خلاصه داستان قسمت ۳۳۳ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

منبع: جدول یاب

1

1402/11/3

01:15


در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۳۳ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور …

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۳۳ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۳۳۳ سریال ترکی خواهران و برادران

قسمت ۳۳۳ سریال ترکی خواهران و برادران

قسمت ۳۳۳ سریال ترکی خواهران و برادران

عمر با دست و پای بسته به صندلی به ته استخر فرو رفته سوسن از راه می‌رسه و تو آب می‌پرد اما نمی‌تونه طناب‌ها رو باز کنه به خاطر همین در استخر دنبال چیزی هست که بتونه طناب‌ها رو پاره کنه سپس با سیم چین سراغ عمر میره و بالاخره با سختی موفق میشه طناب‌ها رو پاره کنه و عمر را از آب بیرون بکشه. او به عمر تنفس مصنوعی میده و حسابی ترسیده چون فکر می‌کنه کار از کار گذشته بعد از چند دقیقه عمر سرفه می‌کنه و به هوش میاد سوسن حسابی خوشحال میشه و خدا رو شکر می‌کنه. سوسن وقتی عمر را افراد ماجد با خودشان می‌بردند در کوچه بوده و آنها را تعقیب کرده سپس بعد از بیرون آمدن آنها از ویلا می‌ترسد و با نگرانی به داخل ویلا میره و عمر را اینجوری پیدا می‌کنه. ایاس خواهرزاده شوال به در خانه‌شان می‌رود و شروع به گاز دادن می‌کند صرب عصبانی میشه و با یاسمین و شوال جلوی در خانه میره آنها با دیدن ایاس حسابی خوشحال میشن و به داخل خانه میرن.

ایاس بهشون میگه که با مادرش دعوا کرده و به آنجا اومده تا مدتی بمونه صرب خوشحال میشه و شوال میگه با خواهرم حرف زدم انگاری از سومین مدرسه هم اخراج شدی و او را سرزنش می‌کنه. ایاس میگه من کاری نمی‌کنم تقصیر من نیست آنها می‌خندند که یاسمین میگه حتماً اومده اینجا چون می‌دونه تو مدرسه ما اصلاً اخراج نمی‌شه ایاس جا می‌خوره و میگه نمی‌دونستم مدرسه دارین خاله شوال! شوال تایید می‌کنه و میگه فردا کارهای ثبت نامتو انجام میدم. در خانه اورهان عمر و سوسن در حال خشک کردن خودشان هستند اورهان عصبانی میشه که چرا عمر و اوگولجان چیزی به او نگفتند آکف میگه من خبر داشتم پول دادم به اون آدم و سفته ها را پس گرفتم و گفتم دیگه با بچه‌ها کاری نداشته باشه اما انگار گوشش بدهکار نبوده حالا هرچی بوده بخیر گذشته. سپس برای محض اطمینان از شرکت دوتا بادیگارد میگه بیان اونجا که کسی به خانه‌های آنها نزدیک نشه. اوگولجان تا دیر وقت به بادیگاردها قصه عشقشو تعریف می‌کنه که اورهان پیشش میره و ازش می‌خواد اونا رو به حال خودش بذاره انقدر مزاحمشون نشه.

آسیه با عمر دعوا می‌کنه تو خونه که مراقب خودش نبوده و میگه ما در قبال امل مسئولیم باید مراقب خودمون باشیم تا اونو بزرگ کنیم. فردای آن روز اکف به اورهان خبر میده که ماجد دستگیر شده اورهان خوشحال میشه و خیالش راحت. آیبیکه و آسیه به مدرسه می‌روند که آیبیکه برای فتوکپی گرفتن از آسیه جدا می‌شه. جلوی درب مدرسه ایاس با موتورش میاد که باعث میشه آب روی لباس آسیه بپاشه آنها با هم جر و بحث و دعوا می‌کنند ایاس از آسیه خوشش اومده و از رفتار اون خنده‌اش گرفته. در کلوب سوزان برای گرفتن امضا برای بودجه پیش یامان و آکف میره که آکف از لحن سرد و خشک سوزان با یامان جا می‌خوره و بعد از رفتنش از یامان می‌پرسه چی شده؟ یامان ماجرای ثریا را میگه که آکف ترسیده که نکنه یامان دوباره سراغ ثریا بره در مدرسه اوگولجان مقابل عمر از علاقه تولگا به یاسمین و یاسمین به تولگا میگه تولگا معذب میشه که اوگولجان متوجه میشه عمر برادر یاسمینه همان موقع آسیه با عصبانیت از جلوی آنها رد میشه که عمر به تولگا با کنایه میگه همه خواهرهایش اون روشون ترسناکه تولگا منظورو می‌گیره و میخنده.

در مدرسه شوال ایاس را به عنوان دانش آموز جدید به بچه‌های کلاس معرفی می‌کنه آسیه از اینکه با او همکلاس شده عصبیه. بچه‌ها در کافه دور یه میز نشستن و نقشه می‌کشن که چجوری بوراک را برگردونند ایاس از بالا به آسیه خیره شده که یاسمین متوجه میشه و از اینکه او از آسیه خوشش اومده جا خورده صرب بهش میگه آسیه کسیه که باعث شد من از همین بالا به پایین پرت شم و تا لب مرگ برم سپس بهش میگن که عمر برادر آسیه و برادر ما هم هست خطای جوانی پدرمان ایاس خنده‌اش می‌گیرد و میگه خوبه. لیدیا به اونجا میاد و میگه بچه‌ها دارن نقشه می‌کشن که استاد بوراک برگرده شنگول و فاطما در آشپزخانه کلوب با همدیگه دعوا می‌کنند و آنجا را حسابی به هم می‌ریزند یامان وقتی میاد و آنجا را می‌بینه شوکه می‌شه و جفتشونو اخراج می‌کنه…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس (فصل ۱) 

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim (فصل ۲)

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو