خلاصه داستان قسمت ۴۲ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس

منبع: جدول یاب

1

1402/11/6

23:03


شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۴۲ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست در این مطلب از سایت جدولیاب می باشید. تا آخر این مطلب همراه ما باشید. این مجموعه به کارگردانی امره کاباکوشاک (Emre Kabakuşak) و اینجی بالابانوغلو آهیسکا (İnci Balabanoğlu Ahıska) و به نویسندگی تونا کیگی و گولبیکه اوته ساخته شده است. بازیگرانی …

شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۴۲ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست در این مطلب از سایت جدولیاب می باشید. تا آخر این مطلب همراه ما باشید. این مجموعه به کارگردانی امره کاباکوشاک (Emre Kabakuşak) و اینجی بالابانوغلو آهیسکا (İnci Balabanoğlu Ahıska) و به نویسندگی تونا کیگی و گولبیکه اوته ساخته شده است. بازیگرانی که در این سریال ترکی نقش آفرینی کردن عبارتنداز؛Hakan Yılmaz, Selen Soyder, Eylül Tumbar, Enes Koçak, Berat Yenilmez, Sema Çeyrekbasi, Yigit Kagan Yazici, Yonca Sahinbas, Serhan Onat, Yigit Kalkavan, Hivda Zizan Alp, Çagla Boz, Sait Genay.

قسمت ۴۲ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست

قسمت ۴۲ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست

قسمت ۴۲ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست

رضوان صندوقی می‌آورد که توش پر از عکس‌های خانوادگیه سرکان حاضر نیست به اون عکس‌ها نگاه کنه سپس او پتویی بافتنی به آلیزه میده و میگه هر طبقه از این پتو رو یکی از زنهای خاندان ما بافته الان این متعلق به توئه او خوشحال می‌شه سپس به توچه زنگ می‌زنه و میگه کاری جز صبر کردن نمی‌تونه بکنه چون هنوز ابلاغیه نیومده و از طرفی وکیل اصلاً تلفنشو جواب نمیده. توچه در هتل هستش و می‌خواد به دفتر وکیل بره که بها ازش می‌پرسه کجا میره توچه تمام ماجرارو برایش تعریف می‌کنه و ازش قول می‌گیره که به کسی چیزی نگه. آلیزه به اداره پست رفته و ازشون می‌خواد تا بسته و نامه‌های سرکان را به او بدن وقتی به خانه برمی‌گرده سرکان با ابلاغیه‌ای که تو دستشه باهاش دعوا می‌کنه و میگه همه دارند تدارکات عروسی ما رو کامل می‌کنند در حالی که برای ما ابلاغیه طلاق میاد! آلیزه سعی می‌کنه آرومش کنه و از طرفی سراب و اسما به اونجا میرن و می‌پرسند که چرا داد می‌زنن چی شده؟ دلیل دعواشون چیه؟ سرکان به دروغ میگه هیچی سر مکان عروسی با هم بحثمون شد سپس به آلیزه میگه باید خودت مشکلو حل کنی و از آنجا میره آلیزه سرکان را با تاکسی تعقیب می‌کنه و آنها به محلی که برای اولین بار با همدیگه روبرو شدن و تصادف کرده بودند میرن.

سرکان خاطراتش را با الیزه آنجا به یاد می‌آورد و آلیزه ازش می‌خواد تا همه چیزو بذارن کنار و دوباره تو همون مکان همه چیزو شروع کنند سپس بهش قول میده که دیگه چیزیو ازش پنهان نکنه. بها و توچه به دفتر عادل رفتند که می‌بینند او آنجا نیست سپس به آلیزه و سرکان خبر میدن آنها همگی به دم در خانه عادل میرن مادرش میگه برای دادگاهی که داره رفته کمپ برای مدیتیشن آنها به آنجا میرن و سرکان تنهایی سراغ عادل میره و باهاش حرف می‌زنه و میگه زن من نمی‌خواد طلاق بگیره تو چرا نامه زدی الکی؟ عادل میگه داری دروغ میگی و زنت تحت فشار روحی روانیه و به زور داری این حرفا تو دهنش می‌ذاری سرکان می‌خواد باهاش درگیر بشه که آلیزه به همراه بها و توچه به آنجا میرن و جلوشو می‌گیرن. اسما و سراب برای خریدن لباس واسه مراسم عروسی به فروشگاه رفتن اما هر دوی آنها از یه لباس خوششون میاد آنها با هم تو مغازه بحث می‌کنند که لباس در آخر پاره می‌شه. خیری بهشون زنگ می‌زنه و ازشون می‌خواد برن پیش دوستش برای تحویل کارت‌های عروسی اسما متوجه میشه اسم ها را اشتباه نوشته ازش می‌خواد درستشون کنن و عوض بشه کارت اما سراپ میگه زحمت زیادی کشیدن نمی‌خواد همین خوبه…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو