خلاصه داستان قسمت ۵۳ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس

منبع: جدول یاب

1

1402/12/2

00:00


شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۵۳ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست در این مطلب از سایت جدولیاب می باشید. تا آخر این مطلب همراه ما باشید. این مجموعه به کارگردانی امره کاباکوشاک (Emre Kabakuşak) و اینجی بالابانوغلو آهیسکا (İnci Balabanoğlu Ahıska) و به نویسندگی تونا کیگی و گولبیکه اوته ساخته شده است. بازیگرانی …

شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۵۳ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست در این مطلب از سایت جدولیاب می باشید. تا آخر این مطلب همراه ما باشید. این مجموعه به کارگردانی امره کاباکوشاک (Emre Kabakuşak) و اینجی بالابانوغلو آهیسکا (İnci Balabanoğlu Ahıska) و به نویسندگی تونا کیگی و گولبیکه اوته ساخته شده است. بازیگرانی که در این سریال ترکی نقش آفرینی کردن عبارتنداز؛Hakan Yılmaz, Selen Soyder, Eylül Tumbar, Enes Koçak, Berat Yenilmez, Sema Çeyrekbasi, Yigit Kagan Yazici, Yonca Sahinbas, Serhan Onat, Yigit Kalkavan, Hivda Zizan Alp, Çagla Boz, Sait Genay.

قسمت ۵۳ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست

قسمت ۵۳ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست

قسمت ۵۳ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست

سرکان برمیگرده که آلیزه بهش میگه میدونستم بیداری سپس باهمدیگه حرف میزنن و آلیزه ازش معذرت خواهی میکنه. آنها باهم کل کل میکنن که زنگ در خانه زده میشه و اونا تعجب میکنن که تو اون موقع شب کی میتونه باشه آنها با باز کردن در با پلیس روبرو میشن که بهشون میگن گزارش اجناس تاریخی دادن و باید بگردیم خونه رو سپس گلدان تاریخی پیدا میکنن. آلیزه و سرکان را به داخل اتوبوسی میبرن که آنجا بقیه دوستاشونو هم میبینن و میپرسن چخبره اینجا؟ و همگی به طرف کلانتری میرن. اونجا کمیسر ازشون بازجویی میکنه و فکر میکنن اونا یه باند خلافکار قاچاق عتیقه هستن. سپس میرن نورالدین را هم بازداشت میکنن و وقتی میخوان ببرنش فامیلشون بگیه به اونجا میاد و میگه چیشده؟ نورالدین میگه هیچی میرم سریع میام، بیگه از اسما میپرسه که او بهش میگه اومدن گفتن قاچاق وسایل تاریخی بیگه تعجب میکنه و میگه نورالدین؟ مگه میشه! نورالدین را به بازداشتگاه بردن و بچه ها با دیدنش فکر میکنن اومده اونارو آزاد کنه اما وقتی میبینن که نورالدین و قدیر را هم به داخل بازداشتگاه آوردن جا میخورن و میگن دیگه موندنی شدیم!

نورالدین به وکیل زنگ میرنه اما او جواب نمیده سپس به اسما زنگ میزنه که او هم روی کاناپه خوابش برده و گوشیش سایلنته نورالدین بهم میریزه و با ناراحتی میگه من نمیتونم ازدواج کنم! سرکان آرومش میگنه و میگه درست میشه خودتو اذیت نکن. فردای آن روز اسما بیدار میشه و میفهمه که نورالدین بهش زنگ زده بوده او به بیگه میگه تا برن کلانتری ولی بیگه ازش میخواد اونجا بمونه موقع رفتنش صنم به اونجا میاد و سراغ نورالدین میگیره که اونا میگن رفته آرایشگاه میاد. نورالدین واسه بازجویی میره و بهش عکس نشون میدن که او میگه نمیشناسم که دوباره به بازداشتگاه میره. صنم در حال آماده شدن واسه عقده از طرفی نورالدین از تو بازداشتگاه مدام به ساعت نگاه میکنه و حرص میخوره صنم به نورالدین مدام زنگ میزنه و از اینکه جوابی دریافت نمیکنه عصبی میشه. مامور میاد به بازداشتگاه و میگه قاچاقچیا پیدا شدن شما آزادین آنها خوشحال میشن و سریعا میرن. تو راهرو سراپ با بیگه روبرو میشه و سراپ به خاطر اینکه سلام کرد بهشون در حالیکه غریبه بود واسش کتکش میزنه و نورالدین معرفیش میکنه و سریعا میرن به طرف خانه تا به مراسم عقد برسن. صنم مدام از اسماء سراغ نورالدینو میگیره اما او جوابی نداره و میگه تو راه داره میاد. عاقد داره میره دیگه و صنم فکر میکنه ترک شده که همان موقع نورالدین میاد و لحظه آخری بله را میگن و باهم عقد میکنن. مراسم شروع میشه و باهمدیگه همه دو به دو میرقصن تو مراسم بیگه با سراپ آشنا میشه و باهم صحبت میکنن…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو