رمان بازگشت آخرین اثر گلی ترقی است که به تازگی توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده است. پیش از این در سالهای اخیر رمانهای خواب زمستانی و اتفاق از این نویسنده منتشر شده بود که بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. در ادامه با معرفی و بررسی رمان بازگشت با نت نوشت همراه باشید.
گلی ترقی از نویسندگانی است که همواره به قصه گفتن علاقه داشته و دارد. در معرفی رمان بازگشت از گلی ترقی باید گفت همانطور که از نام رمان هم پیداست، این کتاب قصهی رجعت و بازگشت به تعلقاتی است که این تعلقات بر خلاف آنچه ما میاندیشیم انگار همیشگی نیستند.
بیشتر بخوانید: فرصت دوباره اثر گلی ترقی
رمان بازگشت از گلی ترقی، دیگر میل به بازتابش نیست …
ماه سیما شخصیت اصلی رمان بازگشت همانطور که در ابتدای داستان نیز گفته میشود زنی پراکنده است. “دوستانش اسم او را گذاشته بودند زن پراکنده چون هر تکه از وجودش به سوی کسی یا چیزی میدوید: به سوی پسرهایش در آمریکا، شوهرش در تهران، خواهرش در کانادا، برادرش در آلمان، و دوستان نزدیکش پخش و پلا در اطراف و اکناف جهان. خودش را با نگاه این آدمها میشناخت.
حس میکرد بدون این دیگران کم و کسر دارد، مثل نشانی خانهای که اسم کوچه یا کد پستی اش پاک شده باشد.” این اطلاعاتی است که در همان بدو ورود خواننده به او داده میشود. اما ماه سیما به راستی کیست؟
داستان رمان بازگشت شخصیتی مانند او تا چه اندازه میتواند جذاب باشد. زنی که دورهی میانسالی زندگیاش را میگذراند و بیشتر از هر وقت دیگری تنها است. این تنهایی را شخصیت بازگو نمیکند اما مخاطب احتمالا به راحتی میتواند آن را حس کند.
بیشتر بخوانید: معرفی رمان چهل سالگی اثر ناهید طباطبایی
ماه سیما در رمان بازگشت زنی است که روزی به قصد زندگی بهتر وطن خود را به همراه همسر و دو فرزندش ترک کرده و به پاریس رفته است. اما حالا پس از گذشت سالهها دیگر خانوادهای به شکل کلاسیک و رایج آن وجود ندارد. ماه سیما به گونهای با شبح خانوادهاش زندگی میکند. او نه تنهایی و زندگی مستقل را میپذیرد و نه قادر است همه چیز را به حالت اول و چند سال قبل بازگرداند.
او شاید نتوانسته واقعیت زندگی را هر چقدر هم بی رحم و زننده بپذیرد. در کنار او زنی به نام امیرا وجود دارد که دوست ماه سیما در غربت است. او لحظه و حال را زندگی میکند. انگار که با زندگی روبرو شده و تکلیف خود را میداند. او با تنهاییاش جنگی ندارد.
شخصیت دیگر آقای صالحی است که شخصیتی پراکنده تر از ماه سیما دارد. او مدام در حال رفت و آمد به ایران است در حالی که مدام برای خود دردسر ایجاد میکند. دردسرهایی که شاید به گونهای او را با زندگی پیوند میدهد. اما یکی از نکات اصلی داستان شاید نقش گذشته در زمان حال و در مقابل واقعیت عینی زندگی باشد.
زندگی که شاید در حقیقت لحظههای گذشته آن را میسازد اما در زمان حال آن گذشته وجود ندارد و آدمیزاد با تصویری عینی خالی از گذشته روبروست و در عین حال مجبور است که با آن تصویر خود را تطبیق دهد و به زندگی ادامه دهد.
بیشتر بخوانید: تحلیلی بر کتاب سووشون اثر سیمین دانشور
ماه سیما مدام در کش و قوس با خود و واقعیت زندگی است. او پسرانش را به گونهای حس کرده و زندگی کرده که اکنون دیگر وجود ندارند. همینطور با شوهری در ذهن خود زندگی میکند و هنوز تعهد دارد که حتی نمیداند اکنون در کجا خانه دارد و زندگیاش چگونه است.
او به صورت پراکنده شنیده که شوهرش دیگر به زندگی مشترکشان پایبند نیست اما نمیخواهد و یا نمیتواند این واقعیت عینی را باور کند و به همان رابطهی قدیمی در ذهنش ادامه میدهد و نقشه هایی برای آینده میکشد.
در ادامه میتوان گفت که، ماه سیما یا در گذشته است و یا در آینده سیر میکند. اما با سفر ماه سیما به ایران همه چیز تغییر میکند. او انگار مجبور میشود که با تصویرهای ذهنیاش خداحافظی کند و آنچه را میبیند و لمس میکند باور کند.
بیشتر بخوانید: تحلیل رمان طریق بسمل شدن نوشتهی محمود دولت آبادی، نگاهی نو به جنگ ایران و عراق
اقوامی که تغییر کرده اند و او دیگر جز خاطرات حرف مشترکی با آنها ندارد. خانهای که تحت تصرف عدهای غریبه است و شهری که با شهر او در ذهنش زمین تا آسمان فرق دارد. اما این مواجهه به گونهای شخصیت پراکندهی ماه سیما را منسجم میسازد.
او در این سفر سرانجام به دنبال واقعیت زندگی همسرش میرود، با آنچه که کابوسش را میدیده مواجه میشود و در نهایت یک زندگی جدید را با وجود گذشته و خاطراتش از نو میسازد. ماه سیمای آخر رمان بازگشت دیگر ماه سیمای ابتدای داستان نیست.
او با امروز فرزندان، همسر و اقوامش آشنا شده است. با این آشنایی و پذیرش زمان حال، سرانجام میتواند تصمیم بگیرد تا در کجا و چگونه زندگی کند و از برزخی دائمی بیرون بیاید. کاری که پیش از آن قادر نبود نبود انجام دهد.