکادو حالش بهتر بشه چون از هیچی خبر نداره اما نیکلاس میگه تصمیم به این کارو نداره. امیلی شب به کلوپ میندی میره و اونجا باهمدیگه صحبت میکنن نیکلاس میاد و از میندی تعریف میکنه. گابریل به امیلی پیام میده و میگه میتونیم باهم یه نوشیدنی بخوریم؟ امیلی میپرسه همه چیز روبراهه؟ گابریل میگه الان فقط یه دوست خوب میتونه حالمو خوب کنه.

امیلی پیشش میره و ازش میپرسه که چیشده؟ چرا با یه بطری نوشیدنی کنار پرتگاه نشستی؟ گابریل میگه کامیل یه عکس به اشتراک گذاشته که با سوفیا و چندتا پسر هستن خیلی هم خودمونین! امیلی با دیدن عکس میگه شاید چیز خاصی نیست و وقتی بیاد توضیح منطقی داشته باشه! اما گابریل میگه من اینجوری حس نمیکنم آنها بعد از کمی حرف زدن به خونه میرن و امیلی بعد از رسوندنش به واحدش به خانه خودش میره. فردای آن روز سیلوی با لویی پدر نیکلاس قرار میزاره تا باهاش حرف بزنه و عقب بندازه برنامه رونماییو اما اون میگه اینا به نیکلاس ربط داره نه من! تو شرکت سیلوی وقتی میفهمه همان شب برنامه رونمایی هستش و کاری نمیتونن بکنن به بچه ها میگه باید بریم به عنوان دوستاش ماجرارو براش تعریف کنیم میتونیم به جرأت بگم امروز یکی از سخترین روزهای کاریمه و پیش پیرکادو میرن. پیر وقتی میفهمه که گریگوری داره بلندشو صاحب میشه عصبی میشه و میگه آخه این چه طور ممکنه؟ اینجوری برندمو کلا داغون میکنه! امیلی فکری به سرش میزنه و میگه شاید باید همین اتفاق بیوفته! سپس نقشه ای که داره را بهشون میگه. شب برنامه رونمایی از انحصاری شدن برند پیرکادو علنی میشه.

هلوگرام پیرکادو تو مراسم هستش که جولین به لوک میگه این کارو فقط واسه کسایی میکنن که مرده و دیگه نیست! سپس شایعه مردن پیرکادو را بین همه پخش میکنن. مهمونا بهم میگن ما شنیدیم که پیرکادو امروز صبح مرده واسه اینکه مراسم بهم نخوره به کسی چیزی نگفتن. بعد از چند دقیقه پیرکادو خودش به اونجا میاد و میگه من خود پیرکادو هستم نه هلوگرامش! برند منو دادن به یکی دیگه ولی به زودی متوجه میشین که از پس این برند برنمیاد و بعد از تمام شدن صحبت هاش برای مسخره کردن گِریگوری بهش میگه گَریگوری و از اونجا میره. نیکلاس به امیلی و سیلوی میگه کار شما بوده آره؟ نمیدونین واسه ما دارین کار میکنین؟ و آنها را اخراج میکنه سیلوی میگه وقتی پیرکادو به این بزرگیو اخراج کردین قطعا با منم همین کارو میکنین! و از اونجا میخوان برن که لویی میگه میدونی الان چیکار کردی؟ سیلوی بهش میگه آره و از اونجا میرن. فردای آن روز امیلی از پیاده روی به خانه داره میره که گابریل را میبینه که حسابی حالش خوبه امیلی میگه چیشده؟ او میگه کامیل اومده و همه چیزو واسم توضیح داد که هیچی نبوده امیلی واسشون خوشحال میشه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر فصل ۱ و ۲ سریال امیلی در پاریس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو